یکشنبه هفته گذشته، رهبر انقلاب با هیئت دولت برای حل مشکلات اقتصادی کشور جلسهای برگزار کردند. در این جلسه، رهبر انقلاب «شرایط» و «اقداماتی» که در این مقطع زمانی، دولت باید انجام دهد را برشمردند. گرچه از این دیدار، صرفاً خبر آن منتشر شد، اما نظر به اهمیت بیانات رهبر انقلاب در این دیدار، نشریه خط حزبالله بخشهایی از آن را منتشر کرده است. همچنین در این دیدار رهبر انقلاب به توصیههایی برای حل این مشکلات پرداختند. بههمین جهت سخن هفته این شماره با عنوان «بنبست وجود ندارد» به نکاتی از این دیدار پرداخته است.
صبح روز یکشنبه، ۲۴ تیرماه خبر مهمی روی خروجی خبرگزاریها و رسانهها قرار گرفت. خبر حاکی از جلسه مهم رهبر انقلاب با هیئت دولت بود؛ جلسهای خارج از برنامههای ازپیشمعینشده رهبر انقلاب. تا به حال، رهبر انقلاب معمولاً در هر سال، یک یا نهایتاً دو بار با «کابینه دولت» دیدار میکردند، یک دیدار در ماه مبارک رمضان و در کنار سایر دیدارهای رمضانی ایشان بود که عمده آن نیز به نهجالبلاغهخوانی و ذکر توصیههای اخلاقی و رفتاری مدیران و مسئولان تراز اول اجرایی کشور اختصاص مییافت و یک دیدار هم در شهریورماه و همزمان با هفته دولت که معمولاً رهبر انقلاب، ضمن برشمردن برخی از محاسن و معایب دولت، توصیههایی اجرایی برای پیشبرد بهتر امور، به هیئت دولت میفرمودند. اما حالا در واپسین روزهای تیرماه، رهبر انقلاب دیدار دیگری را خارج از روال مذکور ترتیب دادند.
جالب آنکه برخلاف دو دیدار قبل که معمولاً درخواست برگزاری آن از سوی هیئت دولت به رهبر انقلاب داده میشود، این بار، این رهبر انقلاب بودند که هیئت دولت را برای حضور و برگزاری جلسه فراخواندند.
محتوای جلسه از چه قرار بود؟
با نگاهی به محتوای منتشر شده از این جلسه، مشخص میشود که رهبر انقلاب با توجه به «شرایط خطیر» کنونی کشور در حوزه اقتصادی، دغدغه تشکیل این دیدار برای حل مشکلات بر زمینمانده در این حوزه را داشتهاند. این مشخص است که شرایط حاضر کشور، شرایط ویژهای است و دشمن در برنامه خود، سه نوع فشار را در نظر گرفته است: «فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی.» (۱۴/۰۳/۱۳۹۷) هدف دشمن از این سه فشار، به زانو درآوردن مردم و مسئولان کشور است، هدف اختلال در دستگاه محاسباتی مسئولان برای القای «وضعیت بحرانی» و تفکر «نمیتوان و نمیشود» به آنان است.
رهبر انقلاب، اما دقیقاً مبتنی بر امکانات و ظرفیتهای واقعی کشور در نقطه مقابل این تفکر قرار دارند. از نظر ایشان، درست است که وضعیت کشور با چالشهایی همراه است، اما بدان معنا نیست که کشور در «انسداد» یا «بنبست» قرار داشته باشد؛ «این راه، چالش دارد، اما راه باز است، بنبست وجود ندارد. هدف جبهه مخالف نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و دشمن ما این است که راه را بنبست نشان بدهد. خودشان هم میگویند ما باید این کارها را بکنیم، این فشارها را وارد کنیم، این محاصره را بکنیم، این تحریم را بکنیم تا مسئولان جمهوری اسلامی در محاسبات خودشان تجدیدنظر کنند. من عرض میکنم، ملاحظه واقعیتها نه فقط موجب میشود ما در محاسبات گذشتهمان تجدیدنظر نکنیم بلکه ما را به درستىِ راهی که پیمودیم و راهی که انقلاب جلوی ما گذاشته، مطمئنتر میکند.» (۰۳/۰۵/۱۳۹۱)، اما چگونه میتوان از این گردنه عبور کرد و به قله مقصود رسید؟
داشتن انگیزه و روحیه قوی
اولین نکته، داشتن «روحیه قوی، انگیزه، شجاعت و عزم راسخ» (۲۴/۰۴/۱۳۹۷) است. «همه مدیران دولتی باید در مقابل مشکلات با تحرک بیشتر و با احساس مسئولیت مضاعف عمل کنند.» (۲۴/۰۴/۱۳۹۷) پس واضح است که در این شرایط برای حل مشکلات کشور نباید اکتفا به کارهای معمولی روزمره کرد، حل مشکلات، شدنی است، به شرط آنکه تلاش و کار مسئولان هم تلاشی انقلابی و شبانهروزی باشد.
فرماندهی واحد اقتصادی
نکته دوم آنکه در زمانه جنگ، باید قرارگاه فرماندهی ثابتی وجود داشته باشد که همه بخشها اقدامات خود را با آن هماهنگ کنند، وگرنه ممکن است هر یک از جبههها به سلیقه شخصی عمل کنند و خدای نکرده حتی منجر به صدمات به جبهه خودی شوند. در جنگ اقتصادی امروز نیز ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی، «تیم اقتصادی» دولت است، این تیم اقتصادی دولت است که برای جلوگیری از صدمات و لطمات به اقتصاد کشور باید «میاندار» و محور اصلی کار و تحرک باشد چراکه «طبق قانون اساسی، رئیسجمهور از امکانات بسیار گستردهای در کشور برخوردار است، خیلی از کارها را میتوانند انجام بدهند، از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیتهای داخلی را بالفعل کنند.» (۱۴/۰۳/۱۳۹۶) مضافاً اینکه رهبر انقلاب، برای تسهیل بیشتر امورات، با راهاندازی «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سه قوه» بر محور شخص «رئیسجمهور» عملاً دست دولت را برای حل مشکلات اقتصادی کشور بازتر کردهاند.
چشم ندوختن به نقطههای خیالی
نکته سوم آنکه تجربه برجام نشان داد معطل کردن اقتصاد و افکار عمومی جامعه، به موضوعی که افسار آن در اختیار کشور نیست، عملاً موجب اتلاف وقت و عقبماندگی از کارهاست، پس حالا نیز به جای چشم دوختن به «نقطههای خیالی»، چون بسته پیشنهادی اروپا (که البته بعید است با توجه به اظهارنظرهای مقامات اروپایی، آبی از آن برای کشور گرم شود) ظرفیتها و استعدادهای کشور را فعال کرد.
چارهاندیشی برای حل سوءمدیریتها
نکته آخر هم اینکه بسیاری از مشکلات کشور، نه ناشی از دشمنی دشمنان که به دلیل کمکاریها و سوءمدیریتهای داخلی است، آنچنانکه آقای رئیسجمهور هم در همین دیدار روز یکشنبه، در گزارش خود به رهبر انقلاب به آن اشاره کرده و گفتند: «برخی مسائل همچون اشکالات نظام بانکی و نقدینگی، ارتباطی با تحریم و فشارهای خارجی ندارد و از گذشته وجود داشته است.» اینها مسائلی هستند که اتفاقاً بر سر آن، اجماع همه خبرگان و کارشناسان فن نیز وجود دارد، مسائلی که حل آنها به طریقه درست میتواند تا حد زیادی، موجبات شکوفایی اقتصادی را فراهم کند.
جالب آنکه رهبر انقلاب نیز در بیان «راهکارها»ی خود برای حل مشکلات اقتصادی کشور، بر موضوعاتی که حل آنها به چگونگی اقدامات مسئولان کشوری «نه دشمن بیرونی» ارتباط دارند اشاره فرمودند. موضوعاتی چون: تهیه نقشه راه اقتصادِ باثبات، تقویت بخش خصوصی، ضرورت برخورد قاطع با متخلفان، اشراف و اعمال قدرت دولت بر مبادلات مالی، جدی گرفتن سیاستهای اقتصاد مقاومتی، اقدام بهنگام و علاج واقعه قبل از وقوع، مبارزه واقعی با فساد و حرف زدنِ رودرروی مسئولان با مردم و بیان شرایط.
باید اینگونه باشید
در میدان نبرد و مبارزه آنچه بیش از همه به آن احتیاج دارید این است که روحیه تحرک، روحیه پیشرفت، روحیه مبارزه با شرایط را در خودتان تقویت کنید، این شرط اول است. شجاعت ورود در میدان را به خودتان [بدهید]، عزم راسخ در این زمینه را داشته باشید. مشکل طبعاً پیش میآید.
همواره در اجتماعات، در جوامع و در کشورها مشکل پیش میآید. در مواجهه با مشکل، دو جور آدم داریم: یک جور آدم هست که وقتی با مشکل مواجه میشود احساس مسئولیت مضاعف پیدا میکند، جوششِ غیرت پیدا میکند. وقتی میبیند مشکل پیش آمد انگیزه او مضاعف میشود، احساس مسئولیتش مضاعف میشود، احساس میکند تحرک بیشتری باید انجام بدهد، وارد میدان بشود. یک جور آدم هم هست که وقتی با مشکل مواجه شد دچار یأس و ترس و منفیبافی و «نمیشود» و «نمیتوانیم» و «چهکار کنیم» و این چیزها میشود. مدیران دولتی باید از نوع اول باشند یعنی وقتی با مشکل مواجه میشوند این روحیه در آنها وجود داشته باشد؛ روحیه برخورد، روحیه «میتوانیم» روحیه «حتماً اقدام میکنیم» این یک مسئله است؛ شجاعت در اقدام و روحیه برخورد با مشکل بهصورت عاقلانه و مدبرانه. طبعاً هر مشکلی، نوعی برخورد لازم دارد... این را باید همه دوستانی که در کار دولت هستند هم خود شما، هم مدیران زیردست شما [داشته باشند.]بنده گاهی دیدهام در یک وزارتخانه مثلاً مدیر دارای روحیه خوب، قوی، پرانگیزه، میآیند، صحبت میکنند، میگویند و آدم احساس میکند که انگیزه قویای وجود دارد. باید تصویر دولت در چشم مردم تصویر یک گروه توانا و کارآمدی باشد که دارند تلاش میکنند. حالا البته انسان تلاش که میکند همیشه موفق نمیشود، نفس اینکه دارند تلاش میکنند و کار میکنند برای مردم جذاب است. شما ملاحظه کردید ما در بازی فوتبال امسال در مقابل اسپانیا گل خوردیم، اما همه، تیم ما را تأیید کردند... گفتم: «کارتان عالی بود». مردم هم آمدند در خیابانها در حالی که گل خورده بودیم. چرا؟ چون خوب بازی کردند، چون همه دیدند که اینها در میدان تلاش کردند، عرق ریختند، ابتکار به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند. دروازهبان با هوشمندی و فداکاری و سرعت عمل یک کاری کرد که کارستان بود. مردم وقتی این را از شما ببینند برایتان شعار میدهند، به نفعتان شعار میدهند، این باید احساس بشود. آدم ممکن است مشکل را هم یک جایی نتواند حل کند. همین قدر که بدانند وارد میدان هستید و دارید تلاش میکنید، روز و شب نمیشناسید، به مردم پیام اقتدار را میدهد. باید احساس بکنند دارد کار میشود.