کد خبر: 912214
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۲
یکشنبه گذشته جمعی از اساتید دانشگاه‌ها با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفت‌وگو کردند. محمدمهدی طهرانچی، استاد دانشکده فیزیک دانشگاه شهیدبهشتی، عضو هیات‌امنای دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و واحد تهران مرکزی یکی از سخنرانان این دیدار بود که متن سخنرانی او را در زیر می‌خوانید.
جوان آنلاین: یکشنبه گذشته جمعی از اساتید دانشگاه‌ها با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفت‌وگو کردند. محمدمهدی طهرانچی، استاد دانشکده فیزیک دانشگاه شهیدبهشتی، عضو هیات‌امنای دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و واحد تهران مرکزی یکی از سخنرانان این دیدار بود که متن سخنرانی او را در زیر می‌خوانید.  

با حمد و ستایش به محضر حضرت باری‌تعالی و درود بر پیامبر خاتم و اهل‌بیت کرامش، اجازه می‌خواهم در این مجال اندک با تکیه بر آشنایی‌ام در حوزه سیاستگذاری علم و همچنین علوم و فناوری‌های اقتدارآفرین مانند فیزیک و هسته‌ای چند نکته را عرضه دارم.  بر اساس الگوی توسعه علم در دوران معاصر، پیشرفت علمی اگر با چهار رکن هسته‌ای، فضایی و علوم سایبری برآمده از علوم و فناوری همگرا و همچنین نگاه نو فلسفی و بنیادی همراه شود، می‌تواند اقتدارآفرین باشد. کوتاه اشاره می‌کنم آمریکا با سلطه بر دانش هسته‌ای ابرقدرتی خود را به دنیای پس از جنگ جهانی دیکته کرد، شوروی در سال 1957 با پرتاب فضانورد اسپوتنیک، دوران جنگ سرد را آغاز کرد و قرن بیست‌ویکم نیز با علوم و فناوری‌های همگرا NBICS که زیرساخت جهان شبکه‌ای را شکل می‌دهد، توسط ایالات متحده وارد مرحله جدیدی از تمدن غرب شد. براساس اسناد صریح توسعه علمی ایالات متحده و انگلستان در سال‌های اخیر، پیشرفت علمی دیگر کشورها و تغییر جغرافیای پژوهش و آموزش و حتی تجاری‌سازی علم پس از دهه‌ها رهبری آمریکا و اروپا به‌عنوان تهدیدی برای سلطه این کشور‌ها به‌شمار می‌رود. لذا از دید غرب پیشرفت علمی الهام‌بخش ایران اسلامی توامان با پیشرفت هسته‌ای و موشکی و فضایی و علوم و فناوری‌های همگرا و تغییر در بنیان‌های علوم انسانی اجتماعی باید متوقف شود. او رشد علمی در ایران را تهدید می‌داند زیرا که ایجاد جریان ملی دانش مستقل از جریان غرب و رهپویی مسیری که به تمدن نوین علمی بینجامد می‌تواند تلاش چندصدساله غرب درمورد ادعای عقیم‌بودن در تمدن‌زایی دوران اسلامی، رهبری علم در این سرزمین و انتساب نقش شارح و حامل برای اندیشمندان اسلامی در آن دوران را نقش بر آب سازد و نویدبخش تمدن نوین اسلامی باشد.

 پس با تحریم و نفوذ جلوگیری در پیشرفت علمی را نشانه رفته است. از طرف دیگر به گواه اسناد راهبردی بین‌المللی علم و فناوری، پیشرفت علمی منشأ اقتدار سیاسی و اقتصادی کشورهاست و توقف هزینه‌کرد و حمایت کلان از علم به اسم رکود اقتصادی و حتی ریاضت اقتصادی را خسارت ملی مضاعف تلقی می‌کنند. پس دولت نباید تصور کند که توقف حمایت از طرح‌های کلان ملی و پژوهش‌های دانشگاهی و دستاورد‌هایی همچون ساخت ماهواره دانشگاهی در جسارت طرف مقابل و بدعهدی او بی‌تاثیر بوده است. دانش تبعی راهگشا نیست و باید بدانیم مراودات بین‌المللی در الگوی اعلامی نظام سلطه یعنی رقابت به‌جای همکاری، بیشتر به‌دنبال از کاراندازی موتور محرکه پیشرفت علمی است، نه کمک به آن و دولت باید به این باور برسد که خروج از شرایط تحریم اقتصادی با اقتدار و پیشرفت علمی و تکیه بر منابع انسانی تحصیلکرده ممکن است.

آمریکا از برجام به‌عنوان ثمره تحریم‌ها تصور دیگری داشت. به‌عنوان نمونه، پس از برجام گودمن، راهبر دیپلماسی عمومی علمی آمریکا در حوزه‌های از دید آنان چالش‌برانگیز مانند چین و شوروی سابق وارد ایران می‌شود و پس از ملاقات با روسای دانشگاه‌های ایرانی سندی منتشر می‌کند که از فرصت دیپلماسی عمومی برای گسترش ارتباطات یا در حقیقت سلطه آمریکا در حوزه علم سخن گفته است. همزمان با وی، ریچارد استون که او هم کارشناس مناطق چالشی ایالات متحده است، از انجمن آمریکایی پیشرفت علم با پوشش دبیر بین‌الملل مجله «ساینس» به ایران آمد. نسخه‌نویسی‌های تخصصی وی در حوزه علم خصوصا هسته‌ای به‌نام مقالات علمی در مجله «ساینس» و تعامل وی با دست‌اندرکاران وزارت علوم و سازمان انرژی اتمی قابل تامل است. اینها نمونه‌ای از خروار است که در این ایام هشدار پیرمراد ما از نفوذ، نقشه‌های آنان را در عرصه علم نقش بر آب کرد. آمریکا که نقشه‌هایش را برای تغییر مسیر استقلال علمی در سایه برجام میسر ندید و با عنایت به نکات دیگری که از بحث ما خارج است، از برجام خارج شد و با واگذاری نقش به اروپایی‌ها می‌خواهد برجام معیوب بدون منافع را روی دست ما بگذارد. یادمان باشد دو دانشگاه بزرگ ما یعنی صنعتی شریف و شهیدبهشتی توسط آمریکا تحریم نشدند بلکه توسط اتحادیه اروپا با ادعاهای واهی و بی‌اساس در لیست تحریم قرار گرفتند.

اما رهبر عزیز، برجام برای تاریخ این ملت درس‌های بزرگی داشت؛ یکی از این درس‌ها این است که امروز در مسائل پیچیده، خبرگی در دیپلماسی به‌تنهایی راهگشا نیست، دانشمندان نیز باید مورد مراجعه قرار بگیرند. پذیرفتن تعاریف فنی و علمی پایه‌ای در پروتکل‌ها و موافقتنامه‌ها نظیر برجام بدون توجه به ابعاد گسترده علمی آن موجب خسارت بی‌شمار و محدودیت‌های علمی عجیبی می‌شود که امروز گریبانگیر ما شده است.  در مقدمه، قبل از ارائه پیشنهادهای فنی در حوزه به‌کارگیری انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، خطاب به جامعه علمی و تخصصی نکاتی را متذکر می‌شوم.   اولا در ارائه راهکار در انتخاب موضوعات ما باید به تنوع‌بخشی در فناوری‌های کسب‌شده دقت کنیم و سعی در کسب جامعیت داشته باشیم تا پیشروی یک‌بعدی که ابتر بوده و ثمره اقتصادی اجتماعی خاصی را در پی ندارد.

 ثانیا از طرح پروژه‌های پیچیده بدون انجام پیش‌نیازها با زمان بسیار طولانی در رسیدن به نتیجه خودداری کنیم، چراکه زمان حصول به نتیجه در پروژه‌های اقتدارآفرین به‌عنوان یک عامل حیاتی است.  ثالثا همه توان ملی را در نظر بگیریم و به‌جای اینکه به دانشگاه‌ها بگوییم چه نکنید با برنامه، آنها را به انجام چه باید کرد دعوت کنیم. رابعا مراقب پیشنهادهای شبه‌علمی نفوذی‌ها و دشمنان که سعی در منحرف‌سازی مسیر پیشرفت فناوری را در کشور دارند، باشیم.  از اقدامات با منطق علم برای علم و حتی بالابردن راندمان‌ها و تمرکز بر اقتصادی‌کردن بخشی از فعالیت‌ها در این مرحله با توجه به محدودیت‌های منابع بپرهیزیم و در زنجیره فناوری اکتسابی هسته‌ای، بومی‌شدن فناوری، محدودیت منابع اورانیوم در دسترس، پیوستگی زنجیره تولید،  اقتدار ملی و شرایط ویژه کشور را مدنظر داشته باشیم و توسعه صنعت هسته‌ای را به توسعه ملی درون‌زا بیش از پیش پیوند بزنیم.  با توجه به موارد فوق‌الذکر پیشنهادهایی را در این زمینه ارائه می‌کنم.

 در حوزه غنی‌سازی در گام بلند اول، کشور دانش لازم کسب و فناوری آن را بومی کرد. تاکید می‌شود توقف فرآیند غنی‌سازی به امید حصول به تعداد بیشتری از سانتریفیوژها یا وعده ساخت دستگاه‌هایی با راندمان جداسازی بهتر (حتی در آینده‌ای نزدیک) برای کشور به‌صلاح نیست و جریان غنی‌سازی و تحقیق و توسعه با هر کیفیت باید ادامه یابد.

 به‌عنوان پیشنهاد اول: در انتخاب مسیر کسب فناوری با عنایت به محدودیت معادن اورانیوم و عدم امکان واردات این فلز در درازمدت، توجه به افزایش درصد غنا و دستیابی به فناوری سیکل چرخه سوخت بسته از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از مهم‌ترین اهداف ممانعت‌های برجامی تبدیل سوخت اورانیوم طبیعی به اورانیوم غنی‌شده در طراحی رآکتور آب سنگین اراک و مسدود کردن دستیابی به چرخه سوخت بسته بود. در این راستا توصیه می‌شود موضوع رآکتور‌های گرافیتی با اورانیوم غنی‌نشده و حتی رآکتور آب سنگین و همچنین استفاده از چرخه توریم نباید از دستورکار خارج شود.

پیشنهاد دوم: با توجه به توان علمی به وجود آمده در کشور، زمان آغاز گام بعدی تکمیل این فناوری با سمت‌گیری حل مشکلات ملی فرا رسیده است. کسب دانش، طراحی و ساخت رآکتور با حفظ مراحل تکوینی آن به‌عنوان حلقه بعدی غنی‌سازی از اهمیت حیاتی‌ای برخوردار است. متاسفانه محدودیت القاشده از طرف برجام نه‌تنها موضوع چرخه سوخت هسته‌ای را شامل مواد هسته‌ای و غیرهسته‌ای دانسته که با قرار دادن موضوع تحقیقات در موضوع رآکتورهای هسته‌ای در ذیل موضوع چرخه سوخت، به‌طور زیرکانه و حتی غیرعلمی تمامی تحقیقات مربوط به رآکتورهای هسته‌ای را نیز دربر گرفته است. لازم به ذکر است از دید دانشمندان هسته‌ای، چرخه سوخت زیرمجموعه علوم رآکتور است و به‌عبارتی آقایان جزء را حاکم بر کل کرده‌اند. لذا با این دستاویز کل تحقیقات هسته‌ای را در چارچوب بازرسی قرار داده‌اند. به‌رغم این مورد باید توجه کرد که گسترش علوم و تکنولوژی هسته‌ای لزوما وابسته به ساخت نیروگاه هسته‌ای نیست و مفهوم نیروگاه هسته‌ای و رآکتور هسته‌ای دو مفهوم متفاوت هستند. تمام کشورهای صاحب تکنولوژی هسته‌ای جهت کامل کردن مراحل علوم و فنون هسته‌ای مبادرت به ساخت رآکتور‌های کم‌قدرت هسته‌ای کرده‌اند. این‌گونه رآکتور‌ها با مصرف سوخت کم متناسب با سطح غنی‌سازی کشور، تکنولوژی قابل حصول به‌صورت بومی از لحاظ علمی و تحقیقاتی دارای ارزش بیشتری از نیروگاه هسته‌ای بوده و عامل اساسی در پیشرفت علوم و تکنولوژی هسته‌ای است. حتی در چارچوب برجام و بهره‌گیری از قابلیت عضویت در NPT قابل انجام و از لحاظ کاربری در راستای پیوند توسعه صنعت هسته‌ای به توسعه ملی درون‌زا است. از آنجاکه بحران آب از مهم‌ترین چالش‌های ملی موجود و آینده کشور است و در حال حاضر دریاهای آزاد و متصل به اقیانوس به‌عنوان منابع آب لایتناهی و مستقل از پدیده‌های اقلیمی به‌عنوان مطمئن‌ترین منابع باقیمانده مطرح هستند. بهرغم غلظت بالای املاح و هزینه واحد تولید آب شیرین و قابل استفاده در مبادی مصرف شهری، کشاورزی و صنعتی، در کشور ما برداشت آب از این منابع، نمکزدایی، انتقال و توزیع آن با لحاظ کردن ضرورتهای اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و سیاسی، از نوار ساحلی خلیج‌فارس و دریای عمان تا عرصه‌های مناطق مرکزی قابل طرح هستند که متاسفانه سهم ایران از مجموع ظرفیت نمک‌زدایی حوضه خلیج‌فارس و دریای عمان حدود 5/1 درصد و از مجموع ظرفیت نصب شده جهانی حدود 4/0 درصد است. این مقادیر با عنایت به اینکه کشور ما در زمره کشورهای نیمه‌خشک جهان و دارای بیش از دوهزار کیلومتر ساحل با دریاهای آزاد است، غیرقابل توجیه است. با توجه به اسناد منتشرشده توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سال 2015 «فقط رآکتورهای هسته‌ای قابلیت تامین انرژی مورد نیاز شیرین‌سازی آب از دریا را با حجم بسیار بالا در آینده خواهند داشت» و از لحاظ اقتصادی بجد قابل رقابت با انرژی سوخت‌های فسیلی است. با توجه به نکات تذکر داده شده، رآکتورهای کم‌توان با کاربرد آب شیرین‌کن‌های عملیاتی یک ضرورت ملی قبل از توجه به نیروگاه‌های پرتوان هسته‌ای تولید برق است که لزوما باید فناوری آن را از خارج کشور ابتیاع کنیم.

 اثرات قابل پیش‌بینی ناشی از اجرای طرح ملی آب شیرین‌کن‌های هسته‌ای را می‌توان در حفظ حیات مسکون در استان‌های جنوبی و غلبه بر مهاجرت به علت کمبود آب و رونق زندگی و کسب‌وکار در این مناطق از یک‌طرف و کاهش تنش آبی در مناطق داخلی با تخصیص منطقه‌ای آب در نقطه تولید و حتی انتقال آب به عمق با توجه به قابلیت شیرین‌سازی حجیم از طرف دیگر دانست و در صورت حصول به فناوری ساخت بومی می‌تواند با توجه به سطح بالای استاندارد‌های ساخت به توسعه علم و فناوری در حوزه‌های مختلف در کشور و تقویت و حمایت از کسب‌وکارها مرتبط شود. در ادامه کسب این فناوری، توسعه رآکتور‌های کوچک با کندکننده‌های جامد و مایع می‌تواند مورد توجه واقع شود. در این رهگذر است که می‌توانیم به فناوری پیشران‌های هسته‌ای دریایی که آن‌هم یک ضرورت اما برحسب پیچیدگی آن در برنامه بلندمدت‌تر قرار می‌گیرد نیز برسیم. ضمنا تولید برخی از مواد غیرهسته‌ای مانند لیتیوم 6 و مشتقات آن، ترکیبات اورانیوم مانند هیدرات‌های اورانیومی و موادی مانند برلیوم و رادیوم و ساخت ژنراتور نوترون نیز می‌تواند در بهبود و گسترش تکنولوژی هسته‌ای اهمیت بسیاری داشته باشد.

در آخر اشاره می‌کنم که دلسردی و سرخوردگی دانشمندان خصوصا دانشمندان هسته‌ای از اهداف اصلی دشمنان جمهوری اسلامی است. اجرای معاهدات بین‌المللی نباید به‌گونه‌ای باشد که باعث ایجاد محدودیت در انجام پروژه‌ها، قطع منابع مالی و القای یأس و ناامیدی بین دانشمندان و حتی کسب‌وکارهای پشتیبان شود. متاسفانه بسته‌شدن فضای کاری به‌خاطر محدودیت القاشده در معاهدات و اصرار بر ورود آژانس به حوزه دانشگاه‌ها با فرض لزوم پاسخگویی دانشمندان نسبت به کلیه مقالات حوزه هسته‌ای حتی مقالات نظری، توقف استخدام هیات‌علمی در برخی دانشگاه‌ها، اصرار بر تحریم دو دانشگاه اصلی و القای جنگ روانی توسط نفوذی‌ها و ساده‌لوحان که برای پرهیز از مشکلات احتمالی فردی اعضای هیات‌علمی نباید دانشگاه را درگیر مسائل اصلی نظام کنیم، حتی پیشنهاد تغییر عنوان دانشکده‌های ذی‌ربط و عدم به‌کارگیری دانش‌آموختگان باعث کاهش گرایش جامعه به تحصیل در رشته‌های مربوط به علوم و تکنولوژی هسته‌ای خواهد شد. سخن از انرژی هسته‌ای رفت و حیفم آمد در آخر کلام شعر مولانا را نخوانم: ما رمیت اذ رمیت فتنه‌ای ---صدهزاران خرمن اندر حفنه‌ای----آفتابی در یکی ذره نهان---ناگهان آن ذره بگشاید دهان ------ذره‌ذره گردد افلاک و زمین ---پیش آن خورشید چون جست از کمین.

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار