شادیبخشی از روحیه وجودی هر انسانی است و انسانها برای رهایی از مشغلههای روزانه به آن نیاز دارند، ایران در میان کشورهای شاد جهان رتبه خوبی ندارد و این روزها کافیاست چرخی در میان مردم مناطق مختلف بزنیم و بفهمیم که خیلیها یادشان رفته که میتوانند شاد باشند. ما خیلی وقت است که برای شادبودن به دنبال بهانههای واقعی و گاهاً خیلی سخت میگردیم البته اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هم بیتأثیر در این موضوع نیست.
افزایش هشت دسی بلی صوت در پایتخت
حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی و موفقیت در شکست دادن حریفی از آفریقا بهانهای شد تا مردم در شادیای وصفناپذیر خیابانهای پایتخت را به تصرف خود دربیاورند و تا خود صبح شادی کنند. شادیهایی که گاهاً بیاختیار و خارج از چارچوب و همراه با ایجاد آلودگی بود. موضوع آلودگی صوتی یا افزایش صوت در شهرها بهویژه در شهر تهران به حدی بود که به گفته خانم الهام کریمی، کارشناس صوت شرکت کنترل کیفیت هوای تهران میزان صوت در شب بازی ایران و مراکش به میزان قابل توجهی افزایش یافت.
او با اشاره به اینکه اعداد ایستگاههای سنجش صوت در پایتخت نشاندهنده افزایش شدت صوت در جمعه ( ۲۵ خردادماه) است، به «ایسنا» گفته است: «میانگین شدت صوت طی ساعت ۲۲ این تاریخ حدود هشت دسیبل افزایش یافت.» او درباره وضعیت آلودگی صوتی در شب پیروزی تیم ملی فوتبال کشور در مقابل مراکش ادامه داد: «طبق نتایج ثبت شده توسط ایستگاههای سنجش صوت شرکت کنترل کیفیت هوا، در ساعات قبل از شروع بازی میانگین تراز صدا در حدود یک دسیبل نسبت به همان ساعت در جمعه گذشته (۱۸ خردادماه) کاهش یافت. علت، کاهش ترافیک در سطح شهر به دلیل تماشای بازی فوتبال بود. بین ساعت ۲۱ تا ۲۳ میانگین تراز صوت کل ایستگاهها در حدود ۶ تا ۸ دسیبل افزایش را نسبت به همان ساعات در جمعه هفته گذشته نشان داد.» کریمی اضافه کرد: «افزایش ۸ دسیبلی تراز صوت در ساعت ۲۲ پس از اینکه گل پیروزی تیم ملی کشورمان زده شد و صدای شادی مردم در سطح شهر طنینافکن شد به ثبت رسیده است. همچنین به دلیل تعطیلی روز شنبه (۲۶ خردادماه) در ساعات ابتدایی صبح نسبت به هفته گذشته کاهشی در حدود دو تا سه دسیبل به ثبت رسید.»
شادی جزئی از ذات انسانی است
خانم طیبه حاجی محمد یزدی، روانشناس و مشاور خانواده درباره لزوم شادی در جامعه با تأکید بر اینکه شادی نیاز فکری، ذاتی و وجودی و از عناصر حیات هر موجودی است، به روزنامه «صبحنو» میگوید: «علاوه بر انسان، هر موجودی که در دنیا وجود دارد، زمانیکه با رفتارهای تلخ و بد روبهرو و با او برخورد کنند بیمار میشود. موجودی مانند انسان که شادی جزئی از حقیقت و باورهایش بوده و انکارناپذیر است حقیقتاً نیاز بیشتری به شادی دارد، مدیریت این شادی یعنی نه تنها باید شادی وجود داشته باشد بلکه باید مراقب آن باشد که لطمه یا آفتی به آن نرسد، ممکن است زود از بین برود.»
او اضافه میکند: «شادی را باید در هر شرایطی چه در جامعه و چه در خانواده مدیریت کرد، شادی مهمترین مانع برای افسردگی، خطرسازیها و بزههاست؛ یعنی اگر شادی در زندگی اجتماعی وجود نداشته باشد میتواند باعث بروز آسیبها و تصمیمگیریهای غلط شود که این ازجمله موضوعات مهم برای مدیریت شادی است.»
شادی برحسب زمان و مکان
حاجی محمد یزدی با اشاره به روشهای مختلف مدیریت شادی، ادامه میدهد: «واقعیت این است مدیریت شادی باید براساس موقعیت، مکانسنجی، نوع سنجی(مدیریت جنسیت) مدیریت شادی صورت بگیرد، اگر وقت(ساعت شبانهروز)، زمان فرد، فرهنگ در نظر نگیریم نمیتوانیم کاری را پیش ببریم. بهعنوان مثال شیوه شادی در هر گروه یا منطقه با گروه و منطقهای دیگر تفاوت دارد و ممکن است یک موضوع برای همه به یک اندازه باعث شادی نشود، بنابراین نیاز به شناخت و مطالعه در این زمینه وجود دارد.»
او با بیان اینکه مردم ایران مستعد شادیهایی نظیر شادی پس از پیروزی تیم ملی کشورمان در جامجهانی هستند، معتقد است: «این پتانسیل و هیجانی که در مردم وجود دارد باید با تعیین حد و حدودهای مشخص با رعایت آزادی و احترام به موقعیتهای افراد مدیریت شود، شادی امری مهم و فطری است و نمیتوان آن را به طور کلی سرکوب کرد، به نظرم بهتر است که چگونگی بروز شادی آموزش داده شود.»
آزاری از سر شاد بودن
این کارشناس و مشاوره خانواده و روانشناس با بیان اینکه گاهی اوقات شادیها میتوانند برای عدهای آزاردهنده باشد، میگوید: «روز جمعه مردم پس از برد تیم ملی فوتبال کشورمان به خیابان آمدند و شادی کردند که این موضوع ضریب شادی را بالا برد اما این شادی تا ساعت 3و4 صبح ادامه داشت و عدهای دیگر را که ممکن بود بیمار یا نیاز به استراحت داشتند را آزار داد.» او ادامه میدهد: «شادی نباید طوری باشد که برای عدهای ناراحتی ایجاد کند، این یعنی باید آموزش زمانشناسی، کنترل کردن، پایبندی به آداب و قیدها بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و اطلاعرسانی در این زمینه را بیشتر کنیم. مردم باید یاد بگیرند که لحظات شاد خود را به قیمت ناراحتی دیگران به دست نیاورند.»
تجربهای از یک روز ملی
حاجی محمد یزدی با اشاره به تجربهای از کشوری دیگر در مدیریت شادی، اینطور ادامه داد: «چند سال پیش در یکی از کشورها، زمانیکه قرار بود مردم روز ملی خود را جشن بگیرند، در جایی جمع شدند و طی یک زمانی مشخص به شادی پرداخته و پس از آن به آرامی متفرق شدند، این نبود که تا چندین ساعت بعد به شادی ادامه و سایرین را آزار دهند. این یعنی همان مدیریت شادی که حتی در جریانات ملی کشور حقوق مردم را هم رعایت میکنند.»
کشور غمگین
او درباره اینکه آیا ایران کشور غمگینی است، میگوید: «اخبار متفاوت شاد و ناراحتکننده چه از کشور ما و چه از سایر کشورهای جهان، به سرعت به دست همه مردم میرسد و مردم هم در آن توقفی دارند. این اتفاق خودش به تنهایی میتواند ایجاد ناراحتی کند، حادثهها در طول شبانهروز در زندگی مردم وجود دارد و همه دنیا هم همین شرایط را دارد.»
این کارشناس و مشاوره خانواده و روانشناس درباره مشکلات زنان در ایران و میزان تأثیر آن در شاد بودنشان، اضافه میکند: «فکر نکنید مشکل برای زنان فقط در ایران وجود دارد، در همه کشورها زنها با مشکلات زیادی مواجهند و با اینکه در برخی از کشورهای مانند آمریکا یا کانادا از رفاه بالایی برخورداند، با مشکلات زیادی روبهرو هستند. این اتفاقات در همه جای جهان رخ میدهد و اینکه بگوییم کشور ایران غم مضاعفی دارد به نظرم به خاطر نشناختن و دامنزدن عدهای آگاه و ناآگاه
است.» حاجی محمد یزدی اضافه میکند: «دامن زدن آگاهانه به غم در کشور یعنی اینکه عدهای مردم را در موقعیتهای ناراحتکننده، قرار میدهند تا به سود برسند و کارشان پیش برود اما عدهای دیگر ناآگاهانه ممکن است که موضوعی را در اختیار دیگران قرار دهد که به صورت ناخودآگاه باعث آزار آنها شود. واقعبینی و شناخت موضوع میتواند به کاهش ناراحتیها کمک کند.»
مدیریت دو طرفه
او میگوید: «عمیقشدن در موضوعات خوب نیست. مانور روی خبرهای منفی میتواند انرژیهای منفی زیادی را به جامعه تزریق کند، اما آیا همه مردم باید درگیر موضوعات بشوند؟ با بروز ناراحتی خلق آدمها بهم میریزد و این باعث میشود تا افراد به هم ریخته باهم درگیر شوند و موجب شود که عدهای با قصد و عدهای بدون قصد به این جنال دامن بزنند.»
او با تأکید بر اینکه مدیریت باید دوسویه باشد، توضیح میدهد: «در کنار مدیریت شادی، ناراحتیها هم باید مدیریت شود، اگر اینها در تعادل قرار بگیرند جامعه متعادلی خواهیم داشت، در این اوضاع مردم، دولت و مسوولان فرهنگی باید روی برقراری تعادل شادی و ناراحتی کار کنند. به معنای سادهتر باید از افراط و تفریط در شادی و ناراحتی بپرهیزیم.»
پیشرو در سوگواری
دکتر محمدرضا ایمانی، جامعهشناس و پژوهشگر روانشناسی اجتماعی نیز درباره مدیریت شادی به روزنامه «صبحنو» میگوید: «نخستین موضوع این است که بسترهای شادی در کشور باید براساس تاریخ و پیشینه و اینکه آیا مردمان شادی هستیم یا نه فراهم شود. در گذشته ایران جنگ، خونریزی و حملات زیادی اتفاق افتاده است و این موضوعات تأثیر نامطلوبی در زندگی مردم داشته است، مردم ایران در سوگواری ریشه زیادی دارند و برای کسی که فوت میکند مراسمهای متعددی برگزار میشود درحالیکه برای شادی این فراوانی وجود ندارد. در ادبیات هم اندوه و ناراحتی زیادی دیده میشود، مطالعات تاریخی نشان میدهد ما ملت زیاد شادی نیستیم.» او با بیان اینکه شادی به شکل عمومی و وسیع در کشور نداریم، اضافه میکند: «مردم ایران زمینه شادی را به خاطر نگاه به زندگی و سختیهایی که گذراندهاند، دارند، اما شکل بروز یافتن آن مشکل جدیای داشته و از طرفی برای بروز آن الگوی خوبی نداریم. مدیریت فرهنگی هم نداریم و کار هم نشده است.»
رفتارهای شادانه و تأثیر اجتماعی
ایمانی با بیان اینکه مردم ایران در تمام مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حس خستگی را از خود دور کردهاند، ادامه میدهد: «شادی زمانی که اتفاقات خوبی مثل برد ایران در جام جهانی میافتد، شکل میگیرد. مردم رفتارهایی را در زمان شادی انجام میدهند که شاید این رفتارها در زمان شادی برای عدهای قابل قبول و برای عدهای دیگر نباشد.» او معتقد است: «برنامهریزی فرهنگی فقط مربوط به مردم، رسانه یا دولت نیست، بخشهای مختلف کشور باید بر اساس زیستبوم و خصوصیت فرهنگی و مذهبی برای شادی برنامهریزی کنند. باید برنامهای برای برگزاری جشنهای ملی و مذهبی تعیین شود که همه بهره مند شوند.» این پژوهشگر روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی میگوید: «برای شادیمدیریت وجود دارد، یکی کلان که دولتها و سیاستگذاران فرهنگی برنامهریزی آن را بهعهده دارند، هر برنامهای میتواند بخشی از جامعه را متأثر کند بنابراین باید برنامهریزی درستی انجام شود تا همه از آن بهره ببرند.
مدیریت فرهنگی خرد هم هست که به خانواده برمیگردد، هر چقدر بیشتر از زندگی لذت ببریم بیشتر شاد خواهیم بود و هر چه کمتر مشکلات جامعه نیز بیشتر میشود. تصمیمگیری افراد بر اساس احساسات و تفکر است و اگر این احساسات نباشد شاهد آشوب خواهیم بود. شادی میتواند به افزایش قدرت تفکر کمک کند.»
شادی و هیجان باید نگاه غالب اما با فراگیری بافت همگانی باشد. از این رو میتوان گفت باید نهادهایی از خود مردم متولی، متصدی و هدایت جریان شادی و هیجان را عهدهدار شوند و دولت اهرم حمایتی و هدایتی باشد. یعنی این بحث در چارچوب مشخص همانند موضوعات دیگری که مردم به آن رسیدگی میکنند، به آنها داده شود تا خلأ این امر مهم را پر کنند. این همگرایی باعث خواهد شد تا تعادل حفظ شده و در شأن فردی و اجتماعی افراد چالش ایجاد نکند.