در تاریخ اسلام صلحی بین امام حسن مجتبی (ع) و معاویه انجام میشود پرسش اساسی این است که ابتکار صلح از کیست؟
آیا امام حسن (ع) پذیرنده صلح هستند؟ یعنی در مقام انفعال واقع شدهاند ؟ آیا امام حسن (ع) در این امر فعال هستند و معاویه را به صلح وادار کردند؟
اگر ظاهر قضایای حرکت سپاه امام حسن (ع) و برخورد معاویه را لحاظ کنیم معاویه ابتکار عمل صلح را بر عهده دارد و امامحسن (ع) موضوعی انفعالی داشتند اما آیا این ظاهری که از تاریخ به دست میآید تحریف تاریخ و کتمان یک حقیقت نبوده است واقعیت آن است که در تاریخ کتمانی شده است.
معاویه در طول این مدت خواستار جنگ بود، حتی در جنگ صفین هم پیشنهاد صلح میدهد تنها به این دلیل است که میدید در حال غرق شدن است و قرآنها را سر نیزه کرد و فریب کارانه پیشنهاد حکمیت و صلح داد و امیرالمؤمنین (ع) هم تلاش کردند که مردم را آگاه کنند که این خدعه است نه صلحجویی.
در زمان خلافت امام حسن مجتبی (ع) این خدعه ادامه داشت و معاویه کماکان بهدنبال جنگ بود زیرا در موضع قدرت بود و پیشنهاد صلح او تنها برای آن بود که خود را صلحطلب جلوه دهد و امام را جنگطلب و در این صورت رفتار خود را توجیه کند اما امام حسن مجتبی (ع) در مقابله نقشه خطرناک او که نتیجهاش نابودی اسلام و نیروهای وفادار اسلام بود راه تداوم جنگ را بستند و در حقیقت معاویه را شکست داد.
واقعیت تاریخ آن است که امام حسن (ع) معاویه را به انفعال واداشتند معاویه بنا داشت که در جریان جنگ امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را به شهادت برساند و کار را به نفع خود تمام کند اما امام حسن کار را از دست او خارج کردند و او را در موضع انفعال قرار دادند. اینکه میگویند جاسوسان معاویه شایعه صلح را در میان سپاه امام پخش کردند درست نیست بلکه امام به معاویه پیشنهاد ترک جنگ را دادند و در این حالت معاویه را به انفعال واداشتند، زیرا سپاه معاویه از جنگ خسته بود و میدانستند که در جنگ دستاوردی نخواهند داشت. در نتیجه معاویه بالاجبار صلح را پذیرفت. یقیناً اگر امام در موضع انفعال بودند معاویه هرگز پیشنهادهای امام حسن (ع) را نمیپذیرفت این دروغ است که معاویه یک کاغذ سفید فرستاد و به امام حسن (ع) گفت هرچه میخواهی در آن بنویس. این نوعی آبروسازی برای معاویه در تاریخ است که نشان دهد که معاویه چگونه به فکر امت اسلام است و در مقابل امیرالمؤمنین (ع) در جنگ با معاویه به خطا رفت.
پس شرایطی که امام در صلحنامه گنجانند و معاویه را مجبور به پذیرش آن کردند مثل اینکه تو حق نداری بعد از خودت جانشین تعیین کنی یا خراج فلان منطقه را در اختیار ما قرار دهی.
معاویه را در موضعی قرار داد که یا به آنها عمل کند که این یعنی شکست و نرسیدن به اهداف خود یا زیر پاگذاشتن معاهده صلح و زیر سؤال رفتن تدین او به دین اسلام، زیرا رعایت پیمان و عهد از نشانههای تدین به دین اسلام است «و الذین هم لاماناتهم وعهدم هم راعون» رعایت عهد از نخستین شروط تدین است فکر نکنیم همه اطرافیان معاویه و مردم شام شرابخوار و فاسد بودند.
اگر کار امام و معاویه با جنگ تمام میشد امام حسن و امام حسین؟عهما؟ به شهادت میرسیدند و سازمان شیعه متلاشی میشد و معاویه حاکم بلامنازع دنیای اسلام میشد و عهد جاهلی را تجدید میکرد و اسلام را نابود میکرد اما با این صلح معاویه به اهداف خود نرسید و در مقابل امام سازمان شیعه را تجدید کردند تا جایی که این سازمان به رهبری امام حسین (ع) در برابر نفاق خطرناک یزید ایستاد و حماسه عاشورا به راه افتاد و برای همیشه اسلام را بیمه کرد.
منبع: مجله پاسدار اسلام/شماره 362