داستان پوشاك و نساجي، داستان عجيبي در كشور ماست كه از يكسو ابتدا پنبهكاري از بين رفت و بعد صنعت پوشاك تحقير شد و بازار و مصرفكنندگان چنان عطش مصرف پوشاك برندهاي خارجي را پيدا كردهاند كه به اين راحتي قابل فهم نيست.
نگارنده هم اسير همين جو موجود است و لابد فضاي ذهنياش ترجيح البسه و پوشاك خارجي به داخلي است، در حالي كه امسال را بايد سال حمايت از توليد داخلي دانست.
اما بياييد از خودمان شروع كنيم و چند سؤال را مرور كنيم، سؤالاتي كه حتماً و بايد توليدكنندگان داخلي و برنامهريزان براي اين بازار بزرگ چندميليارددلاري از خود بپرسند، بلكه چارهاي بينديشند يعني همان كاري كه كشوري مانند تركيه كرد!
هر چند كه در اين ايام نشستن و زانوی غم در بغل گرفتن و نگاهكردن به افزايش ساعتي قيمت سكه و رسيدن هر سكه تمام بهار به 2 ميليون 450 هزار تومان هم خودش براي مسئولان كاري به شمار ميآيد و سكوت سنگين هم براي مسئولاني كه زماني دم به دقيقه صحبت ميكردند، خيلي سخت است! انگار نه انگار كه بازارها ملتهب هستند و بايد فكري كرد و با مردم صحبت كرد و مشكلات را با آنها در ميان گذاشت.
اما طرح سؤالات:
1- چرا به لحاظ رواني برندهاي خارجي يا حتي ايرانيهايي كه شبيه اسمهاي خارجي دارند با كيفيتترند؟
شايد بخشي از پاسخ به اين سؤال در سابقه ذهني افراد است كه همواره كيفيت كالاهاي خارجي بهتر بوده است. لابد سفرهاي خارجي با ارز ارزان و ديدن تنوع اجناس با كيفيت هم مؤثر بوده است، اما در همين باب همايون مغازهاي است كه عين كشورهاي مسلمان ديگر اتفاقاً وقت نماز كارش را تعطيل ميكند و درش باز است. داخل كه ميشوي از همان ابتدا برايت توضيح ميدهد كه فلان شلوار ايراني است و فلان شلوار خارجي، اما كيفيت فلان شلوار ايراني خوب است. اتفاقاً چند بار خريد از آنجا براي من اثبات شده كه عمر شلوارهاي كتان ايراني آن مغازه همسطح شلوار lives امريكايي است كه ميپوشم.
با اين حال چند مغازه اخلاقمدار و چند توليدكننده با كيفيت داريم كه در بازار حاضر هستند اينگونه كالاهاي داخلي را تبليغ كنند؟ اصلاً چند برند داخلي داريم كه براي مشتريان ايراني قابل شناسايي است و هنگام نام بردن برندهاي پوشاك، البسه، كيف و كفش در كنار 10 برند اول خارجي قابليت نام بردن را دارا ميباشد؟ آيا مشكل در حداكثركردن سود آنهاست يا نحوه نظارت و قيمتگذاري و يا ميزان تبليغات؟
2- مگر توليد كنندگان ترك چگونه كار ميكنند كه در همين روزها كه ديگر مرثيهسرايي توليدكنندگان داخلي به حد اعلي رسيده و تركها را قاتل صنعت پوشاك تصور ميكنيم و در به در دنبال حمايتهاي ويژه از صنعت پوشاك هستيم و از حمايت دولت تركيه در تأمين بخشي از هزينه سرمايهگذاري در خارج از كشورشان را بر سر مسئولان ميكوبيم؟
در همين روزها كه تركها را عامل همه بدبختيهاي صنعت پوشاك ميدانيم، نرخ بهره بانكي در تركيه تقريباً در حال نزديكشدن به نرخ بهره در ايران است. نرخ انرژي حداقل چهار برابر ايران است، حتماً نرخ حملونقل با نرخ گازوييل قابل قياس با ما نيست و دستمزد كارگر بين ۲ الي 5/2برابر ايران است. بديهي است اين حساب و كتابها براساس منطق اقتصادي به اين معنا است كه تمام مؤلفههاي اقتصادي اثرگذار براساس اقتصاد خرد يعني نيروي انساني، حمل ونقل، مواد اوليه و قيمت تمام شده براي كالاي ترك گرانتر و براي كالاي ايراني ارزانتر است! پس مشكل كجاست؟ اگر مسئولان و برنامهريزان در صنعت پوشاك از صنف پوشاك تا وزارت صنعتومعدن و تجارت به اين سؤالات جواب بدهند، حتماً راهكارها را پيدا خواهند كرد و به جاي رانت ارز ارزان به دنبال حل مشكل توليد خواهند رفت.