«فعلاً هيچ». اين عبارت عنوان تيتري است كه روز گذشته روزنامه اعتماد، از ماحصل ديدار رهبر كره شمالي و رئيس جمهور امريكا انتخاب كرده است. گرچه بسياري از روزنامههاي اصلاحطلب در پوشش خبري ديدار «اون» و « ترامپ» تلاش كردند، آن را «تاريخي» و الگويي از ديپلماسي و مذاكره قلمداد كنند تا از اين جهتگیریها ماهي مقصود خود را صيد كنند، اما روزنامه اعتماد با نگاه احتیاطآمیزی كوشيد چندان ذوقزده اين ديدار تبليغاتي نشود. «فعلاً هيچ» روزنامه اعتماد گرچه ممكن است ناظر بر آن بخش از سخنان ترامپ در گفتوگو با شبكه تلويزيوني «اي بي سي » امريكا باشد كه درباره ادامه چتر حمايت هستهاي اين كشور از فضاي كره جنوبي (مسئله مورد مناقشه امريكا و كره شمالي) عنوان شد و ترامپ پاسخ داد: «اصلاً اين موضوع روي ميز مذاكرات نبود و هيچ گفتوگويي در مورد آن انجام نشد»، اما اين عبارت «فعلاً هيچ» ناخودآگاه مخاطب ايراني را به ياد بدعهديهاي امريكا مياندازد كه بهرغم توافق برجام و وعده ايجاد گشايشهاي اقتصادي و برداشتن موانع سرمایهگذاری و بانكي بر سر راه ايران، رئيس كل بانك مركزي وقتي درباره تعهدات برجامي امريكا خصوصاٌ در حوزه بانكي مورد پرسش قرار گرفت، گفت: «تقریباً هيچ». در حقیقت «فعلاً هیچ» روزنامه اعتماد را میتوان «برداشتی آزاد» از «تقریباً هیچ» سیف دانست. اكنون بايد منتظر ماند تا روشن شود توافق كاغذي امريكا با كره شمالي به سرانجام خواهد رسيد يا نتيجه آن هم «تقریباً هيچ» خواهد بود.
نامهاي كه چندان جدي گرفته نشد
جمعي از فعالان سياسي و رسانهاي اصلاحطلب، در نامهاي به رئيس دولت اصلاحات، ضمن هشدار درباره خطر «فردمحوري» در اين جريان، خواستار نقد و اصلاح اصلاحات شدهاند. در ذيل اين نامه با امضاي 100 نفره كه نامي از چهرههاي شاخص اصلاحات ديده نميشود، عملكرد شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان در انتخابات اخير مورد انتقاد قرار گرفته و آمده است: بروز اختلافات و مشكلات جدي در شيوه تهيه فهرست نامزدهاي انتخاباتي در انتخابات پنجمين دوره شوراهاي شهر نشان داد كه عملكرد اين شورا و ساختار و تركيب آن دچار ضعفها و نقايص جدي است كه در صورت بيتوجهي به آنها بيم آن ميرود كه حتي نام و اعتبار جنابعالي نيز ديگر براي جذب آراي مردم مؤثر نيفتد. نويسندگان نامه تصريح کردهاند: امروز شاهد رشد گونهاي از اصلاحطلبي هستيم كه به نوعي سياستورزي صرفاً بوروكراتيك، بيبرنامه و تهي از آرمان بهمنظور جابهجايي در ميان حلقهاي محدود از مديران سياسي تقليل پيدا كرده؛ حلقههاي محدودي كه شوربختانه گاه شاهد نشانههايي از فساد و خويشاوندسالاري هم در ميان آنها هستيم. در بخش ديگري از اين نامه با ابراز نگراني از تلاش برخي افراد براي استفاده ابزاري از جريان اصلاحات آمده است: انتشار اخباري مبني بر برنامهریزی برخي افراد براي آينده سياسي خود و انتخابات آتي از طريق تبديل اين نهاد به يك ستاد انتخاباتي، حس ناخوشايند سوءاستفاده از موقعيت سياسي را در ميان بسياري از هواداران جريان اصلاحات دامن ميزند. اين نامه در رسانههاي جريان اصلاحات چندان مورد توجه قرار نگرفت و روزنامههاي اين جريان با انتخاب تيترهايي خنثي ترجيح دادند، از كنار موضوع عبور كنند. در اين ميان اما «سازندگي» روزنامه ارگان حزب مشاركت، ترجيح داد در قالب يادداشتي بدون اشاره به اين نامه به ضرورت اصلاح اصلاحطلبان بپردازد.