کد خبر: 911820
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۳
دولت روحانی درحالی‌ به سمت سیاست گردش به شرق رفته که در سال۹۲این استراتژی را تمسخر می‌کرد
40 سال از سقوط پهلوی و شکرآب شدن رابطه ایران با غرب، به‌ویژه ایالات متحده می‌گذرد. در این سال‌ها سایه تحریم لاینقطع بالای سر کشور بوده و به نوعی اقتصاد و حتی سیاست در ایران را تهدید می‌کرده است و از این رو مساله سیاست خارجی و روابط با کشورهای مختلف چه شرقی و چه غربی مورد توجه و بحث بوده است.

جوان آ‌نلاین: 40 سال از سقوط پهلوی و شکرآب شدن رابطه ایران با غرب، به‌ویژه ایالات متحده می‌گذرد. در این سال‌ها سایه تحریم لاینقطع بالای سر کشور بوده و به نوعی اقتصاد و حتی سیاست در ایران را تهدید می‌کرده است و از این رو مساله سیاست خارجی و روابط با کشورهای مختلف چه شرقی و چه غربی مورد توجه و بحث بوده است.   در این مدت بسیاری از کارشناسان امر از اقتصاددانان گرفته تا سیاستمداران گفته‌اند که فشار تحریمی کشورهای غربی به اضافه تحریم‌های سازمان ملل حتی در حالت اوج مانند شرایط سال‌های ابتدایی دهه90، نهایتا 30 یا 40 درصد تاثیر منفی بر اقتصاد ایران داشته و بقیه عوامل نارسایی مربوط به اختلال‌های ساختاری، قوانین معیوب و ناکارآمدی نیروهای داخلی بوده است. با وجود این اما به علت همان ناکارآمدی اقتصادی در ادوار مختلف، دولت‌های مستقر و طرفداران‌شان معمولا تلاش می‌کنند عوامل خارجی را بیشتر از آنچه واقعیت دارد، موثر جلوه دهند و بگویند تا تحریم‌ها برطرف نشود، عملا نمی‌شود کار ویژه‌ای را در کشور جلو برد.  در این میان، بررسی مقطعی از تاریخ نشان می‌دهد که حضور در مرکزیت قدرت یا دور بودن از آن تاثیرات متفاوت و شگرفی در نوع نگاه به مساله سیاست خارجی، فشارهای بین‌المللی و راه برون‌رفت از آنها دارد. در ایام تبلیغات انتخابات سال 92 جریانی که قبلا در زمان انتخابات سال 88 شعار مرگ بر روسیه و چین سر می‌داد، به میدان آمد و انتقادات دوباره خود از سیاست خارجی کشور را به‌گونه‌ای افراطی مطرح کرد. گزینه این جریان یعنی حسن روحانی که بعدا در انتخابات هم به پیروزی رسید، همواره انتقادات خود را به روابط دولت قبل با شرق مطرح می‌کرد تا جایی که در 6 آذر 92 و در جریان گفت‌وگو با مردم برای ارائه گزارش صدروزه دولت گفت که «دولت قبل شغل زیاد ایجاد کرد، اما برای چینی​ها و کره‌ای‌ها». این نگاه بعدها با پیگیری گسترده روابط با اروپایی‌ها و آغاز مذاکرات دوجانبه با آمریکا در جریان مذاکرات هسته‌ای پیگیری شد و عملا ایده گفت‌وگو با غرب برای حل مشکلات اقتصادی پیاده شد. در این ایام در سخن گفته می‌شد که حتی حل مشکل آب خوردن مردم هم وابسته به رفع تحریم‌هاست و در مقام عمل تنها مسیر واردات کالاهای لوکس و مصرفی از غرب باز شد؛ واردات از آمریکا در مقاطی به میزان سه برابر افزایش یافت و در مقابل هیچ یک از مشکلات اقتصادی کشور نه در عرصه تولید، نه ایجاد اشتغال و نه مشکلات بانکی مرتفع نشد.  در این ایام و زمانی که دونالد ترامپ رسما از برجام خارج شد و تمامی امیدهای باقیمانده به آمریکا نیز کور شد، همین جریان که زمانی روابط با چین و روسیه را تقبیح می‌کردند از گردش به شرق سخن گفتند و حتی در روزنامه‌های خود نوشتند که اهمیت چین از کل اروپا برای ایران بیشتر است. این روند با سفرهای متعدد میان مقامات ایران و چین پیگیری شد و در آخرین مورد هم حسن روحانی عازم چین شد تا شاید بتواند تلاش دولت محمود احمدی‌نژاد برای پیوستن به پیمان شانگهای را به سرانجام برساند.  ناگفته نماند که عبور و مرور از شرق و غرب برای خروج از مشکلات اقتصادی کشور در حالی اتفاق می‌افتد که چینی‌ها در پنج سال گذشته به صورت ادامه‌دار مشکلات مالی و بانکی زیادی برای بازرگانان و دانشجویان ایرانی ایجاد کرده‌اند، سهم مبادلات تجاری ایران با روسیه از 13 درصد فراتر نرفته و بانک‌های بزرگ اروپایی هم هرگز فعالیت خود با ایران را از سر نگرفته‌اند.  «فرهیختگان» این سردرگمی بین‌المللی در دستگاه سیاست خارجی را در گفت‌وگو با کارشناسان این امر مورد بررسی قرار داده که در ادامه از نظر می‌گذرد.

سیاست خارجی دولت روحانی در حال احتضار است
دکتر پیروز مجتهدزاده، استاد ژئوپلیتیک دانشگاه جورج واشنگتن به «فرهیختگان» گفت بحث‌های پیرامون افراط و تفریط در روابط با غرب و شرق را تنها در ایران می‌شنویم و در جای دیگر این بحث معمول و قابل ذکر نیست. وی معتقد است که سیاست خارجی ایران گرفتار یک تنگنا شده و شرایط پیش‌آمده نتیجه راه‌های اشتباه طی‌شده‌ای است که ما را امروز به بن‌بست رسانده و در تشریح تحلیل خود تصریح کرد: «روابط خارجی ما با آمریکا به کلی به‌هم خورده و بعد از برجام هم بدتر شد. روابط با اروپا هیچ سروسامانی ندارد و مشخص نیست کدام‌ طرفی هستیم. چین و روسیه هم معلوم نیست با ما ارتباط دارند یا نه؟!»

عضو هیات‌مدیره انجمن مطالعات ایران معاصر در دانشگاه لندن در ادامه افزود: «واقعا مشخص نیست که حتی سفر اخیر آقای حسن روحانی به چین برای کنفرانس شانگهای با چه هدفی صورت گرفته و چه نتیجه‌ای داشته است. ایشان رفتند که تقاضای عضویت رسمی در شانگهای را داشته باشند، که هنوز نشنیدم نتیجه‌ای حاصل شده باشد؛ اقدامی که چندین سال پیش توسط آقای احمدی‌نژاد هم بی‌نتیجه انجام شد. از این رو به احتمال قوی در حال حاضر نیز نتیجه‌ای در کار نیست.»

دکتر مجتهدزاده همچنین تاکید کرد: «ما حتی نمی‌دانیم کاری که قبلا یک بار تجربه کردیم و نشده است، دوباره هم تجربه کنیم، نمی‌شود؛ این همه از کیفیت و اعتبار ایران مایه می‌گذارند و بدون نتیجه برمی‌گردند. چطور می‌شود یک دولتی نداند موقعیتش به چه صورت است و از ابتدا و قبل از هرگونه اقدامی تمهیدات لازم را نیندیشد. از این رو به این نتیجه می‌رسیم که سیاست خارجی ما بیمار و مریضی در حال احتضار است.»

این استاد برجسته جغرافیای سیاسی در ادامه گفت‌وگویش با «فرهیختگان» تاکید کرد: «ما دید علمی نسبت به سیاست خارجی نداریم، چنانکه در سیاست‌های داخلی هم دید علمی نداریم. منظور از دید علمی شناخت محیط، شرایط، امکانات، تهدیدها و آسیب‌ها است. همه این عوامل مطالعه می‌خواهند و متاسفانه هیچ مطالعه‌ای هم در این خصوص انجام نمی‌گیرد. انگار می‌خواهیم با خانه همسایه قهر و آشتی کنیم. همین‌طور بدون مقدمه و نسنجیده اقدام می‌کنیم. این سیاست خارجه و سیاستی قابل‌بحث نیست.»

استاد ژئوپلیتیک دانشگاه جورج واشنگتن خاطرنشان کرد: «ما سال‌هاست فریاد می‌زنیم که ما چرا نباید تعاریفی در بحث سیاست خارجی و منافع ملی در سیاست خارجی، سیاستگذاری و برنامه‌ریزی سیاسی داشته باشیم. من نمی‌دانم شورای روابط خارجی عریض و طویل با هزینه‌های سرسام‌آوری که اداره می‌شود، چه می‌کند! من این وضع را کاملا نارسا می‌بینم و با این رویه در آینده خواهید دید که دنیا چطور حلقه محاصره ما را تنگ‌ و تنگ‌تر می‌کند و فرصتی برای این‌گونه بازی‌های بدون حساب و کتاب باقی نمانده است.»

پیروز مجتهدزاده درنهایت راه‌حل را در این دانست که دولت یک تفکر و بازنگری در رفتارهای سیاسی و روابط خارجی داشته باشد و افزود: «اگر دیدیم کارنامه خیلی مثبت و درخشان است، همین را بیشتر کنیم. اگر راضی نبودیم، که نیستیم، باید بنشینیم فکر چاره کنیم. این ره که ما رفتیم، ظاهرا به ترکستان می‌رود و باید برای رسیدن به کعبه، برنامه‌ریزی‌های حساب و کتاب‌شده‌ای شود.»

 

باید در داخل کشور مشکلات‌مان را حل کنیم

حسن بهشتی‌پور، کارشناس سیاست خارجی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» در پاسخ به سوالی مبنی‌بر اینکه گرایش به شرق که از سوی برخی رسانه‌های نزدیک به دولت در ایام اخیر مطرح می‌شود، چقدر می‌تواند گره‌گشا باشد، گفت: «اول باید تلاش ما این باشد که از داخل کشور مسائل و مشکلات خود را حل کنیم و کمتر به بیرون نگاه ویژه برای حل مشکلات داشته باشیم.»

وی در ادامه با اشاره به ایده توسعه روابط با چین گفت: «در این سال‌ها و در همان دوره اوج تحریم‌ها همین چینی‌ها قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران را مطرح کرده و 10 میلیارد دلار از پول‌های ما را بلوکه کردند و به ایران پس ندادند.»

این کارشناس مسائل سیاست خارجی با توضیح اینکه امروز قطعنامه‌های بین‌المللی علیه ایران برداشته شده و از این منظر دیگر بهانه‌ای در دست کشورهای خارجی نیست، گفت: «امروز آن قطعنامه‌ها وجود ندارد و چین اگر اراده داشته باشد، می‌تواند با ایران روابط خوبی برقرار کند، اما این به این معنی نیست که چین برای مراودات خارجی ما کافی است، لذا ما باید دنبال این باشیم که با تعداد بیشتری از کشورها روابط سودمند داشته باشیم. در غیر این صورت اگر به دنبال این باشیم که صرفا از طریق چین مشکلات‌مان را حل کنیم، خیلی موفق نخواهیم بود. ارتباط با خیلی از کشورها خوب است و در کنار آنها چین هم می‌تواند خیلی از نیازهای ایران را تامین کند، به شرطی که ما درست عمل کنیم و دقیقا براساس توافق مشخص و دقیق پیش برویم.»

بهشتی‌پور با اشاره به همکاری با کشورهای شرق آسیا افزود: «هم با چین و هم با روسیه و ژاپن و کره جنوبی می‌توانیم مراودات سودمندی داشته باشیم، به شرط اینکه توافقات دقیقی با آنها تنظیم کنیم. اینها طرف‌های اصلی تجاری با ایران هستند.»

مدیر اسبق شبکه العالم در پاسخ به سوال دیگری در مورد تضاد ایده اولیه دولت حسن روحانی که نگاه به غرب را در اولویت سیاست خارجی می‌دید، با توصیه امروز برخی رسانه‌های نزدیک به دولت برای گرایش به شرق اظهار کرد: «در جهان امروز دیگر شرق و غرب به معنا اولیه آن وجود ندارد. جهان سرمایه‌داری امروز جهان ‌وطنی است؛ یعنی جهان سرمایه‌داری در ابعاد مختلف سرمایه‌گذاری می‌کند. سرمایه‌گذاران کمپانی‌های چینی آمریکایی‌ها هستند و سرمایه‌گذاران کمپانی‌های آمریکایی چینی‌ها هستند. در دولت هم تلاش شده روابط خوبی با چین و روسیه برقرار شود. چندین قرارداد مهم با روسیه امضا شده و سطح مناسبات از دو میلیارد به پنج میلیارد رسیده است. قراردادهای مهمی هم با چین و هند بسته شده است.»

 

گرایش‌های سیاسی باعث شد که اول بگویند اروپا آری و حالا بگویند چین!

مرتضی صفاری نطنزی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس و سفیر پیشین ایران در اسپانیا با اشاره به تلاش‌های دولت جهت توسعه روابط با شرق گفت: «در حوزه روابط بین‌الملل به‌طور اصولی معمولا کشور‌ها براساس منافع ملی خود نقش‌آفرینی می‌کنند. بر این اساس اگر یک کشور در شرایط عادی به صورت ارادی توجهی خاص و ویژه به کشوری دیگر یا یک منطقه داشته باشد، می‌توان آن را رویکردی ایدئولوژیک تفسیر کرد.»

وی افزود: «در کشور ما نگاه ایدئولوژیکی پشتوانه گرایش‌ها به سمت اروپا و آمریکا یا چین و روسیه وجود ندارد. سیاست خارجی ما بعد از انقلاب براساس شعار نه شرقی نه غربی شکل گرفت و البته شرایط ما در طول دهه‌های گذشته چندان شرایط عادی‌ای نبوده که امکان انتخاب آزاد در این‌باره وجود داشته باشد و کشور براساس تمایلات خود منافعش را در حوزه‌های مختلف دنبال کند.»

به گفته صفاری نطنزی، اساسا با توجه به زیرساخت‌های اقتصادی کشور به‌خصوص در حوزه صنعت، باید گفت بسیاری از صنایع ما ریشه غربی دارد. آلمانی‌ها، فرانسوی‌ها، ایتالیایی‌ها و پیش از انقلاب نیز آمریکایی‌ها بیش از همه در حوزه صنایع ما حضور و بروز داشتند، لذا با توجه به این زیرساخت‌ها طبیعی است که گرایش‌های دستگا‌های اجرایی ما به سمت کشورهای غربی بیشتر باشد.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد: «در این شرایط تلاش‌ها برای ایجاد توازن در این گرایش‌ها با دشواری‌های زیادی مواجه بود و ذائقه صنایع ما نیز بیشتر غربی بود. حتی اگر موارد مشابهی با امتیازاتی بهتر در حوزه شرق هم یافت می‌شد، اشتیاق کمتری به آنها نشان داده می‌شد.»

وی خاطرنشان کرد که «با این حال اکنون شرایط ما تا حد زیادی متفاوت است و ما با یک سیاست خصمانه‌ای مواجهیم که آمریکایی‌ها علیه ایران دنبال می‌کنند و کشورهای دیگر غربی نیز تحت فشار همین رویکرد قرار دارند. در حقیقت تحریم‌های خصمانه‌ای که علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شده و می‌شود، قدرت انتخاب و دست باز را از دست‌اندرکاران در ایران می‌گیرد.»

صفاری نطنزی در ادامه بیان کرد: «در شرایطی که آمریکایی‌ها مسیرهای تجارت با ایران را بسته‌اند و بانک‌های غربی را به‌گونه‌ای تحت فشار قرار داده‌اند که با ایران کار نمی‌کنند، بنابراین دولت برای رفع نیازمندی‌های اقتصادی و تکنولوژیکی خود مجبور به پیدا کردن جایگزین است. در شرایط فعلی نیز جایگرینی بهتر از چین و روسیه نداریم.»

سفیر اسبق ایران در اسپانیا با تاکید بر اینکه حرکت به سمت چین و شرق بیش از هر چیز جبری و غیرارادی است، گفت: «توسعه روابط ما در این حوزه‌ها به واسطه آن است که دست و بال‌مان در بخش‌های دیگر بسته است و ما ناگزیریم به این انتخاب.»

وی عدم توفیق در گسترش روابط با شرق را ناشی از موانعی دانست که بخشی از آنها ساختاری بوده و بخشی دیگر ریشه در عدم تمایل و‌ انگیزه جدی در بدنه اجرایی کشور دارد. به گفته او، ما در سال‌های گذشته و در دولت‌های مختلف مواردی را داشته‌ایم که دولت نگاه ویژه‌ای به توسعه روابط با چین یا روسیه داشته، اما این موضوع هیچ‌گاه آن‌گونه که مورد نظر بوده اتفاق نمی‌افتد و این ایده چندان موفق نیست، چراکه به هر روی انگیزه‌های خاصی در دستگاه اجرایی کشور وجود دارد که با کشورهای اروپایی راحت‌تر قادر به همکاری است.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس افزود: «اینکه روزی گفته شود چین نه، اروپا آری و امروز گفته می‌شود چین از اروپا هم بیشتر آورده دارد، ناشی از ‌انگیزه‌ها و گرایش‌های سیاسی است، اما به اعتبار تجربیات موجود باید گفت به هر روی این گردش به شرق نیز آنچنانکه باید عملیاتی نمی‌شود.»

صفاری نطنزی خاطرنشان کرد: «با این حال باید نسبت به این موضوع واقف بود که اگر جبری برای این گرایش به شرق وجود داشته و چاره‌ای جز آن نباشد، این روابط نیز باید توسعه پیدا کند. به بیان دقیق‌تر چنانچه اروپایی‌ها نتوانند در مقابل خواسته‌ها و تحریم‌های آمریکا مقاومت کنند، ایران به ناچار برای تامین نیازهای خود به سمت چین یا جاهای دیگر حرکت خواهد کرد و این توسعه روابط به صورت اتوماتیک انجام خواهد شد و همان‌طور که اشاره شد، این وضعیت کاملا اجباری بوده و تحت تاثیر تحمیل صورت‌گرفته رخ می‌دهد.»

وی با اشاره به بسته بودن مسیر روابط تجاری با اروپا و محدودیت‌های موجود برای گسترش روابط با شرق ادامه داد: «همکاری‌های اقتصادی و روابط تجاری یک شرایط استمرار و دوام را می‌طلبد. یک بنگاه‌ اقتصادی دنبال سود و سودآوری منافع است و اگر منافعش در جایی بهتر تامین ‌شود، گرایش به آن سمت پیدا می‌کند. اگر غربی‌ها و اروپایی‌ها نتوانند این استمرار را تضمین کنند و همکاری‌هایشان با بنگاه‌های اقتصادی ایرانی دچار نوسان و صدمه شده و خسارت به طرف‌های ایرانی وارد شود، به‌طور طبیعی تمایل ایران به سمت چین خواهد رفت. ضمن آنکه نباید از نظر دور داشت امروزه شرایط چین بهتر از گذشته است و بالاخره اینها هم رشد کرده و در حوزه‌های صنعت و تکنولوژی‌های جدید توسعه پیدا کرده‌اند و دستاوردهای خوبی داشته‌اند.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار