کد خبر: 918398
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۱
رئیس‌جمهور معدوم عراق پس از پایان جنگ چه وضعیتی پیدا کرد؟
پس از هشت سال، مردم عراق پی به شخصیت واقعی صدام و کارهایش برده بودند. او نه به فکر مردم کشورش و نه به فکر اعراب بود و تنها به جنون قدرت خود فکر می‌کرد. او این دغدغه را داشت که جاودانه شود
احمد محمدتبریزی
سال ۱۳۶۷، هشت سال جنگ و خونریزی بدون هیچ دستاورد خاصی برای صدام به نقطه پایانی رسید. او که جنگ را با آرزوی تصرف خوزستان، رسیدن به تهران و نابودی انقلاب اسلامی آغاز کرده بود، بدون رسیدن به هیچ کدام از اهدافش، جنگ برایش تمام شده بود. هشت سال جنگ فرسایشی، استفاده از بمب‌های شیمیایی و میکروبی و بمباران شهر‌ها و کشتار غیرنظامیان از صدام در افکار عمومی دنیا، چهره‌ای جنایتکار و بدنام ساخته بود. حتی مردم عراق هم به دیوانگی و بلندپروازی‌های احمقانه او پی برده بودند و این جنگ جز رسوایی برای او دستاورد دیگری به دنبال نداشت.

به گزارش «جوان» تابستان ۱۳۶۷ ایران و عراق قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتند و جنگ پایان یافت. صدام مقروض کشور‌های قدرتمند شده بود و فشار اقتصادی زیادی به مردم کشورش وارد می‌شد. رئیس‌جمهور معدوم عراق که پیش از شروع جنگ، خودش را قهرمان اعراب معرفی کرده و وعده پیروزی در جنگ داده بود، حالا یک شکست‌خورده به حساب می‌آمد. او آرزو‌های دور و درازی داشت. می‌خواست حاکم مطلق خلیج‌فارس و منطقه باشد، اما هیچ‌گاه نتوانست با توسل به جنگ به آرزوهایش برسد.
پایان جنگ، پایان تمام بلندپروازی‌های غیرعقلانی صدام بود. پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، او دستور داد در تمام عراق بساط جشن و شادی برپا شود، به شکلی که انگار آن‌ها پیروز جنگ هستند، اما همه می‌دانستند صدام سرخورده و ناکام، می‌خواهد خود را پشت این جشن‌ها پنهان کند.

بسیاری از افسران رده بالا که شناخت بیشتری از روحیات صدام داشتند، می‌دانستند از این جشن‌ها بوی خون می‌آید. آن‌ها فهمیده بودند صدام برای اعدام و سر به نیست کردن نظامیان این جشن‌ها را ترتیب داده است. نزار عبدالکریم الخزرجی، فرمانده ستاد مشترک ارتش عراق می‌گوید صدام شروع به عملیات اعدام و سربه نیست کردن افسران کرد: «فرماندهان سپاه‌ها، لشکر‌ها و تیپ‌ها خیلی‌ها اعدام شدند. عددشان خیلی بیشتر از ده‌ها نفر است. شاید ده‌ها نفر از افسران رده‌بالا به اضافه صد‌ها نفر از دیگر افسران.»
مردم عراق هم می‌دانستند این جنگ هشت ساله هیچ عایدی برایشان نداشته و آن‌ها را متحمل فشار اقتصادی و بیکاری کرده است. در طول هشت سال همه پیشرفت‌ها متوقف شدند و بسیاری از بخش‌ها به عقب برگشتند. بدهی‌ها سنگین و پروژه‌ها متوقف شدند و بیکاری بالا بود. احساسات همه عراقی‌ها جریحه‌دار شده بود. جان افراد زیادی به خاطر تفکرات تجاوزگرایانه یک انسان گرفته شده بود و حالا پس از هشت سال، همه پی به شخصیت واقعی صدام و کارهایش برده بودند. او نه به فکر مردم کشورش و نه به فکر اعراب بود و تنها به جنون قدرت خود فکر می‌کرد. به قول الخزرجی «صدام این عقده را داشت که قهرمان امت [عرب]شود. این دغدغه را داشت که جاودانه شود. یک جای استثنایی در آن به خود اختصاص دهد؛ حتی اگر شده از طریق بد وارد تاریخ شود.»

صدام احساس ناامیدی عمیقی از اعراب و جهان می‌کرد و این ناامیدی کام او را تلخ کرده بود. صدام پس از جنگ یک مغموم و شکست‌خورده بود. هرچند سعی می‌کرد خود را در قامت فاتحان نشان دهد، ولی اطرافیان و نزدیکانش می‌دانستند سرخوردگی از جنگ او را تا حد دیوانگی برده است. جنون صدام حالا به جان کشور‌های حامی‌اش افتاده بود. او نه تنها انتظار داشت کشور‌های عربی بدهی‌هایشان را لغو کنند بلکه حتی کمک‌هایی هم بدهند. صدام همچنین معتقد بود، چون جنگ او با ایران به سود کشور‌های حوزه خلیج فارس بوده‌است، دولت‌های عربی باید بخشی از بدهی عراق را ببخشند. صدام با اصرار از کویت خواست بدهی ۳۰میلیارد دلاری عراق را که برای جنگ با ایران گرفته شده بود ببخشد، ولی کویتی‌ها زیر بار نرفتند. رئیس‌جمهور عراق بلافاصله پس از پایان جنگ با ایران، وارد جنگی دیگر شد. این بار جنگ به خاطر مسائل نفتی و با یک کشور همپیمان و متحد. کویتی‌ها که زمانی متحد سفت و سخت عراق در جنگ با ایران بودند، حالا کشورشان در آتش دشمنی با صدام می‌سوخت.

حکومتداری صدام تا لحظه سقوط ترکیبی از جنایت و شرارت بود. او تا آخرین لحظه عمرش از زیربار ناکامی در جنگ با ایران در نیامد و همچنان ایران را بزرگ‌ترین دشمن خودش می‌دانست. صدام تا لحظه اعدام از زیربار سنگین و فشار جنگ با ایران در نیامد و از دنیا رفت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار