همانطور که مطلعید در هفتههای گذشته و بعد از خروج آمریکا از برجام بحث تحریم خرید نفت ایران مجددا مطرح شده است، بهعنوان سوال اول میخواستم نظرتان را درباره امکان عملیاتیشدن این تحریمها از سوی آمریکا در شرایط فعلی بدانم.
بهنظرم در اقتصادمان نقاطضعفی داریم که دشمن با مشاهده این نقاط به اقتصاد ما طمع کرده و مرتبا از این نقاطضعف استفاده میکند. این نقطهضعف هم وابستگی اقتصاد و بودجه ما به درآمدهای نفتی است. باید شرایطی را ایجاد کنیم که مطمئن شویم با قطع درآمدهای نفتی مشکلی برای اقتصاد و بودجه ما پیش نمیآید. در این شرایط دیگر دلیلی برای تحریمهای دشمن وجود نخواهد داشت. امروز دشمن ما را تحریم میکند تا درآمدهای نفتی ما را کاهش داده و بودجه ما دچار مشکل شود. بنابراین اگر روزی بتوانیم وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی را به صفر برسانیم مشکلی نخواهیم داشت. طبیعتا این کار یکشبه اتفاق نمیافتد. این رقم یعنی وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی قبل از برجام به حدود 30 درصد رسیده بود که البته عزم و برنامه خاصی برای تحقق آن وجود نداشت، بلکه بهنوعی یک توفیق اجباری بود. بر این اساس قرار بود سالانه چند درصد از این وابستگی کاهش پیدا کند تا این رقم به صفر برسد؛ اما متاسفانه برخلاف این سیاست –یعنیصفر شدن سهم نفت در بودجه- این سهم مجددا بعد از برجام افزایش یافت. البته این مساله بهمعنای عدم تولید یا صادرات و فروش نفت نیست، اتفاقا باید نفت تولید و صادر شود اما درآمدهای حاصل از فروش نفت نقشی در بودجههای ما نداشته باشند، بلکه کل درآمد حاصل از این امر در صندوقی تحتعنوان صندوق سرمایهگذاری یا صندوق ذخیره ملی پسانداز شده و در زیرساختهای کشور مورد استفاده قرار بگیرد. مثلا بهجای اینکه برویم برای 500 میلیون دلار اعتبار خارجی تسهیلات و فاینانس بگیریم از منابع ارزی خودمان استفاده کنیم. اگر بتوانیم تمام درآمدهای حاصل از فروش نفتمان را تبدیل به سرمایه کنیم، میتوانیم زیرساختهای کشور را بهسرعت توسعه دهیم. ضمن اینکه وقتی دشمن ببیند بودجه کشور کوچکترین وابستگیای به نفت ندارد برای فشار به کشور از این نقطه طمع نمیکند. این روش یکی از راههای اساسی مقابله با تحریمهاست. امروز تمرکز دشمن به این دلیل روی تحریم نفت است که ما از نظر بودجه به نفت وابستهایم. کار اصلی سیاستگذاران، دولت و مجلس ما باید این باشد که در یک سیاستگذاری کلان آسیبپذیری اقتصاد ما کاهش یابد. این کاهش آسیبپذیری همان اقتصاد مقاومتی است، یعنی کاری کنیم که اقتصاد ما در مقابل توطئه دشمنان مقاوم شود، طبیعتا این اتفاق زمانی میافتد که وابستگیهای ما به نفت کم شود و قدرت داخلی ما افزایش یابد.
بهنظرتان بخش خصوصی در تحقق اقتصاد بدون نفت و عدم وابستگی بودجههای کشور به درآمدهای نفتی چه نقشی میتواند داشته باشد؟
انصافا ایران بخش خصوصی خوبی دارد. به یاد دارم یکبار جلسهای بین وزیر نفت ایران که آن زمان مهندس قاسمی بود، با وزیر نفت الجزایر برگزار شد که من نیز در آن جلسه حضور داشتم. وزیر نفت الجزایر فرد بسیار فهیم و بادانشی بود و در آن جلسه به من گفت قدر بخش خصوصیتان را بدانید، ما خیلی سعی میکنیم چیزی شبیه بخش خصوصی شما در کشورمان ایجاد کنیم، اما نمیتوانیم. بخش خصوصی شما واقعا یک سرمایه است که باید قدرش را بدانید. ضمن اینکه بخش خصوصی واقعا چیزی از دولت نمیخواهد اتفاقا دولت را کمک هم میکند. در این شرایط ما نباید بخش خصوصیمان را زیر بار تعهدات و قرض نابود کنیم. اینقدر ما درباره فازهای پارسجنوبی و اهمیت آن صحبت میکنیم، الان بررسی کنید از بیست و چند فاز پارسجنوبی چند فاز را ایرانیها و چند فاز را خارجیها توسعه دادند. اصلا من رقمی اعلام نمیکنم، هر آدم منصفی بررسی کند ببیند از مجموع فازهای پارسجنوبی چند فاز توسط ایرانیها و چند فاز توسط خارجیها توسعه یافته است. اغلب خارجیهایی هم که مثل توتال در توسعه این فازها حضور داشتند با بدقولیهایشان ما را اذیت کردند. در بخشهای تبدیل مواد خام به فرآوردهها نقش نیروی انسانی تحصیلکرده بسیار حیاتی است. شما وقتی میخواهید مواد خام را به محصول تبدیل کنید باید دنبال صنایع و متخصصانی باشید که علم پشتشان است، یعنی بهترین زمینه اشتغال است. الان شما میبینید شرکتهای خصوصیای هستند که بیش از دو سال است مطالباتشان را از دولت دریافت نکردهاند، در چنین شرایطی واقعا چطور توقع داریم این شرکتها به فعالیت خود ادامه دهند. من مطمئنم توان داخلی ما اینقدر هست که بتوانیم خودمان را اداره کنیم. در سختترین شرایط که همان سالهای 91-90 بود، به یاد دارم همه خارجیها از کشور خارج شدند، همین توان داخلی بود که صنعت نفت را اداره کرد تا آنجاکه براساس آمار، برنامههای توسعهای و سرعت پیشرفت پروژههای صنعت نفت در آن مقطع از حالا بیشتر بود. نه من و نه هیچکس دیگری مخالف استفاده از سرمایه یا تکنولوژی خارجی نیستیم، بلکه تا جایی که میتوانیم باید از سرمایه و تکنولوژی خارجی استفاده کنیم، اما مدیریت کار باید در اختیار خودمان باشد.
یعنی کار را صفر تا صد به طرف خارجی واگذار نکنیم؟
بله، کار و مدیریت آن باید در اختیار ما باشد و هرجا نیاز داشتیم از کار و سرمایه خارجی استفاده کنیم؛ اما اینطور نباشد که کار را یکجا در اختیار آنها قرار دهیم. این ظلم به شرکتهای داخلی است که در سالهای اخیر رشد زیادی داشتند.
حتی شرکتهایی مانند توتال هم صفر تا صد کار را خودشان انجام نمیدهند؟
بله، من همان موقع هم گفتم این قرارداد را با یک شرکت داخلی ببندید، بعد به این شرکت داخلی اجازه دهید که از هر شرکت خارجی که خواست استفاده کند. درواقع مدیریت پروژه با طرف ایرانی باشد. ضمن اینکه وقتی یک شرکت خصوصی ما با شرکتهای خارجی قرارداد ببندد، حساسیت کمتری نسبت به اینکه دولت بهسراغ این شرکتها برود، ایجاد میکند.
بحثی از گذشته مطرح بود که حتی خود شما هم در مقطعی به آن اشاره داشتید و آن بحث تنگه هرمز و اهمیت استراتژیک آن است. بهنظرتان اهمیت این تنگه نسبت به گذشته چه تغییری کرده است و این موضوع چقدر میتواند بهعنوان یک اهرم و عامل بازدارنده از سوی ایران مطرح باشد؟
طبیعتا اهمیت تنگه هرمز کم نشده است. هنوز از این آبراه علاوهبر نفت خام مقدار زیادی گاز مایع، ING، فرآوردههای نفتی و... صادر میشود. علاوهبر اینها از آنجاکه کشورهای حوزه خلیجفارس واردات بسیار زیادی دارند مقدار قابلتوجهی از محصولات غیرنفتی، ماشینآلات، قطعات و... نیز از این طریق وارد این کشورها میشود؛ یعنی هم خروجی و هم ورودی کالا از این طریق اهمیت زیادی دارد، پس کماکان این منطقه و تنگه اهمیت خود را دارد. به هر حال به صلاح همه است که شرایطی ایجاد نشود که ایران مجبور به استفاده از قدرت خود شود. به صلاح همه است که شرایط آرامش و امنیت در آنجا حکمفرما باشد و همه از آن استفاده کنند. طبیعتا در شرایط عادی ایران بههیچوجه مایل نیست از این ابزار استفاده کند، اما اگر شرایط غیرعادی و اضطراری شد طبیعتا در این شرایط همه از قدرتها و ظرفیتهایی که در شرایط عادی از آن استفاده نمیکنند، استفاده خواهند کرد. کسانی که با دعوت از بیگانگان و ایجاد تنش در منطقه شرایط را بحرانی میکنند اینها تمایل دارند منطقه شرایط غیرعادی داشته باشد، اما باید بدانند که شرایط غیرعادی درنهایت به ضرر خودشان خواهد بود و ایران در شرایط خاص از اهرمهای قدرتش استفاده خواهد کرد.
همین آقای زنگنه مدعی بود اگر وزیر شود صادرات را به 2.5 میلیون بشکه میرساند اما تا وقتی برجام صورت نگرفت، نتوانست بیشتر از دوره قبل از خود نفت صادر کنند. الان هم اگر ما یک مدیریت جهادی داشته باشیم بهراحتی کشور از این شرایط عبور میکند، اما این کار به کمک آدمهایی رخ میدهد که به کلمه «ما میتوانیم» اعتقاد داشته باشند. با گرینکارت و فکر آن طرف رفتن نمیتوان کار جهادی انجام داد.