زن و مردی به همراه دختر دم بختشان وارد فروشگاه لوازم خانگی میشوند. برای تهیه جهیزیه دخترشان آمدهاند. دور تا دور فروشگاه را میچرخند و مدام با یکدیگر بحث و جدل میکنند. مرد میگوید: «خانم! به خدا این ایرانیها بهصرفهتر هستند. تازه عمرشان هم بیشتر از این بنجلهای خارجی است. اینجوری دخترمان هم میتواند بیشتر و با خیالی راحتتر از اینها در خانهاش استفاده کند.» زن حرف آقا را قبول نمیکند و با پافشاری هر چه تمام میگوید: «کل فامیل برای سیسمونی دخترشان خارجی خرید کردهاند، حالا من بیایم و برای جهیزیه تک دخترم ایرانی بخرم؟! مردم چی میگن آقا؟ نمیگن حتماً نداشتن. میگن رفتن یه مشت خرت و پرت خریدن. من از این مغازه خرید نمیکنم.» مغازهدار هم افتاده دنبالشان و به آنها میگوید: «خانم محترم! آقا راست میگویند. در ضمن باید خدمتتان عرض کنم که من اصلاً جنس خارجی ندارم و برای اینکه مردم ایرانی بخرند و از اجناس ایرانی و تولیدات داخلی خودمان حمایت کنند تمام وسایلی که میبینید ایرانی هستند.» خانم کمکم متقاعد میشود و میروند به سمت انتخاب و خرید کالایی ایرانی برای جهیزیه یک دختر ایرانی. بیشک مشابه این مادر در جامعه ما کم نیستند که میتوان آنها را به خرید کالای ایرانی ترغیب و متقاعد کرد. البته شمار کسانی که کالای ایرانی میخرند و میفروشند هم کم نیست. نمونههایی که در ادامه میآید از این گروه از شهروندان هستند.
ایرانیام، ایرانی میخرم
سارا صفری، ۴۶ ساله، خانهدار
به نوبه خودم تا جایی که امکان داشته کالای ایرانی خریده و دوستان و همسایگان خود را نیز به خرید کالای ایرانی تشویق کردهام. اینکه ما میتوانیم از کالاها و وسایل خودمان تحت عنوان و مارک و برند ایرانی استفاده کنیم بد نیست. چه عیبی دارد، ما باید از کارگران و کالاهای کارخانههای کشور خودمان با تمام توان حمایت کرده و تا حد امکان به سمت برندهای خارجی نرویم. مسلماً خانمها نقش اصلی را در خرید وسایل و کالاهای مورد نیاز خانه دارند پس باید آنها فرزندان و همسر خود را نیز به سمت کالاهای ایرانی سوق دهند نه اینکه خود ما خارجی بخریم و خارجی بخوریم و خارجی بپوشیم بعد اگر صلاح دیدیم و دلمان برای کارگر هموطنمان سوخت به همسایه توصیه کنیم که ایرانی بخرد و بخورد و بپوشد. این حمایت تنها نباید برای همسایه باشد. باید همه ما به یکدیگر فرهنگ ایرانیام، ایرانی میخرم را آموزش داده و از این مهم پیروی کنیم. هر یک از ما در ازای هر کالایی که میخریم پول پرداخت میکنیم. عرضهکنندگان کالا و خدمت نیز با این پولها کسب و کار خود را رونق میدهند. حال اگر این سرمایه از کشور خارج شود، این چرخه معیوب میشود. تردیدی نیست که اگر تولید باشد، کار هم هست و اگر تولید نباشد فقر و بیکاری و دیگر آسیبهای اجتماعی افزایش مییابند.
با تفکر «ایرانی کیفیت ندارد» بجنگیم
پریا علیزاده، ۳۷ ساله، کارمند
من تقریباً ۲۰ سالی میشود که زندگی مشترک با همسرم را آغاز کردهام و در این ۲۰ سال با همسرم در زمینه خرید و استفاده از کالای ایرانی تفاهم داشتهایم. متأسفانه تبلیغات کالاهای خارجی بسیاری از مردم ما را به بیراهه برده و به ورشکستگی کارخانهها و تولیدیهای کشور ما و بیکار شدن کارگران منجر شده است. عرق و غیرت که تنها در دین و ملیت نیست. این مهم باید از سنین ابتدایی به فرزندان نیز آموخته شود. به عنوان مثال وقتی من با یک بچه به خرید میروم و وقتی دست او را گرفته و به سمت اجناس ایرانی ساخته شده در کشور خودم و خود او میبرم، قطعاً بر تفکر و طرز فکر او هم تأثیرگذار خواهد بود و به نوعی تشویق خواهد شد از کالای ایرانی استفاده کند. ترجیح میدهم چیزی که برای خودمان است را استفاده کنم نه اینکه برای کشور دیگری باشد که حتی نمیدانم مارکش چیست و قیمتش چقدر است و چه مدت دوام میآورد. بارها هم شده از دوستان شنیدهام که گفتهاند کالایی خارجی خرید کردهاند، اما از کیفیت آن راضی نبودهاند و پس از مدتی یا آن را دور انداختهاند یا خراب شده است. همه ما در وهله اول باید به مبارزه با تفکر «ایرانی کیفیت ندارد» برویم و با استفاده از تولیدات کشور خودمان اقتصادمان را نجات دهیم.
ایرانی میفروشم تا ایرانی بخرند
احمد، ۳۵ ساله، فروشنده لوازم خانگی
به عنوان یک فروشنده وظیفه خود میدانم تا جایی که در توانم هست به مشتریهای خود اجناس ایرانی را معرفی کرده و آنان را به خریدن و استفاده از آن بیشتر ترغیب کنم. متأسفانه بسیاری از مشتریان و مردمی که برای خرید به مغازه من میآیند قبل از سؤال در خصوص ایرانی بودن یا نبودن جنس مورد نظر، در خصوص برند و مارک آن سؤال میکنند. من فکر میکنم بسیاری از مردم ما برندباز شدهاند و تا متوجه میشوند که برند مدنظرشان را نمیبینند مغازه را ترک میکنند. من اکثر اجناسم را ایرانی تهیه کردهام تا مشتری از من ایرانی بخرد، اما خیلیها تمایلی به خرید کالای ایرانی نشان نمیدهند. به نظر من رسانهها به ویژه صدا و سیما باید بیش از پیش به سمت تهیه گزارشهای میدانی از کوچه و بازار بروند و با آمارگیری دقیق و جامع از اوضاع و احوال بازارها و سطح شهر به میزان تمایل و حجم استفاده مردم از کالاهای ایرانی دست یابند و با پخش گزارشهای زنده در این زمینه روشنگری و با شکستن کلیشههای ذهنی مصرفکنندگان، فرهنگ خرید مردم را اصلاح کنند.