بیمهریها و بیتوجهی مسئولان ورزش به منهای فوتبالیها تمامی ندارد و تبعیض نگاه آقایان صدای همه را درآورده، اما کو گوش شنوا؟
دیگر کارد به استخوان رسیده، این را میتوان از نحوه اعتراض مربیان و ورزشکاران فهمید. باید هم اینطور باشد، باید هم چشم بست و دهان به انتقاد باز کرد از آنهایی که رنج سفر تفریحی به روسیه را به جان میخرند و روحیه دادن به تیم ملی را بهانه میکنند برای رفتن به جام جهانی، اما زحمت رفتن به فرودگاه امام خمینی برای روحیه دادن به تیم ملی کشتی آزاد نوجوانان را که با عنوان قهرمانی جهان بازگشته به خود نمیدهند، شاید، چون فرودگاه نه جذابیتهای روسیه را دارد و نه حق مأموریتی کلان؟!
عدالتتان کجاست؟
حسن یزدانی، آزادکار تیم ملی، اما تندتر از هر کسی وزیر ورزش را بابت بیمهریها مخاطب قرار میدهد: «عهد کردم تنها به افتخارآفرینی برای مملکت عزیزم فکر کنم، اما چه کنم که شاهد بیسابقهترین و شدیدترین کملطفیها از جانب افرادی هستم که باید همانند پدری مهربان نگاهی برابر به تمامی فرزندان خود داشته باشند که ندارند! چگونه ناعدالتی در قبال قهرمانان و مسئولان دلسوز کشتی را ببینم و سکوت کنم؟ چگونه میتوانم اوج تنهایی پهلوان و قهرمان محبوب سرزمینم رسول خادم را ببینم و سکوت کنم؟ مردی که یکتنه تمام بار کشتی را به دوش کشیده و آنها که باید کنارش باشند، مقابلش هستند. آقای وزیر به کجا چنین شتابان؟! عدالت و انصاف در کدامین اتاق وزارت ورزش محبوس مانده؟ کشتی و قهرمانان و مدیرانش چه کردند جز افتخارآفرینی که اینگونه چشم روی افتخارات بزرگشان بسته شده؟ چرا نگاهی نابرابر و ناعادلانه نسبت به ورزش ملی این سرزمین وجود دارد؟ کشتی یار میخواهد، نه سربار. کدام منطقی میپذیرد در آستانه بازیهای آسیایی و رقابتهای جهانی این همه فشار روحی و روانی از سوی آنانی که باید یار باشند بر ملیپوشان کشتی وارد و بودجه کشتی هم کم شود؟ چگونه است که برای کشتی و قهرمانانش پول نیست، اما پاداش برخی رشتهها در روز تعطیل پرداخت میشود؟ چه میکنید با ورزش ملی و پرافتخار این سرزمین؟ در زمانی که باید یار کشتی و مدیران و قهرمانانش در روزهای سخت باشید چرا سکوت کردهاید؟ آیا حمایت از کشتی تنها حضور در سالنهای مسابقات و عکس یادگاری پای سکوها و درکنار قهرمانانش است؟ آقای وزیر... ما ز. یاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه میپنداشتیم...
استقبالی از قهرمان جهان نشد
غلام محمدی، سرمربی تیم ملی کشتی آزاد نوجوانان یکی از همین معترضان است که از نحوه استقبال شاگردانش گلایه دارد، حق هم دارد. بزرگان کشتی دنیا مقابل نوجوانان ایران و نحوه مبارزاتشان زانو زدند، اما هیچیک از مسئولان وزارت ورزش یا کمیته ملی المپیک به خود زحمت ندادند تا برای تبریک هم که شده راهی فرودگاه شوند، محمدی میگوید: «متأسفانه زمانی که به ایران بازگشتیم فقط دبیر فدراسیون از تیم قهرمان جهان استقبال کرد، مگر کار کمی کردهایم؟ مگر هر سال قهرمان جهان میشویم؟ حتی اگر هر سال هم قهرمان شویم کمترین وظیفه مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک استقبال از تیم قهرمان بود که متأسفانه این بیمهری تمام اعضای تیم را دلآزرده کرد. کشتیگیران زیادی را داشتیم که در ردههای سنی پایه قهرمان شدند، اما بعد از آن، از صحنه ورزش محو شدند. ادامه این راه نیازمند حمایت وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک است. باید کشتی را به صورت ویژه ببینند و آنچه که میگویند تنها در حد حرف و شعار نباشد، بلکه به عمل برسد.»
انتظارات باید دوطرفه باشد
توقعها همیشه جای خود را دارد، توقعهایی غیرمنطقی که هیچ تناسبی با توجهها و حمایتها ندارد. توقعهایی که باعث میشود مازیار ناظمی، مدیرکل روابط عمومی وزارت ورزش در مراسم اولین فستیوال سبد طلایی بسکتبال (انتخاب برترینهای لیگ بسکتبال) بیتوجه به شرایط پشت تریبون برای کسب دو طلا در بازیهای آسیایی جاکارتا ابراز امیدواری کند، انتظاری که با عکسالعمل ملیپوشان بسکتبال مواجه شد.
البته مدیرکل روابط عمومی وزارت ورزش این را میگوید و میرود، اما ارسلان کاظمی، ملیپوش بسکتبال در پاسخ به انتظارات بالای آقایان تأکید میکند که انتظارات باید دوطرفه باشد: «از سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان انتظار میرفت که این هفته در مسابقه تیم ملی بسکتبال مقابل قزاقستان حضور یابد تا از نزدیک شاهد شرایط و امکانات این رشته باشد، اما در غیاب وزیر کاش مازیار ناظمی که امروز میگوید در بازیهای آسیایی طلا بگیریم، بود تا از نزدیک میدید که ما در چه شرایطی و با چه کمبودهایی بازی میکردیم. کم مانده بود از تهویه نامناسب سالن خفه شویم.ای کاش به همان اندازه که انتظار دارند حمایت هم کنند.»