به گزارش خبرنگار ما، اوايل سال۹۶، مأموران پليس تهران از قتل مرد جواني در خانهاش در غرب تهران باخبر و راهي محل شدند. جسد متعلق به همايون 40ساله بود كه در جريان درگيري بر اثر ضربه چاقو كشته شده بود.
با انتقال جسد به پزشكي قانوني برادر ۴۵ساله وي احمد بازداشت شد و در خصوص انگيزهاش گفت: «برادرم را كشتم چون فكر ميكردم با همسرم در ارتباط است و اين حرف بين فاميل پيچيده بود.»
بعد از اقرار متهم و بازسازي صحنه جرم وي روانه زندان شد و پرونده بعد از صدور كيفرخواست با رضايت اوليايدم از جنبه عمومي جرم به شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته متهم در همان شعبه به رياست قاضي توكلي و مستشار محمدي محاكمه شد. ابتداي جلسه پدر مقتول در جايگاه قرار گرفت و گفت: «در اين مدت رفتار مشكوكي از عروس و پسرم نديده بوديم، اما اين موضوع شايعه بزرگي در بين فاميل شده بود. اين حرف آنقدر زبان به زبان فاميل چرخيده بود كه احمد مطمئن شده بود همسرش با برادرش رابطه دارد و همين انگيزهاي براي كشتن برادرش شد. اين حادثه برايم خيلي سخت بود، اما از احمد راضيام و او هميشه براي من پسر قابل اعتمادي بود، اما همايون رفتار مناسبي نداشت و همين باعث شك احمد شده بود.»
سپس متهم در جايگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: «با همسرم مشكلي نداشتم تا اينكه به رفتارهاي او و برادرم مشكوك شدم. همه اين ظن و گمانها به رفتارهاي همايون برميگشت. او مرد چشمچراني بود و با زنان زيادي رابطه داشت. به همين خاطر دوست نداشتم خيلي با همسرم صميمي باشد، اما او هميشه براي همسرم پيامك ميفرستاد و با همسرم شوخي ميكرد.» متهم در ادامه گفت: «همين رفتارها باعث شد تا به رابطه آنها مشكوك شوم و شك و گمانم از آنجائي بيشتر شد كه اين حرف در بين فاميل پيچيد. اين موضوع خيلي مرا عذاب ميداد به همين خاطر مدتي قبل از حادثه به دادگاه رفتم و از همسر و برادرم شكايت كردم. فكر ميكردم دو فرزندم متعلق به من نيستند تا اينكه آزمايش DNA منفي شد، اما همچنان به آنها مشكوك بودم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «چند بار به برادرم تذكر دادم كه با همسرم خيلي شوخي نكند و پيامك نفرستد، اما او گوشش بدهكار نبود تا اينكه روز قبل از حادثه متوجه شدم او دوباره به همسرم پيامك زده است. همين باعث شد به خانهاش بروم و با هم درگير شويم. در آن درگيري من خيلي عصباني بودم به همين دليل با چاقو به او حمله كردم و او را كشتم.»
متهم در آخرين دفاعش گفت: «من وضع مالي خوبي داشتم و بعد از قتل، همسر برادرم و بچههايش را تنها نگذاشتم و خرجي آنها را ميدادم. از طرفي 30خانواده فقير را نيز تحت پوشش داشتم، اما اين ماجرا باعث شد اينطور گرفتار شوم و زندگيام تباه شود. اول از خدا بعد از پدر و مادرم طلب بخشش دارم و ميخواهم مرا حلال كنند.»
در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد.