«نشست مشترک کمیسیون برجام در سطح وزرای خارجه ایران و ۱+۵»، «ارائه بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا به طرف ایرانی» و «شکایت ایران از امریکا به دیوان بینالمللی دادگستری (icj)»سه رویداد مهم حول توافق هستهای طی ۷۰ روز اخیر (از تاریخ ۱۸ اردیبهشت، روز خروج دونالد ترامپ از برجام) تاکنون بوده است.
- نشست کمیسیون مشترک برجام همانند جلسات گذشته با صدور یک بیانیه و بدون نتیجهای ملموس به کار خود پایان داد و به گفته نماینده روسیه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشست بعدی اعضای برجام طی هفتههای آتی درنیویورک برگزار میشود؛ این بدان معناست که اروپا جهت «زمان خریدن» به نفع ایالات متحده تا موعد اعمال تحریمهای ۹۰ و ۱۸۰ روزه علیه ایران مصر است.
- بسته پیشنهادی اروپا به اعتراف حسن روحانی وسایر مقامات دولتی فاقد عناصر حداقلی برای تأمین منافع جمهوری اسلامی است.
- شکایت ایران از امریکا باتوجه به سازوکار مندرج در اساسنامه دیوان (و تجربه کشورهای مطرح کننده دعوا در این دیوان که علیه طرفهایی که عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بوده است) نشان میدهد نتیجهگیری طرف ایرانی از چنین سازوکاری بسیار دور ازذهن میباشد.
۱ -برگزاری بیش از ۱۳ جلسه کمیسیون مشترک (درسطح معاونین و وزرای امور خارجه کشورهای ۱+۵) کمترین نقش و تأثیری را در تغییر شرایط فعلی اجرای برجام نداشته است به طوری که هیچ کدام از مقامات رسمی این کشورها پس از جلسات کمیسیون، حتی یکبار به نقض برجام توسط امریکا اذعان نکرده و در قالب بیانیههای منتشر شده، حتی به تلویح اشارهای به نقض و عدم اجرای تعهدات توسط امریکا و کشورهای اروپایی نشده است. بارها در همین رسانه، گفته شده که «ساختار ضعیف چهارگانه حل وفصل اختلافات در نظام حقوقی برجام» و «ترکیب، آرا و نهایتاً احکام صادر» نمیتواند هیچ گاه رأیی با محوریت «نقض برجام توسط امریکا» را در پی داشته باشد و بنابراین برگزاری جلسات آتی کمیسیون مشترک برجام در نیویورک نیز بلانتیجه خواهد بود.
۲-بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا همانطور که مقامات ارشد دولت تأکید کردهاند، تأمین کننده منافع ایران نخواهد بود و دلیل اصلی این است که انتظار طرف ایرانی از کشورهای اروپایی فاقد واقع بینی است؛ چرا که اتحادیه اروپا نه تنها پیش، حین و پس از توافق هستهای در جهت منافع مشترک خود با ایالات متحده گام برداشته وهمانند امریکا از اجرای تعهدات خود به ایران سرباز زده و بارها برجام را (به استناد پیوست دوم برجام و مادههای ۲۶، ۲۷ و ۲۹ متن) نقض کرده است بلکه در موضوعات غیرهستهای نیز بر دقیقاً در مسیر گام برداشته که منتهای آن تأمین خواستههای امریکاییهاست. در مسئله حقوق بشر، تحولات منطقه غرب آسیا و بحث موشکی کشورهای اتحادیه اروپا با طرح اتهامات ضدایرانی، بارها پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل برده و خواهان اعمال قطعنامههای ضدایرانی این شورا علیه ایران شدهاند. طرح ادعای حمله موشکی انصارالله یمن (ایران) به فرودگاه ریاض یا نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط کشورمان به واسطه آزمایشهای موشکی را اروپاییها بهانه تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت قرار دادند. اروپا در ۷۰ روز اخیر هیچ اقدامی جهت تأمین منافع ایران صورت نداده و تلاش کرده تا با فرصتسوزی و وقتکشی مانع از خروج «کم هزینه» ایران از توافق هستهای شود؛ چراکه خروج آنی ایران در همان ساعتهای نخست خروج ترامپ از برجام میتوانست، هزینههای ناشی از مکانیسم ماشه را تقلیل دهد و امروز که کمیسیون مشترک برجام قضاوت و اظهارنظری درباره نقض برجام توسط دولت امریکا (۱-با عدم اجرای تعهدات برجام توسط امریکا و ۲-خروج یکجانبه این کشور از توافق) انجام نداده است، خروج ایران از توافق هستهای، موج ایران هراسی را فراگیرتر از دو سال اخیر کرده و هزینههای حقوقی آن را به مراتب برای طرف ایرانی افزایش خواهد داد. همانطور که پیش از این پیشنهاد شد، «تعیین ضربالاجل کوتاه مدت برای اروپا جهت تأمین منافع ایران و نه بیش از ۷۰ روز» و «درخواست رسمی ازکمیسیون مشترک برای اعلام موضع رسمی ومکتوب نسبت به نقض برجام توسط امریکا به جای بیانیههایی با عبارات کم خاصیت و خنثی» و درنهایت خروج زودهنگام و البته «مشروط» از برجام با این تفسیر که تا مادامی که امریکا و اروپا حاضر به اجرای تعهدات خود نشوند ایران بخشی از فعالیتهای هستهای خود را متوقف و موقتا از توافق خارج میشود، میتوانست بازی مشترک اروپا-امریکا را خراب کند.
۳-طرح شکایت ایران از امریکا پیشنهادی بود که در ماههای نخست پس از روز اجرای برجام، مطرح شد آنهم با این هدف که امریکاییها به این باور برسند که طرف ایرانی ارادهای مناسب برای برخورد با ناقض برجام و دفاع از منافع ملی کشور را دارد و چنین باوری از نقضهای مکرر این کشور تاحدودی جلوگیری کند به بیان بهتر طرح شکایت نزد دیوان بینالمللی دادگستری تنها یک حلقه از مجموعه اقداماتی حقوقی بود که به رویه سازی حقوقی جهت مواجهه فعال با اقدامات ضدبرجامی امریکا مقابله میکرد و طرح چنین شکایتی بر پایه پیمان مودت (۱۹۵۵)، نه تنها نشان از عدم کارایی چهارگانه حل و فصل اختلافات مندرج در برجام دارد بلکه بعد از گذشت سه سال از روز اجرای برجام و ۷۰ روز بعد از خروج ترامپ از توافق، اقدامی نمایشی به شمار میرود. طرح شکایت امروز در دیوان بینالمللی دادگستری نه تنها کمکی به حل معادله نمیکند بلکه اقدامی در زمین امریکا-اروپا برای خرید زمان از طرف ایرانی به نفع امریکا قلمداد میشود چرا که در شرایط کنونی تنها اهرم اثرگذار خروج موقت و تعلیق اجرای تعهدات میباشد و هر گزینهای به جز آن «وقتکشی» است.
در تمام مدتی که امریکا از برجام خارج شده، فقدان اقدام مناسب جهت مقابله با طرح امریکایی-اروپایی مبنی بر «گرفتن زمان طلایی از ایران جهت خروج موقت-کم هزینه از برجام»، با نوسانات مشکوک ارزی در داخل همراه شده است و شکلگیری چنین فضایی تنها یک گزاره را پیش روی طرف ایرانی قرار میدهد و آن اینکه ایران در «بیانیه مکتوب» اعلام کند، از برجام به صورت موقت –مشروط خارج شده و تا اعلام رسمی کمیسیون مشترک برجام، مبنی بر نقض توافق توسط ایالات متحده و ملغی شدن ماده ۳۷ متن برجام (مکانیسم ماشه)، بخشی از فعالیتهای هستهای خود را متوقف و موقتا از توافق خارج خواهد شد. چنین روشی به رویه سازی حقوقی ضدامریکایی وبازتولید زمان سوخته ۷۰ روزه کمک خواهد کرد.