دوباره خبری خوب در شهر پیچید. جوانان رشید دو خانواده پس از ۳۶ سال به خانه بازگشتند و چشم اهالی محل و منزل را روشن کردند. دو محمد که در اوج شادابی و صلابت با هدف دفاع از میهن خانه را ترک کردند، امروز با تابوت و بوی باروت آمدهاند. کوچکترین شباهتی با آن جوانان رعنای دیروز ندارند. مادر پیکرشان را مثل دوران نوزادی در آغوش میگیرد و قربان صدقهشان میرود. آنها تمام نیرو و نشاطشان را در جبههها جا گذاشتند تا امنیت ایران از بین نرود. از آنها تکه استخوانهایی به خانه بازگشته و همین خوشحالکنندهترین اتفاق دنیا برای مادرانشان است. چه کسی جز همین مادران معنای ۳۶ سال انتظار برای آوردن خبری از عزیزی را میداند؟ با این حال تمام اهل محل خوشحالند. شهیدشان به خانه بازگشته و نور و امید را در تمام محل پخش کرده است.
شهید محمدعزیزی
شهید محمد عزیزی متولد تیرماه ۱۳۴۰ بود و حالا خانوادهاش با کمی تأخیر میتوانند سالروز تولد عزیزشان را بر سر مزارش گرامی بدارند. شهید عزیزی از خوزستان عازم جبهه شد و در روزهای سخت و حساس دفاع مقدس به یاری دیگر رزمندگان شتافت و با اینکه تنها ۲۱ سال بیشتر نداشت در عملیات بیتالمقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، شرکت کرد.
شهید عزیزی یک الگوی تمامعیار از هزاران جوان پاکی است که در دفاع مقدس جانشان را در راه آرمانهایشان فدا کردند. سن زیادی نداشتند ولی مردانگی را خوب بلد بودند. الفبای گذشت و ایثار را به درستی و به زیبایی ادا کردند و حق بزرگی بر گردن آیندگان دارند. امروزه ۲۱ سال سن زیادی برای انجام کارهای بزرگ نیست، اما در دهه ۶۰ در همین سن و سال جوانان کارهای بزرگی انجام میدادند. مقابل دشمنان سینه سپر میکردند تا مبادا دست زشت دشمن به ناموس و وطن برسد. شهید عزیزی در عملیات رمضان در سال ۶۱ و در منطقه عملیاتی شرق بصره به شهادت رسید. عجیب اینکه او که متولد تیرماه بود، در تیر به شهادت رسید و در تیرماه پیکرش به خانه بازگشت.
شهید محمد مهرورز
نام خانوادگی محمد دیگر، مهرورز است. متولد ۱۳۴۳ اعزامی از تهران. شهید محمد مهرورز ۱۸ سال بیشتر نداشت که راهی جبهه شد. او در اوج جوانی از تمام زیباییهای دنیا دست کشید و پا به پای مردان بزرگ جهاد و مقاومت، راه و رسم بزرگمردی آموخت. او هم همچون شهید عزیزی در سال ۱۳۶۱، در سالی که کشور برای دفاع به حضور جوانان نیاز مبرم داشت، دعوت رهبرش را لبیک گفت و راهی جبهه شد. شهید مهرورز آن روزها جوان بود و مثل همه جوانها هزاران آرزو در سر داشت، اما او از تمام آرزوهایش چشم پوشید و بر خود تکلیف دانست که از کشورش دفاع کند.
او و دیگر همنسلیهایش بدون هیچ ادعایی مسیری را آغاز کردند که به شهادت ختم به خیر شد. آنها شدند افتخار مردم ایران و خانوادههایشان و نامشان برای همیشه در قلب تاریخ خواهد درخشید. مادر و خانوادهشان روزهای سختی را سپری کردند ولی افتخاری که از شهادت فرزند نصیبشان شده را با هیچ چیز دیگری عوض نمیکنند. الان دیگر همه میدانند که محمدشان برگشته و به وقت دلتنگی بهترین محرم برای شنیدن حرفهایشان است. آنها میدانند محمد نظارهگر آنهاست و جایی در همین نزدیکیها هوای همهشان را دارد.
شهید محمد مهرورز در سال ۱۳۶۱ در عملیات مسلمبنعقیل در سال ۶۱ و در منطقه عملیاتی سومار به شهادت رسید. مادر شهید در تمام این سالها منتظر خبری از پسرش ماند و حالا پس از ۳۶ سال دلتنگی و فراغ، میداند عزیزدردانهاش در قطعه ۲۷ بهشت زهرا سنگ مزار و نشانی دارد. خانه جدید محمد، خانه امید مادر است. او دقیقاً دو برابر سن فرزندش هنگام شهادت انتظار کشید تا نشانی از فرزندش بیابد و تیرماه امسال پایانی بر تمام چشمانتظاریها بود.