کد خبر: 915556
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۲
جنایات بی پایان شیطان بزرگ
قرن بیستم عرصه تجاوزات ایالات متحده با تبدیل آمریکا به کشوری قدرتمند و صاحب ثروت، خوی استعمارگری اروپایی‌ها به ساکنان این سرزمین نیز منتقل شد و به همین خاطر با آغاز قرن بیستم به تدریج این کشور به بزرگ‌ترین متجاوز جهانی مُبدّل شد و بسیاری از ملّت‌ها طعم تلخ زیاده خواهی‌ها و تجاوزات را چشیدند.
به گزارش جوان آنلاین، قرن بیستم عرصه تجاوزات ایالات متحده با تبدیل آمریکا به کشوری قدرتمند و صاحب ثروت، خوی استعمارگری اروپایی‌ها به ساکنان این سرزمین نیز منتقل شد و به همین خاطر با آغاز قرن بیستم به تدریج این کشور به بزرگ‌ترین متجاوز جهانی مُبدّل شد و بسیاری از ملّت‌ها طعم تلخ زیاده خواهی‌ها و تجاوزات را چشیدند.
آمریکا با مداخله آشکار از طریق سلطه و استثمار اقتصادی، تهاجم فرهنگی، حمله نظامی، پیاده کردن نظامیان، تهدید و یا توسّل به کودتای نظامی و سرنگون کردن دولت‌های ملّی و مردمی اقدام می‌کرد. در واقع دولت‌هایی که حاضر نبودند به برنامه‌ها و خواسته‌های یکجانبه گرایانه تن در دهند، حذف شده و دولت‌های مجری منافع سرمایه‌داری را به جای آن‌ها برسر کار می‌آورد. آمریکا طی یک قرن اخیر، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، با این روش منافع خود را در جهان سوم تثبیت کرده است.
البته تلاش آمریکایی‌ها برای نفوذ به دیگر سرزمین‌ها به قرون گذشته باز می‌گردد. آمریکایی‌ها از سده هفدهم در فعّالیّت کمپانی هند شرقی انگلیس مشارکت جدّی داشتند و از دزدان دریایی صاحب نام منطقه نیز به شمار می‌رفتند و این نخستین پیشینه حضور آمریکایی‌ها در منطقه اقیانوس هند و خلیج فارس است. از نخستین آمریکایی‌های صاحب نام که در کمپانی به منصب و مقام عالی رسیدند، باید از برادران ییل نام برد. در دهه‌های ۱۶۷۰ و ۱۶۸۰، الیهوییل رئیس مرکز کمپانی در «قلعه سن جرج» (مدرس) بود و توماس ییل، برادرش، ریاست مرکز کمپانی را در سیام بر عهده داشت. برادران ییل، نقش مهمّی در توسعه تجارت کمپانی هند شرقی در هند و سیام ایفا کردند و از این طریق به ثروت انبوه رسیدند. الیهوییل، پس از بازنشستگی مبالغ هنگفتی به کالج آمریکایی که در آن تحصیل کرده بود، اهدا کرد و این کار او باعث تأسیس دانشگاهی به نام «دانشگاه ییل» نام گرفته است.
آفریقا نیز که پس از کنفرانس برلین بین قدرت‎های اروپایی تقسیم شده بود، مورد توجه آمریکایی‌ها بود. ایالات متحده آمریکا که نخست خود را به عنوان یک حکومت طالب آزادی و تسلّط مردم بر سرنوشت خود جا زده بود؛ پس از مدتی پنجه خونین و ضدمردمی‌اش از درون دستکش سفید آشکار شد و به دلیل طمع و حرص بیش از حد سرمایه‌داری بین‌المللی، به غارت هرچه بیش‌تر منابع طبیعی و نیروی انسانی این قاره پرداخت. سازمان‌های به ظاهر خوش‌نام که جهت ترقّی مردم آفریقا تشکیل شده بود، نیّتی جز استحکام رشته‌های استعماری بر مردم این سرزمین نداشتند. شرکت‌های آمریکایی  یا چند ملیّتی در غارت ثروت این قارّه کورس رقابت گذاشته و با توسعه ایدئولوژی‌های مختلف و تاثیرات آن‌ها وضعیت خاصی را بر این قارّه تحمیل می‌کردند. جنگ‌های داخلی آنگولا، بیافرا، زئیر و یا هیجان و انقلاب مردمی و یورش ضد تبعیض نژادی در وردزیا و ... سلسله اقداماتی بود که از طرف سرمایه‌داری بین‌المللی اجرا می‌شد، این اقدامات برای نابودی مبانی حکومت‌ها و حقوق مردم طرح‌ریزی شده بود.
«روژه گاردی» بر این باور است که اراده سیاسی ایالات متّحده برای سلطه جهانی نوعی همگونی است که از طریق مداخله مستقیم یا از طریق دست نشاندگان حائل، شدیدترین تلفات انسانی در سراسر تاریخ را به بار آورده و با بزرگ‌ترین قتل عام‌ها، یعنی کشتار سرخپوستان شروع شده است، با بردگی و تبعیض نژادی سیاهان، با حمایت از خونین‌ترین دیکتاتوری‌ها در آمریکای لاتین ادامه یافته و بعد در سایر نقاط جهان، نظیر حکومت موبوتو در آفریقا و مارکوس در فیلیپین و سرانجام با بمباران اتمی هیروشیما و کشتار‌های عراق نمایان شده است، کافی است فقط به چند واقعه در سال‌های اخیر اشاره کنیم که عبارتند از: چهار میلیون نفر در ویتنام، دویست هزار نفر در تیمور شرقی با حمایت ایالات متّحده، دویست هزار نفر در آمریکای لاتین از طریق «مشتریان» ایالات متّحده، بیست هزار نفر در لبنان بدون کم‌ترین مجازات در سایه «وتو»‌ی ایالات متّحده، صد‌ها هزار نفر در فیلیپین، دویست هزار نفر در آمریکای مرکزی و ... و این‌ها چند نمونه کوچک از فجایع بزرگ و بی‌شمار آمریکاست!
در سال ۱۹۴۹، هری ترومن، رئیس‌جمهور آمریکا، هنگامِ یکی از سخنرانی‌هایش تأکید کرد که مناطقِ عقب‌افتادۀ امروز یکی از اولویت‌های غرب است. وی مدعی شد: «بیش از نیمی از مردم جهان در شرایطی زندگی می‌کنند که شانه به شانه فاجعه می‌زند؛ غذایشان ناکافی است، قربانی انواع بیماری‌هایند، اقتصادشان بَدوی و راکد است. فقرِ آن‌ها نه‌تن‌ها برای خودشان مایه آسیب و تهدید است، بلکه برای مناطقِ ثروتمندتر نیز مضر است. برای اولین بار در طول تاریخِ بشر، ما به دانش و مهارتی رسیده‌ایم که بتوانیم آلام این مردمان را تسکین دهیم.» ترومن گفت: باید برای مردمِ صلح‌طلبِ دنیا، زندگی بهتری فراهم کرد. رمزِ آن هم تولیدِ بیشتر است. تولیدِ بیشتر صلح و فراوانی به ارمغان می‌آورد، اما مستلزمِ به کار بستنِ دانش و تکنولوژی‌های مدرن است. دنیایی آباد، بدونِ فقر و بی‌سوادی و خشونت! اما حقیقت آن است که در پس این صورت بندی‌های کلامی خوش طمطراق، چیزی جز آتش جنگ و جنایت و استعمار نبود.
تنها در نیمه دوم قرن بیستم، ایالات متّحده آمریکا حدود ۱۰۰ کودتای نظامی و براندازی حکومت‌ها را طرّاحی و رهبری کرده است و ده‌ها بار به طور مستقیم دست به اشغال نظامی کشور‌ها زده  یا آن‌ها را تهدید به مداخله نظامی کرده است. از جنگ جهانی دوم، کشور‌های زیرسلطه، صحنه اصلی دخالت‌ها و کودتا‌های نظامی یا شبه کودتا و ضد کودتا و استقرار دیکتاتوری‌های نظامی بوده‌اند. به سادگی می‌توان برآورد کرد که کاربرد گسترده شیوه‌هایی چون: تهدید، کودتا، اشغال نظامی و غیره، تا چه اندازه به استقلال کشور‌ها و به فرآیند تصمیم‌گیری دولت‌ها صدمه و زیان می‎زند. بدون تردید، دستگاه‌ها و آژانس‌های مختلف جاسوسی آمریکا، فعّالانه در طرح و اجرای کودتا‌ها و توطئه‌ها، برای سرنگونی حکومت‌های مردمی، فعّالانه مشغول‌اند و مسئول کودتا‌های بی‌شمار در جهان هستند؛ البته در این راستا و برای دست‌یابی موفّقیّت‌آمیز به اهداف، آمریکا از کمک و پشتیبانی سیاستمداران طرفدار سیاست غرب، استفاده‌های زیادی می‌کند. مداخلات آمریکا در عرصه جهانی، در دوران ریاست جمهوری دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان همواره وجود دارد؛ امّا نوع آن از دخالت سیاسی در زمان تصدّی دموکرات‌ها به دخالت نظامی در دوران جمهوری‌خواهان متغیّر می‌باشد.
۱. کودتا‌های طرّاحی شده
از جمله تجاوز‌های آشکار ایالات متّحده در قرن بیستم میلادی، طرح‌ریزی کودتا‌هایی است که توسّط این کشور انجام گرفت و به مرحله عمل در‌آمد. آن‌ها توانستند مخالفین خود را در کشور‌های جهان سوم، سرنگون کرده و ایادی دست نشانده خود را به قدرت برسانند تا منافع سیاسی و اقتصادی خود را تأمین کنند. برخی از مهم‌ترین کودتا‌های انجام شده را می‌توان چنین برشمرد:
۱. دومینیکن (آوریل ۱۹۱۶): پیاده نظام نیروی دریایی آمریکا، قیام مردم دومینیکن را که در دریای کارائیب واقع شده بود، سرکوب کرد و پس از تصرّف کامل این کشور، در ابتدای سال ۱۹۱۶، به مدت ۸ سال این کشور را به اشغال خود در‍ آورد.
۲. یونان (۱۹۴۹): در سال ۱۹۴۹، آمریکا با فتنه‌انگیزی در یونان جنگ داخلی به راه انداخت که ۱۵۴ هزار نفر کشته، ۴۰ هزار نفر بازداشت و زندانی و ۶ هزار نفر به موجب احکام نظامی صادره توسط دادگاه نظامی یونان، اعدام شدند. «ماکویگ»، سفیر وقت آمریکا در آتن اعتراف کرد که تمام اقدامات تأدیبی و تکنیکی اتّخاذ شده و به اجرا گذاشته شده توسط حکومت نظامی یونان، طی سال‌های ۱۹۴۹ – ۱۹۴۷ توسّط نظارت مستقیم و برنامه ریزی دقیق کاخ سفید صورت گرفته بود.
۳. سوریه (۱۹۴۹): در ۳ مارس ۱۹۴۹، آژانس اطلاعات و جاسوسی آمریکا (سیا) کودتایی نظامی را در سوریه با فرماندهی «حسنی الزعیم» به اجرا گذاشت که این کودتا تمام و کامل در سفارت آمریکا در دمشق برنامه ریزی شده بود. در ۱۴ آگوست ۱۹۴۹، شماری از افسران سوریه به دستور و هدایت سفارت آمریکا در دمشق، اقدام به محاصره خانه «حسنی الزعیم» کردند که خود کودتای آمریکا را رهبری کرده بود؛ امّا پس از این‌که الزعیم حاضر نشد به دستورات آن‌ها تن دهد، او را به قتل رساندند.
۴. کوبا (۱۹۵۲): در ۱۰ مارس ۱۹۵۲، آمریکا اقدام به حمایت از ژنرال «باتیستا» کرده و او را به کودتا در کوبا تشویق کرد و پس از این‌که باتیستا قدرت را در کشور به دست گرفت، دیکتاتوری وابسته به آمریکای خود را در این کشور اجرا کرد.
۵. ایران (۱۹۵۳): در ۱۹ آگوست ۱۹۵۳، سازمان سیا کودتایی را علیه دولت «مصدق» به راه انداخت که در ایران به کودتای ۲۸ مرداد معروف است. طراح و برنامه‌ریز این کودتای آمریکایی، کسی نبود جز «کیم روزولت»، نوه «تئودور روزولت» که طی سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۹ میلادی ریاست جمهوری آمریکا را برعهده داشت.
۶. گواتمالا (۱۹۵۴): بعد از آن‌که حکومت گواتمالا زمین‌های متعلّق به شرکت آمریکایی را ملّی اعلام کرد، سیا اقدام به هدایت حمله مخالفان در تبعید کرد. آن‌ها توانستند در ۲۷ ژوئن ۱۹۵۴، پس از این‌که جنگنده بمب افکن‌های نیروی هوایی آمریکا اقدام به بمباران پایتخت گواتمالا و مناطق اطراف آن کردند، کودتایی نظامی را در این کشور به ثمر برسانند.
۷. اندونزی (۱۹۶۸): در سال ۱۹۶۸، سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا، سیا، کودتایی نظامی به رهبری «سوهارتو» علیه «سوکارنو»، رئیس جمهور وقت اندونزی تدارک دیده و به اجرا گذارد؛ سوکارنوی اندونزی را ابتدا از چنگ ژاپنی‌ها و سپس هلندی‌ها رهانیده و آزاد کرده بود. به دنبال اجرای این کودتا، بیش از یک میلیون شهروند اندونزیایی قربانی شدند.
۸. شیلی (۱۹۷۳): در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳، سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا کودتایی علیه «سالوادور آلنده»، رئیس جمهور وقت شیلی انجام می‌دهد که در نتیجه آن آلنده کشته شده، ۳۰ هزار نفر اعدام و ۱۰۰ هزار نفر نیز بازداشت و زندانی می‌شوند در ۸ سپتامبر ۱۹۷۴، «ویلیام کولب»، مدیر وقت سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا، از نقش اساسی این سازمان جاسوسی، جهت از پیش‌رو برداشتن سالوادور آلنده رئیس جمهور وقت شیلی، پرده برداشت و یادآوری کرد که دولت نیکسون طی سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳، بیش از ۸ میلیون دلار را به فعّالیّت‌های سازمان سیا در شیلی اختصاص داده بود تا مانع فعّالیت دولت آلنده در این کشور شود.
۹. چاد (۱۹۸۲): در ۷ ژوئن ۱۹۸۲، دولت آمریکا موفّق می‌شود، دست نشانده خود «حسین حبری» را پس از هزینه کردن بیش از ۱۰ میلیارد دلار و دست زدن به قتل‌عام‌ها و کشتار‌های گسترده در چاد، به قدرت برساند.
 
ادامه دارد...
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار