پسر جوانی که متهم است با همدستی دختر خالهاش، شوهر او را به قتل رسانده در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش خبرنگار ما، شانزدهم تیرسال۹۵، مأموران کلانتری۱۷۳ امینآباد شهرری از وقوع آتشسوزی یک دستگاه سمند در کمربندی پل فیروزآباد به سمت غنیآباد باخبر و راهی محل شدند. بعد از مهار آتش مأموران با جسد نیمه سوخته مرد جوانی روبهرو شدند که شواهد نشان میداد آن مرد قبل از آتشسوزی با اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده است.
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در این زمینه آغاز شده بود که زن ۳۹سالهای به نام الهه با مراجعه به پلیس آگاهی، مأموران را از ناپدید شدن ناگهانی شوهر ۴۲سالهاش به نام اصغر باخبر کرد و گفت: «شب گذشته شوهرم بعد از خوردن افطار برای دیدن مادرش خانه را ترک کرد، اما دیگر بازنگشت. تلفن همراهش نیز خاموش است نگرانم اتفاق بدی افتاده باشد.»
با ثبت مشخصات شوهر آن زن و مطابقت با جسد سوخته کشفشده، مأموران دریافتند جسد متعلق به شوهر همان زن جوانی است که اعلام مفقودی کرده بود. به این ترتیب پلیس، زن جوان و دو دختر ۹ و ۱۲ساله قربانی را تحت بازجویی قرار داد، اما آنها مدعی بودند از آن آتشسوزی اطلاعی ندارند. در حالیکه تحقیقات در این زمینه ادامه داشت برادر مقتول در بازجوییها به مأموران گفت: «برادرم با همسرش اختلاف داشت و بارها با هم درگیر شده بودند و احتمال میدهم از قتل او با خبر باشد.»
همچنین در روند تحقیقات، مستأجر خانه مقتول نیز در بازجوییها به مأموران گفت: «شب قبل از حادثه مرد جوانی با خودروی۲۰۶ به خانه اصغر آمد و ماشینش را داخل حیاط پارک کرد و سپس با خودروی سمند مقتول از خانه خارج شدند. بعد از آن بود که از کشته شدن اصغر باخبر شدیم.»
پلیس در شاخه دیگری از تحقیقات با بررسی تلفن همراه همسر مقتول، به چند پیامک مشکوک بین او و پسرخالهاش به نام رامین پی برد. بنابراین رامین ۲۴ساله که در نمایشگاه خودرو کار میکرد به عنوان مظنون پرونده شناسایی و بازداشت شد.
وی در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: «الهه، دخترخالهام بود و شوهرش – اصغر – مرد بداخلاقی بود. من به الهه و دخترانش علاقهمند بودم به همین دلیل از بدخلقیهای مقتول ناراحت بودم. این گذشت تا اینکه آخرین بار وقتی دختر ۱۲ ساله آنها به من گفت: پدرش او را کتک زده عصبانی شدم و تصمیم گرفتم او را ادب کنم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «شب حادثه مشروب خورده بودم و در حال طبیعی نبودم. با خودروی۲۰۶ که از نمایشگاه ماشین برداشته بودم به خانه دختر خالهام رفتم و از اصغر خواستم ماشین را در حیاط خانهاش پارک کنم. ساعتی گذشت تا اینکه از مقتول خواستم با ماشین خودش مرا به خانهمان برساند. او قبول کرد و سوار خودروی او شدم. ساعت حدود یک نیمه شب بود که حوالی اتوبان امام علی غافلگیرانه چند ضربه با چاقو به او زدم. ساعتها با جسد در خیابان میچرخیدم و نمیدانستم با آن چکار کنم. هوا در حال روشن شدن بود که او را به سمت جاده ورامین بردم و از ترس اثر انگشتم روی ماشین، شیلنگ بنزین را بریدم و مقداری بنزین روی جسد و داخل ماشین ریختم. بعد از آن بود که چاقو را در زمین کشاورزی حاشیه ورامین انداختم و به خانه برگشتم.» با اعترافات تکان دهنده پسر جوان، همسر مقتول نیز لب به اعتراف گشود و گفت: «بارها رامین به من ابراز علاقه کرده بود، اما اهمیتی ندادم. او وقتی رفتار شوهرم را میدید ناراحت میشد و میگفت: اگر چند سال زودتر به دنیا آمده بود هیچ وقت اجازه نمیداد با اصغر ازدواج کنم. او بارها پیشنهاد قتل همسرم را مطرح کرده بود، حتی یکبار از من خواست تا در غذای او سم بریزم و او را مسموم کنم، اما قبول نکردم.»
با اقرارهای متهم و همسر مقتول، رامین بعد از بازسازی صحنه جرم به اتهام قتل، شرب خمر و آتشسوزی ماشین و الهه به اتهام معاونت در قتل روانه زندان شدند. پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب متهمان در نوبت رسیدگی به ریاست قاضی کیخواه محاکمه خواهند شد.