سرويس اقتصادي جوان آنلاين – جواد عسگر: نگاهی به بازار مسکن در طی 25 سال گذشته نشان میدهد که در تمامی سالها قیمت مسکن بیش از تورم رشد داشته است . قیمت مسکن از میانگین 51 هزارتومان در سال 1372 به متری 5 میلیون و 500 هزارتومان در سال 97 رسیده است، عددی که احتمالا در همین ماه اخیر بالاتر نیز رفته است. مسکن طی این سال ها نزدیک به 107 برابر رشد قیمت را به ثبت رسانده است. محتکران مسکن همیشه بیشترین سود را توانستهاند از بازار پرالتهاب ساخت و ساز کسب کنند و بیشترین متضررهای این بخش مصرفکننده و افراد عادی هستند که در طی این سالها به دنبال یک سقف برای زندگی بودهاند.
اگرچه عدهای معتقدند که گرانی مسکن براساس تورم بوده است اما این نظریه به نظر درست نیست زیرا براساس آمار موجود تورم در 25 سال اخیر نزدیک به 39 برابر شده است. اینکه قیمتمسکن طی این سالها همیشه بیش از تورم رشد کرده ملزوم اتفاقات بسیاری در اقتصاد میتواندباشد. افزایش شهرنشینی طی این سالها بواسطه بیکاری فزاینده در روستاها و هجوم جویندگان کار به شهرها برای یافتن شغل هست. نکته دیگر مدیریت نشدن بخش عرضه و تقاضا است که همواره بخش تقاضا رشد داشته و تولیدکنندهها نتوانستهاند جوابگوی خواسته متقاضیان باشند.
این در حالی است که طی این سالها همواره نقدینگی در کشور رشد فزایندهای داشته است به طوری که نقدینگی در حال حاضر از مرز هزار و 500 میلیاردتومان نیز عبور کرده است. از آنجا که بخش تولید به علت ورشکسته و کمبازده بودن بنگاه های بزرگ قادر به جذب حجم بالای نقدینگی نبوده معمولا نقدینگی به بازارهای دیگر سرازیر میشود که یکی از بخشهای اقتصاد مسکن است. معمولا سرمایهگذاران برای حفظ ارزش دارایی در برابر تورم نقدینگی را در بازارهای دیگر مثل ارز، سکه و مسکن سرمایهگذاری میکنند و همین اتفاقا باعث بالارفتن طرف تقاضا در بازار مسکن میشود. از زمستان سال گذشته که بازار دلار دچار التهاب شد، بازار مسکن نیز کمکم با افزایش تقاضا مواجه شد، افزایش نزدیک به صددرصدی قیمت سکه و دلار در چند ماه اخیر باعث شد که به موازات آن به قیمت مصالح ساختمانی نیز تاثیرگذاشته و قیمت مسکن را بالا برده است.
از سوی دیگر طی چند سال اخیر که رکود سنگین بر بخش مسکن حاکم بود، تولید مسکن مازاد صورت نگرفته و باعث کاهش طرف عرضه در بازار شده است.
بازار مسکن در چندماه اخیر خصوصا با نزدیک شدن به فصل نقل و انتقالات به یکباره با رشد تقاضا مواجه شد و همین امر باعث افزایش قیمت نزدیک به 40درصدی در این بازار شد.
ایرانیان در میان کشورهای جهان بیشترین سهم هزینههای خود را به مسکن اختصاص میدهند و نمی توان نقش دولت را در این بین نمیتوان نادیده گرفت. دولت از یک سو با ایجاد نقدینگی و تورم در بازارها و از سوی دیگر عدم ایجاد زمینه تعادل در طرف عرضه مسکن نقش مهمی طی این سالها در افزایش قیمت داشته است.
در پایان باید گفت تازمانی که دولت اقدامات اقتصادی در جهت کنترل تورم و هدایت نقدینگی و پولهای سرگردان به سمت تولید نداشته باشد، همواره باید منتظر به هم ریختگی و افزایش قیمت بازار مصرفی مسکن باشیم.