سفیدنمایی توأمان نظام سلطه و رژیم شاهنشاهی بیتالغزل فعالیت و جهتگیری بسیاری از وابستگان یک طیف سیاسی در هفتههایی است که مشکلات اقتصادی مردم به واسطه بیتدبیری و ناکارآمدی نهادهای اجرایی و قضایی افزایش یافته است. تصور آن است که به واسطه سفیدنمایی امریکا – شاه، شکلگیری، گسترش و ثبات اعتراضات اجتماعی برای فروپاشی حاکمیت اسلامی شکل عملی به خود میگیرد.
رابطه مفهومی «امریکا» و «شاه» جهت سفیدنمایی با این پیش شرط پوپولیستی مطرح میشود که به هر میزان نزدیکی و سازش با امریکا شکل فزایندهای به خود بگیرد به همان میزان مشکلات اقتصادی رو به کاهش خواهد گذاشت و با قلب واقعیت نوع ارتباطگیری یک طرفه شاه که با دخالت امریکا در امورداخلی کشور معنا و مفهوم داشت را نمونه چنین مسئلهای عنوان میکنند آن هم در حالی که بر اساس گزارش و آمار بانک جهانی، ۴۶ درصد مردم ایران در سال ۱۳۵۶ زیر خط فقر بودند و ضریب جینی در ایران قبل از انقلاب بیش از ۴۵ بوده است.
تبدیل مطالبات اقتصادی به مطالبات اجتماعی- سیاسی جهت اردوکشی خیابانی توسط یک جریان داخلی با همراهی شبکههای ماهوارهای و کانالهای تلگرامی وابسته به مراکز جاسوسی غربی بااین هدف صورت میگیرد که نخست ضرورت مذاکرات جدید با دولت دونالد ترامپ به عنوان راهکار عاجل جهت رهایی از مشکلات داخلی برجسته شود و موازی با آن عملکرد رژیم پهلوی مورد تطهیر قرار بگیرد. پیش از غائله دی ماه سال گذشته بسیاری از کانالها و گروههای تلگرامی وابسته به این جماعت با انتشار پستها و اخبار کذب تلاش میکردند تا دیدگاه منطقی (بر اساس مشاهدات عینی) بهوجود آمده در جامعه نسبت به خیانتهای رژیم پهلوی و توطئههای گسترده امریکا علیه مردم ایران (که از تحریمهای ضدانسانی تا کودتا و حمله نظامی به هواپیمای مسافربری را شامل میشود) را تغییر دهند و به جای آن افکار و اندیشههای خلاف واقع جاسازی کنند.
استفاده بهینه از رسانه و کف خیابان!
یکی از بارزترین و ابتداییترین اشکال برای تطهیر همزمان امریکا – شاه در سطح سرمقالهها و گزارشهایی است که بعضاً در روزنامهها و کانالهای تلگرامی به صورت تحریف شده چاپ و منتشر میشود با این امید که مردم با خوانش اینگونه مطالب و گزارشهای مخدوش، نگاه شان به رژیم پهلوی و امریکا به عنوان حامی اصلی این رژیم تغییر کند.
از سوی دیگر «انحراف تجمعات اقتصادی» که با محوریت اعتراض به وضعیت موجود اقتصادی و عملکرد دولت دوازدهم شکل گرفته با شعارهای انحرافی که تقدیر و تقدیس شخص شاه را به مسیر دلخواه هدایت کرده و مهمتر آنکه شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب در کنار کانالهای تلگرامی وابسته به صورت گزینشی و تک بعدی به گونهای با اینگونه تجمعات برخورد میکنند که برآیند حاصل از تجمعات اقتصادی آن باشد که انگار مردم خواهان بازگشت به دوران پیش از انقلاب هستند!
سردادن شعارهای انحرافی در تجمعات پراکندهای که اخیراً در چند شهر محدود اتفاق افتاد با این هدف صورت میگیرد که سمت و سوی شعارهای مردمی از «ناتوانی افراد و یک جریان سیاسی» در برآوردن مطالبات مردمی به سمت «اصل نظام» تغییر جهت داده و در مرتبه بعد با «فراگیری شعارهای انحرافی» این باور جمعی در افکار عمومی شکل بگیرد که مردم خواهان تغییرات ساختاری در نظام اسلامی و پیادهسازی مدل غربی (شبیه حکومت وابسته شاهنشاهی) هستند.
انحراف گلایههای مردم از عملکرد دولت به اصل نظام
این هدف در حالی دنبال میشود که مردم ایران بدون توجه به اختلافات موجود در احزاب و دستههای سیاسی در انتخابات برگزار شده در چهار دهه اخیر، با مشارکتهای قابل توجه نظر خود را در باب ضرورت حفظ نظام اسلامی بیان کردهاند و از سوی دیگر با شرکت بسیار گسترده در ایام مناسبتی مانند ۲۲ بهمن هر سال نشان دادهاند که آنها اصل کارآمدی نظام اسلامی را پذیرفتهاند و به رفتار و کارکرد افراد و احزاب در عرصه اجرایی، قانونگذاری و قضایی معترض هستند.
چطور ممکن است جامعهای ساختار نظام سیاسی آن کشور و گفتمان مسلط بر حکومتداری آن کشور را قبول نداشته باشد ولی در ایام مهمی مانند سالروز ۲۲ بهمن، ۱۳ آبان، ۱۶ آذر و ۹ دی شرکت گسترده کند؟ آنچه طی ماههای اخیر مورد اعتراض اقشار مختلف جامعه بوده است، اعتراض نسبت به ناتوانی افراد در برآوردن شعارهای انتخاباتی - تبلیغاتی آنان بوده که به رغم وعدههای پرطمطراق نتوانسته گام مؤثری در جهت کاهش مشکلات اقتصادی مردم بردارد.
نباید فراموش کرد که مواجهه جریان مورد اشاره و رسانههای فارسی زبان (بیگانه) نسبت به موضوعات دچار تناقضات مبرهن است، به گونهای که موضع آنها در مقابل نظام با جهتگیری آنها در برابر نظام سلطه و حتی رژیم پهلوی، موضعی «صفر و صدی» است. به این معنا که آنجایی که درباره اصل انقلاب و آینده آن سخن به میان میآید تلاش میکنند از الفاظ و کلمات و عبارات که روح یأس را به جامعه منتقل میکنند استفاده کنند و در مقابل آنجایی که در باب سیاست امریکا یا متحد سابق آن در داخل (رژیم پهلوی) حرفی به میان میآید تلاش میشود از عبارات و گزارهای استفاده شود که طی آن جامعه ایرانی به این نتیجه ذهنی برسد که علت دشمنی امریکا با ایران، ناشی از سیاستهای خصمانه ماست! و شاه به خودی خود عاری از هر گونه عیب و ایرادی بوده است! این طیف داخلی تلاش میکند اینگونه به جامعه ایرانی القا کند که چنانچه ایران از مؤلفههای اقتدار خود نظیر موشکی عدول کند امریکا قابل اعتماد است و دیگر اینکه رژیم پهلوی بااعتماد به امریکا توانست شرایط مساعد اقتصادی را برای جامعه آن روز رقم بزند! و مردم را به این باور برساند که خیانتهای رژیم شاهنشاهی خدمت بوده است! در شرایطی که آمار متقن چنین ادعایی را رد میکند.
سانسور دستاوردهای انقلاب
«سرکوب دستاوردهای انقلاب اسلامی در عرصههای علمی، دفاعی، پزشکی، هستهای و سایر حوزه ها»، «سیاه نمایی علیه نهادهای انقلابی» و «تیره نشان دادن آینده نظام و انقلاب اسلامی» از ثابتترین کارکردهای این جریان سیاسی در طول سالهای گذشته بوده و در هفتههای فعلی نیز زمینه بروز و ظهور آن پدیدار گشته است. تطهیر «غرب» بعد ثابت از رفتار جریان هواخواه لیبرالیسم در داخل و رسانههای بیگانه فارسی زبان است و هر روز ابعاد جدیدی به خود میگیرد کمااینکه امروز بعد از سه سال نقض مکرر توافق هستهای توسط امریکا و خروج از آن همچنان رفتار این کشور تطهیر و به صورت زیرپوستی سیاستهای رژیم پهلوی در تبعیت از غرب مورد تحسین قرار میگیرد.
این ادعاها در حالی است که در اواخر سال ۱۳۵۵ که درآمد نفت تنزل پیدا میکند بیتوجهی به وضع معیشت روستاییان و غفلت از کشاورزی، منجر به مهاجرت گسترده از روستا به شهر میشود و فقدان امکانات و عدم بسترسازی لازم، بیکاری و فساد را افزایش داد و فقر و حاشیهنشینی و تبعیض را به دنبال دارد. حال باید توجه داشت که ارائه آمار مخدوش از وضعیت اقتصادی ایران زمان پهلوی یا ارائه آمار مخدوش درباره هزینهکرد ایران در کشورهای همسایه نظیر عراق، سوریه و یمن و لبنان با هدف تشدید اعتراضات مردم نسبت به وضعیت اقتصادی کشور و قطع امید از توانمندی نظام اسلامی صورت میگیرد.