جوان آنلاین: همانگونه که در قسمت اول سلسله مطالب "سیمای حقیقی حجاب" ذکر گردید جوان آنلاین در نظر دارد به مناسبت فرا رسیدن هفته عفاف و حجاب خلاصه فصل سوم کتاب مسئله حجاب از استاد شهید مرتضی مطهری که در بردارنده "فلسفهی پوشش در اسلام" است را به صورت خلاصه در سلسله مطالبی منتشر سازد. در همین راستا آنچه که در ادامه آمده خلاصه بخش دوم از این فصل است که طی آن تاثیر پوشش بر آرامش روانی جامعه مورد بررسی قرار گرفته است:
در مسأله پوشش- و به اصطلاح عصر اخیر حجاب- سخن در این نیست که آیا زن بایستی پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان بلکه روح سخن آن است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ اسلام که به روح مسائل مینگرد جواب میدهد: خیر. اسلام برخلاف سیستم غربی عصر حاضر میخواهد انواع التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی و همراه با سلسله تعهدات سنگین باشد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت اختصاص یابد و این دو محیط کاملًا از یکدیگر تفکیک شوند.
از نظر اسلام محدودیت کامیابیهای جنسی از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند، و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین میگردد، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب میگردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود.
اکنون به شرح هر یک از موارد فوق میپردازیم:
۱. آرامش روانی
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بیبند و بار، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای سکس را به صورت عطشی روحی و خواستی اشباع نشدنی در میآورد. غریزه جنسی غریزهای نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است که همچون آتش هرچه بیشتر بدان خوراک دهند شعلهورتر میشود. برای درک این مطلب به دو چیز باید توجه داشت:
۱. تاریخ همان طوری که از آزمندان ثروت یاد میکند که با حرص و آزی حیرتآور در پی گرد آوردن پول و ثروت بودهاند و هرچه بیشتر جمع میکردهاند حریصتر میشدهاند از آزمندانی در مسائل جنسی نیز یاد میکند که به هیچ وجه در حدی متوقف نشدهاند. کریستن سن نویسنده کتاب ایران در زمان ساسانیان در فصل نهم کتاب خویش مینویسد: «در نقش شکار طاق بستان فقط چند تن از سه هزار زنی که خسرو (پرویز) در حرم داشت میبینیم. این شهریار هیچ گاه از این میل سیر نمیشد. دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان میدادند به حرم خود میآورد. هر زمان که میل تجدید حرم میکرد نامهای چند به فرمانروایان اطراف میفرستاد و در آن وصف زن کامل عیار را درج میکرد. پس عمّال او هر جا زنی را با وصف نامه مناسب میدیدند به خدمت میبردند.»
از این گونه جریانها در تاریخ قدیم بسیار میتوان یافت. در عصر جدید این جریانها به شکل دیگر است، با این تفاوت که دیگر لزومی ندارد کسی به اندازه خسرو پرویز و هارون الرشید امکانات داشته باشد. به برکت تجدد فرنگی، برای مردی که یک صد هزارم پرویز و هارون امکانات داشته باشد میسر است که به اندازه آنها از جنس زن بهرهکشی کند.
۲. هیچ فکر کردهاید که حس «تغزّل» در بشر چه حسی است؟ قسمتی از ادبیات جهان عشق و غزل است. این چیست؟ چرا بشر در مورد سایر نیازهای خود چنین نمیکند؟ آیا تاکنون کسی برای نان غزلسرایی کرده است؟ آیا جز این است که همه کس آن را با زبان غریزهای عمیق که سراپای وجودش را گرفته است منطبق میبیند؟ چقدر اشتباه میکنند کسانی که میگویند یگانه عامل اساسی فعالیتهای بشر عامل اقتصاد است! بشر برای عشقهای جنسی خود موسیقی خاصی دارد، همچنان که برای معنویات نیز موسیقی خاص دارد، در صورتی که برای حاجتهای صرفاً مادی از قبیل: آب و نان موسیقی ندارد. من نمیخواهم ادعا کنم که تمام عشقها جنسی است و هم هرگز نمیگویم که حافظ و سعدی و سایر غزلسرایان صرفاً از زبان غریزه جنسی سخن گفتهاند. این مبحث، مبحث دیگری است که جداگانه باید بحث شود. ولی قدر مسلّم این است که بسیاری از عشقها و غزلها عشق و غزلهایی است که مرد برای زن داشته است. همین قدر کافی است که بدانیم توجه مرد به زن از نوع توجه به نان و آب نیست که با سیر شدن شکم اقناع شود، بلکه یا به صورت حرص و آز و تنوع پرستی درمیآید و یا به صورت عشق و غزل.
روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگیرد. همانطور که بشر- اعمّ از مرد و زن- در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمیشود و اشباع نمیگردد، در ناحیه جنسی نیز چنین است. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هیچ دلی از هوس سیر نمیشود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و این منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد. چرا در دنیای غرب این همه بیماری روانی زیاد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان سکسی است.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است و تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است. یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضّوا مِنْ ابْصارِهِمْ وَ یحْفَظوا فُروجَهُمْ ... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ ابْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُروجَهُنَّ.»
خلاصه این دستور این است که زن و مرد نباید نباید چشم چرانی کنند و به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوهگری و دلربایی نپردازند.
اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی.
ادامه دارد...