پرداخت بدهیهای سنگین دو باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران رؤیایی است که در شرایط فعلی محقق شدن آن سرابی بیش نیست. متأسفانه آمار طلبکاران دو تیم پرسپولیس و استقلال طی این سالها در سایه سوءمدیریتهای زنجیرهای از دست خارج شده و رقم بدهیها نجومیتر از این حرفهاست که یکی، دو اسپانسر یا حتی مثلا ً. یکی، دو خیر فوتبالی از پس آن برآیند. با این حال وزیر ورزش و جوانان با اعتماد به نفسی جالب، علت موفقیتهای این دو تیم در فصل گذشته را اصلاح ساختار سازمانی و پرداخت بخش عمدهای از بدهیهای ۱۰، ۱۵ ساله آنها عنوان میکند!
هر دو ادعای سلطانیفر آنقدر عجیب است که ساعتها میتوان در خصوص آنها بحث کرد و آقای وزیر و مدیران فعلی و اسبق دو باشگاه را به چالش کشید. در ابتدا باید از مسئولان سرخابیها خواست تا اسامی طلبکارانی را که با آنها تسویهحساب شده، منتشر کنند تا معلوم شود بدهی فعلی دو باشگاه چقدر کاهش یافته است. باور این ادعا برای خیلیها سخت است که بدهکاران قدیمی به طلبشان رسیده باشند! همین چند هفته پیش وثوق احمدی، رئیس کمیته تعیین وضعیت بازیکنان و مربیان به این دو تیم پرطرفدار اخطار داده بود که تا قبل از تسویهحساب بدهیهای قبلی قراردادهایشان در سازمان لیگ ثبت نخواهد شد. به همین خاطر است که صحبتهای وزیر دور از واقعیت به نظر میرسد.
تا همین فصل اخیر رقم بدهی هر باشگاه بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان بود و تقریباً هر بازیکن و مربیای که از جمع سرخابیها جدا شده، بخشی از دستمزدش را دریافت نکرده است، حتی اعضای قدیمی این دو باشگاه که امروز در قید حیات هم نیستند در لیست طلبکاران هستند و خانوادههایشان از زنده کردن حق و حقوق آنها ناامید شدهاند. در این شرایط چطور میتوان پذیرفت که بخش اعظم بدهیها پرداخت شده است! بهعلاوه اینکه تأمین بودجهای که بتواند مشکل سرخابیها را حل و طلبکاران پرتعداد آنها را راضی کند از عهده هر کسی برنمیآید.ای کاش آقای وزیر منابعی که بودجه فوق از آن تأمین شده و به دست طلبکاران رسیده را مشخص میکرد تا لااقل بخشی از ابهامات موجود برطرف میشد، هرچند که با توجه به علاقه وافر وزارتنشینان به فوتبال و همچنین برخی اظهارنظرهای مسئولان دو باشگاه میتوان مشخص کرد که این بدهیها چگونه و از کجا پرداخت شده است. اصلاح ساختار هم از جمله نکاتی است که گویا تنها سلطانیفر آن را حس کرده، وگرنه شرایط مدیریتی پرسپولیس و استقلال همچنان مانند گذشته است و در صورتی که قراردادهای منعقد شده و ارقام پرداخت شده مورد بررسی قرار گیرند، آن وقت است که معلوم میشود ساختار دو باشگاه نهتنها بهتر نشده، بلکه بدتر از قبل هم شده است.
اصلاح ساختار مدیریتی همان نقصی است که در این سالها به شدت پرسپولیس و استقلال از بابت آن متضرر شدهاند. بخش اعظم بدهیهای نجومی نیز حاصل همین سوءمدیریتها بوده و مدیران فعلی تقصیر را گردن مدیران قبلی میاندازند و قبلیها نیز بدون آنکه به کسی یا نهادی پاسخ دهند در جایی دیگر خدمت میکنند.
حداقل انتظاری که این روزها از وزارت ورزش میرود، این است که به عنوان متولی اصلی دو تیم بزرگ پایتخت شفافسازی درستی از وضعیت بدهیها و مدیریت ناقص و پرنقص و ایراد آنها داشته باشد، نه اینکه سعی کند روی مشکلات سرپوش بگذارد.