کد خبر: 919580
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۳:۱۰
اولیای‌دم تازه عروس که در جریان درگیری با شوهرش در جاده دماوند به طرز مشکوکی از ماشین به جاده پرتاب شده بود، درخواست برگزاری مراسم قسامه کردند.
به گزارش خبرنگار ما، بیست و یکم اسفند‌سال‌۹۴، مأموران پلیس از مرگ مشکوک زن جوانی در یکی از بیمارستان‌های دماوند باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به زن ۲۶‌ساله به نام میترا بود که هنگام درگیری با شوهرش در جاده دماوند از ماشین به بیرون پرتاب شده بود.
بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، شوهر آن زن که در محل حضور داشت به مأموران گفت: «ساعتی قبل با همسر ۲۶‌ساله‌ام به نام میترا در جاده دماوند مشغول رانندگی بودم که به خاطر یک اختلاف قدیمی با هم درگیر شدیم. میترا به شدت عصبانی بود که ناگهان خودش را از خودرو به بیرون پرتاب کرد. بلافاصله او را به بیمارستان رساندم، اما به خاطر شدت جراحات فوت کرد.» با ثبت توضیحات شوهر ۳۰‌ساله مقتول به نام بهزاد، تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه پدر و مادر مقتول از دامادشان شکایت کردند و گفتند: «بهزاد دروغ می‌گوید. او خودش عامل قتل است و دخترمان از ماشین به بیرون پرتاب نشده است.»
به این ترتیب بنا به اظهارات اولیای‌دم، بهزاد بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت، اما در مراحل بازجویی جرمش را انکار کرد و با فرضیه خودکشی در شرح ماجرا گفت: «قبل از میترا با دختر دیگری ازدواج کرده بودم. او دانشجوی فوق‌لیسانس بود و من فوق‌دیپلم داشتم. همین بهانه شد تا حق طلاق را به او بدهم، اما بعد از اینکه او فارغ‌التحصیل شد طلاق گرفت و از هم جدا شدیم. این اتفاق باعث شد تحت تأثیر قرار بگیرم و به بیماری افسردگی مبتلا شوم. حتی یکبار دست به خودکشی زدم، اما زنده ماندم.»
متهم در ادامه گفت: «چند ماهی گذشت تا اینکه به خواستگاری دختر عمه‌ام رفتم و با او ازدواج کردم. میترا دختر خوبی بود. ما با هم هیچ اختلافی نداشتیم، اما او همیشه به خاطر سخت‌گیری‌های پدرش با او اختلاف داشت. همین باعث شد بعد از ازدواج میترا با پدرش رابطه نداشته باشد. من از این موضوع ناراحت بودم و تلاش می‌کردم رابطه پدر و دختر برقرار باشد. حتی بار‌ها از چند نفر از بزرگان فامیل خواستم تا آن‌ها را آشتی دهند، اما موفق نشدم.»
متهم در آخر گفت: «آخرین بار شبی بود که من و میترا از مهمانی به خانه بر می‌گشتیم که در ماشین بار دیگر میترا حرف اختلاف با پدرش را زد. من که از این موضوع خسته شده بودم عصبانی شدم و خواستم برای همیشه به این اختلاف پایان دهد. میترا با شنیدن این حرف داد و فریاد راه انداخت و گفت: خودش را می‌کشد تا برای همیشه داغش را بر دل پدرش بگذارد. همان لحظه بود که در ماشین را باز کرد و خودش را وسط جاده انداخت.»
با انکار‌های متهم، اما بنا به اصرار اولیای دم همچنین شواهد موجود، پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه محاکمه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار جرمش بار دیگر ماجرا را شرح داد. در پایان هیئت قضایی با توجه به انکار‌های متعدد متهم، پرونده را لوث تشخیص داد و حکم به برگزاری مراسم قسامه داد.
به این ترتیب صبح دیروز پرونده بار دیگر روی میز هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی قربان‌زاده قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه، ریاست دادگاه از اولیای‌دم خواست تا ۵۰ نفر از بستگان نسبی خود را برای سوگند معرفی کنند، اما پدر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: «به دلایلی نتوانستم این تعداد از اقوام را برای امروز به دادگاه معرفی کنم، اما حاضر هم نیستم مراسم قسامه را به متهم واگذار کنم.» او در ادامه گفت: «وقتی دامادم دستگیر شد آثار جراحت روی سر و صورت او نمایان بود و نشان می‌داد او با دخترم در ماشین درگیر شده است. وقتی جسد دختر را دیدم صورت او هم جراحت‌های زیادی داشت و این مشخص می‌کند درگیری بین آن‌ها شدید بوده است. از طرفی بعد از قتل، بهزاد برای اینکه ردپایی از خودش نگذارد بلافاصله خودروی‌اش را فروخت. همه این شواهد ثابت می‌کند او قاتل دخترم است. بنابراین حاضر نیستم قسامه را به او واگذار کنم. زیرا همانطور که در این مدت بار‌ها کذب و دروغ گفته است در دادگاه هم حاضر است ۵۰ بار که نه ۵۰ میلیون بار قسم بخورد که قاتل نیست.»
در پایان بعد از درخواست اولیای‌دم برای گرفتن مهلت تا جلسه بعدی، هیئت قضایی وارد شور شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار