دارو محور بودن جريان غالب بر وزارت بهداشت نيازي به تأييد يا تكذيب وزير ندارد. كافي است سري به مطب پزشكان بزنيد تا خودتان متوجه شويد اغلب پزشكان ما نگاهشان دارو و درمان محور است و نيم نگاهي هم به تغذيه و روشهاي پيشگيري از بيماريها ندارند؛ دليلش هم واضح است دارو اقتصاد درمان را ميچرخاند، اما اصلاح سبك زندگي و تغذيه و فراگير شدن روشهاي پيشگيرانه با اصول اقتصادي سلامت همخوان نيست. ماجراي باز شدن پاي زن جواني كه براي تبليغ واكسن HPV در برنامهاي تلويزيوني با كار ويژهاي متفاوت حضور مييابد و حمايت وزير بهداشت از اين برنامه تلويزيوني و ساخت واكسني كه شبهات فراواني پيرامون آن وجود دارد را هم ميتوان در راستاي همين ماجرا ارزيابي كرد؛ جريان غالبي كه منافع خود را در دارو و درمان ميبيند و سياستگذاريهايش بر اين محور متمركز است.
درحاليكه تمام كشورهاي دنيا به سمت روشهاي پيشگيري در حوزه سلامت رو آوردهاند و اولويت را به اصلاح سبك زندگي و تغذيه مناسب و ورزش دادهاند، اما مسئولان سلامت ايران همچنان نگاهشان دارو محور و درمان محور است و طرحهايي همچون طرح تحول هم با تمركز بر مسئله درمان پايهگذاري شد. دليل اين نگاه هم چندان پيچيده نيست، پزشكان ما بابت دارو و درمان پول ميگيرند نه بابت سلامت و صد البته برخلاف اصل تضاد منافع اغلب مسئولان سلامت كشور سرمايهگذاران حوزههاي دارو و درمان هستند. بيمار تا زماني كه نياز به دارو و درمان داشته باشد در مسير پزشك و داروخانه ميماند و اينگونه است كه چرخهاي اقتصاد سلامت ميچرخد و هر روز شاهد سرمايهگذاريهاي تازه در حوزه دارو هستيم؛ آنچنان كه بازار 80 ميليوني كشورمان بسياري از سرمايهگذاران خارجي را هم براي حضور و بهرهگيري از اين ظرفيت ترغيب كرده است و بعد از برجام شاهد رقابت غولهاي داروسازي و شركتهاي چندمليتي براي تسخير بازار دارويي كشور بوديم. اين بار اما ماجرا از مسير ديگري هدايت ميشود.
موضع متناقض مسئولان سلامت درباره يك واكسن
اين بار دارو محوري و دفاع از دارو و درمان در شكلي ديگر نمود يافته است و مهمان برنامه ماه عسل مبلغ يك واكسن ميشود؛ فردي با ادعاي ابتلا به يك بيماري نادر در گذشته، ضمن ابراز نگراني از شيوع بيماري سرطان در ايران و تأكيد بر افزايش آگاهي زنان ايراني نسبت به شيوع سونامي سرطان و بيماريهاي جنسي، در برنامه ماه عسل حضور يافت و از مردم خواست براي توليد واكسن HPV كمك مالي كنند.
اين برنامه انتقادات گستردهاي را از سوي جامعه پزشكي و متخصصان در پي داشت و موجب شد تا علي واشقاني، رئيس اداره بيولوژيك سازمان غذا و دارو با انتقاد از اظهارات غيرتخصصي در اين حوزه دراينباره اينگونه موضعگيري كند: اينكه فردي غيرمتخصص از تريبوني عمومي درباره چنين مسئلهاي صحبت و اعلام نگراني كند، مورد تأييد ما نيست. اگر قرار باشد كسي در اين موارد صحبت كند، حتماً بايد متخصص يا مسئول اين حوزه باشد و اطلاعات كامل را در اختيار مردم قرار دهد تا نگراني ايجاد نشود، زيرا پيامد اين ايجاد نگرانيها تقاضاهايي است كه ممكن است تقاضاي واقعي نباشد.
به گفته وي اين واكسن به ميزان كافي به كشور وارد ميشود و افراد داراي شرايط خاص ميتوانند طبق تشخيص پزشك آن را تزريق كنند. واشقاني تأكيد كرد: ابتدا بايد واكسنهايي را وارد اين برنامه كنيم كه اولويت بيشتري براي كشور دارند. ما نميخواهيم اجازه دهيم كه بيش از اندازه واكسن وارد كشور شود و تقاضاي القايي ايجاد كرده و با تبليغات مردم را به سمت مصرف واكسن بيرويه سوق دهند.
موضع وزير بهداشت در اين باره اما حمايت از برنامه ماه عسل و ساخت واكسن HPV بود؛ حمايتي كه با متهم كردن منتقدان به اهداف و اغراض سياسي، احتمال برنامه وزارت بهداشت را در ماجراي دعوت از اين مهمان پرحاشيه برنامه ماه عسل تقويت ميكند.
تبليغ تجاري يك واكسن در برنامهاي پر مخاطب
HPV (زگيل تناسلي) تحت شرايط بسيار خاص ممكن است منجر به بروز برخي سرطانها شود و ارتباطي با AIDS ندارد. هر چند هر دو از بيماريهاي مقاربتي هستند. نهادهاي رسمي و دولتي امريكا آمار ميدهند كه بيش از ۴۰ نوع از انواع ويروسهاي HPVميتوانند از طريق ارتباط جنسي منتقل شوند. ۸۰ درصد اين ويروسها صرفاً منجر به بروز زگيلهاي معمولي روي پوست ميشوند كه خطر ويژهاي براي انسان ندارند. از ۲۰۰ نوع HPVكه تاكنون شناخته شده است، تنها ۵درصد ميتوانند عامل سرطان باشند. مهمترين راه انتقال اين بيماري رابطه جنسي است و به همين خاطر جوامعي كه عموماً داشتن شركاي متعدد جنسي در آنها رواج زيادي ندارد، طبيعتاً از بابت آلودگي به HPV نيز كمتر نگراني دارند. از سوي ديگر شواهد علمي متعددي وجود دارد كه واكسن HPV را دارويي با عوارض بالا و خطرناك توصيف ميكند و در همين راستا هم كشورهايي همچون انگليس، فرانسه، آلمان، سوئد، هلند، اتريش، دانمارك دولتها يا محافل پزشكي و تحقيقاتي در آنها تزريق واكسن HPV را ممنوع يا رد و بعضاً عليه شركت توليدكننده اين واكسن، يعني مرك شكايت كردهاند. رژيم صهيونيستي نيز به نظر ميرسد با توجه به نگرانيهاي جمعيتي منحصربهفردش، از ادامه تزريق واكسن HPV به دختران و زنان خودداري كرده است. بنابر همه اين شواهد به نظر ميرسد اين واكسن بيشتر از آنكه يك روش پيشگيرانه باشد تجارتي تازه است.
سود دندانهاي خراب براي پزشكان
درمان محور بودن و تجارت با سلامت اما به همينجا ختم نميشود. مطابق آمارها هر ايراني به طور متوسط شش دندان خراب، پركرده يا كشيده دارد و اين آمار در جمعيت 35 تا 45 ساله 13 تا 14 دندان است. سرجمع حدود 300 ميليون دندان پوسيده در دهان ايرانيان وجود دارد. ريشههاي اين همه دندان خراب و پس رفت شاخصهاي سلامت دهان و دندان هم به سود درمان براي پزشكان بازميگردد. تقريباً هيچ دندانپزشكي براي آموزش بهداشت دهان و دندان به بيمارانش وقت نميگذارد و نقش خود را در پيشگيري از بيماريهاي دهان و دندان ايفا نميكند؛ انگار دندانپزشكان با يك دو دو تا چهار تا به اين نتيجه رسيدهاند كه هر دندان خراب حداقل 200 هزار تومان ميارزد و دندانهاي سالم مردم برايشان درآمدي درپي ندارد. پس تا دندان خراب ديگر با مريض كاري ندارند.