به گزارش خبرنگار ما، ساعت19 روز جمعه پنجم مردادماه امسال قاضي سيد سجاد منافي‌آذر، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران با تماس تلفني مأموران كلانتري179 خليج از مرگ مشكوك مرد ميانسالي با خبر و همراه تيمي از كارآگاهان راهي محل شد. تيم جنايي در بيمارستان با جسد خونين مرد65ساله‌اي به نام صفدر روبه‌رو شدند كه بر اثر اصابت ضربات چاقو به كام مرگ رفته بود. بررسي‌ها حكايت از اين داشت لحظاتي قبل همسر 50ساله مرد فوت شده وي را در حالي كه زخمي بوده به بيمارستان منتقل كرده و مدعي شد شوهرش دست به خودكشي زده است. همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه مأموران به مژگان، همسر مرد فوت شده مظنون شدند و وي را براي بازجويي بازداشت كردند.
متهم صبح ديروز براي تحقيقات به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد.
وي باانكار قتل شوهرش در ادعايي گفت: 13سال داشتم كه پدرم براي كاري از تهران به شهرستاني رفت. آنجا با مردي آشنا شد و خيلي زود مرا به عقد پسر دوستش در آورد. آن زماني چيزي از زندگي مشترك نمي‌دانستم، اما به طور اجبار زير يك سقف با شوهرم زندگي تازه‌اي را آغاز كردم. حاصل زندگي ما چهار‌دختر و دو پسر شد. شوهرم مرد عصباني و تند‌خويي بود به طوريكه هر روز با هم مشاجره داشتيم و با فرزندان‌مان نيز رابطه خوبي نداشت. ما زندگي خوبي نداشتيم و استرس و اضطراب در زندگي ما موج مي‌زد. بهر حال دو دخترم عروس شدند، اما متأسفانه دو دختر ديگرم در سن 18سالگي با خوردن دارو به زندگي‌شان پايان دادند. زندگي ما هر روز بدتر مي‌شد به طوريكه در تربيت يكي از پسرهايم غفلت كرديم و او خلافكار شد و به جرم سرقت به زندان افتاد. پس از خودكشي دو دخترم حالم خيلي بد شد و از نظر اعصاب و روان مشكل پيدا كردم. روز حادثه دنبال كارهاي آزادي پسرم از زندان بودم كه پس از خستگي زياد به خانه آمدم و به اتاق رفتم و بخوابم. به شوهرم گفتم اگر تلفن زنگ خورد و با من كار داشت مرا بيدار نكند، اما ساعتي بعد او مرا بيدار كرد و گفت تلفن با من كار دارد. خيلي عصباني شدم و با هم مشاجره كرديم كه شوهرم به داخل حياط رفت و بيلي برداشت و تهديد كرد اگر از خواب بيدار نشوم يا خودش را مي‌كشد يا مرا مي‌كشد. به حرف‌هايش توجهي نكردم كه به آشپزخانه رفت و چاقويي برداشت و دوباره تهديد كرد كه ناگهان متوجه شدم با چاقو ضرباتي به خودش زد و خونين نقش بر زمين شد. با داد و فرياد از همسايه‌ها كمك خواستم و بعد با كمك يكي از دخترانم پيكر خونين او را سوار بر پرايد كرديم و از نصير شهر به بيمارستاني در تهران آورديم كه متأسفانه فوت كرد.
وي در پايان گفت: من شوهرم را به قتل نرساندم و او خودش با چاقو به زندگي‌اش پايان داد. متهم در پايان با قرار صدور بازداشت موقت به دستور قاضي منافي‌آذر براي ادامه تحقيقات در اختيار مأموران پليس شهرستان محل حادثه قرار گرفت.
