سرويس اقتصادي جوان آنلاين- جواد عسگر: به نظر میرسد در حال حاضر که کشور با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه است باید با اصلاحات هرچند سخت ریل اقتصاد ایران را به اقتصاد تولیدی بازگرداند. ولی به نظر میرسد دولتمردان و مدیران دولتی به خاطر عوامل سیاسی جسارت اصلاحات اقتصادی را فعلا نداشته باشند و همین اتفاق باعث هدر رفت بخش عظیمی از منابع کشور شده است. اتلاف یارانههای موجود در بنزین و گازوئیل یکی از این موارد است که هرچه سریعتر باید برای آن فکری شود.
در حال حاضر دولت بیش از 300 هزار میلیاردتومان یارانه به سوخت (با دلار 7 هزار تومان) تخصیص میدهد که نه تنها منجر به افزایش تولید در کشور در مقایسه با کشورهای دیگر نمیشود بلکه باعث هدر رفتن منابع و قاچاق سوخت به کشورهای مجاور میشود. به نظر میرسد دولت در حال حاضر در یک سردرگمی کامل به سر میبرد و در چند سال اخیر نتوانسته است راهکاری برای هدفمند کردن انرژی ارائه کند.
اگرچه با گران شدن یکباره سوخت در کشور بدون درنظرگرفتن مولفههای تاثیرگذار آن بر نهادههای تولید موافق نیستیم اما در حال حاضر که کشور با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه است اتلاف بیش از 300 هزار میلیاردتومان پول که میتوان در بخشهای زیرساخت و عمرانی کشور مصروف شود، کار صحیحی نمیباشد. به نظر میرسد دولت باید در حال حاضر جسارت کافی داشته باشد و با استفاده از تجربیات هدفمندی انرژی در دولت گذشته و بهرهجستن از اقتصاددانان و نخبگان روشی قابل قبول ارائه کند.
مقایسه مصرف بنزین بین ایران و ترکیه نشان میدهد که اگرچه جمعیت این دو کشور نزدیک به هم است اما ایرانیها 10 برابر ترکها بنزین مصرف میکنند. ایران روزانه نزدیک به 81 میلیون لیتر بنزین میسوزاند این در حالی است که این رقم در ترکیه نزدیک به 8 میلیون لیتر است. یعنی ایرانیها روزانه 73 میلیون لیتر بیشتر از ترکیه بنزین میسوزانند و اگر قیمت بنزین را در بازارهای جهانی را فقط 5هزارتومان در نظر بگیریم یعنی ایرانیها بیش از 365 میلیاردتومان در روز بنزین را میسوزانند. یعنی ایرانیها هر 5 روز یکبار به اندازه بودجه یکسال راهآهن در کشور را هدر میدهند.
آمار نشان میدهد ايرانيان براساس قيمت متوسط جهاني بنزين، در یک دهه گذشته حداقل 150 ميليارد دلار بنزين سوزاندهاند در حالی که در کشور همسایه ترکیه این رقم فقط 15 میلیارد دلار بوده است.
هدفمندی قیمت بنزین و گازوئیل از یکسو میتواند باعث کاهش و از بین رفتن قاچاق سوخت در کشور شود و از سوی دیگر دولت با به دست آوردن منابع مالی میتواند بدهیهای خود را به شرکتها و پیمانکاران پرداخت کند. در حال حاضر به علت پرداخت نشدن بدهیهای دولت به پیمانکاران بخشهای عمرانی کشور دچار مشکلات فراوان شدهاست. به عنوان مثال دولت در حال حاضر به خاطر پرداخت نکردن نزدیک به 30 هزار میلیاردتومان از بدهیهای خود به وزارت نیرو، تولید برق در کشور را دچار مشکل کرده و باعث قطعیهای مکرر برق شدهاست.
نکتهای که نباید از یاد برد آن است که گران شدن حاملهای انرژی میتواند بر قشر ضعیف و متوسط جامعه فشار وارد کند که دولتمردان باید نسبت به ارائه بستههای حمایتی برای اقشار ضعیف و تولیدکنندگان جدیت لازم و نظارت کافی داشته باشد.
به عنوان مثال بحث کارتهای سوخت اگرچه دارای نقیصههایی بود اما کنار گذاشتن یکباره آن و ارزانفروشی بنزین در کشور به نظر راهکار صحیحی نیست و دولتمردان باید هرچه سریعتر نسبت به ارائه راهکاری در خصوص ترمیم یارانههای حاملهای انرژی اقدام کنند.