روز دوشنبه ۲٤ ارديبهشتماه همزمان با سالگرد روز نكبت، شيطان بزرگ در اقدامي نمادين و تبليغاتي سفارت خود را به قدس شريف منتقل كرد و همين موضوع بلافاصله سبب شكلگيري انتفاضه چهارمِ ملت فلسطين شد. در باره علت اين اقدام امريكاييها گمانهزنيها و تحليلهاي متفاوتي ارائه شده و ميشود اما آنچه آشكار و عيان است اينكه محور شرارت عبري-غربي-وهابي تلاش ميكند اقدام امريكا را يك پيروزي بزرگ به نفع رژيم اشغالگر صهيونيستي در افكار عمومي جهاني ثبت كند اما واقعيت و حقايق چيز ديگري را نشان ميدهد.
۲۰ سال است كه در منطقه غرب آسيا دو گفتمان غالب (گفتمان محور مقاومت در تقابل با گفتمان محور شرارت و نظام سلطه) آشكارا رو در روي هم صفآرايي كردهاند و قصه تقابل اين دو گفتمان نقل افكار عمومي جهان شدهاست. مروري كوتاه بر وقايع و رخدادهاي ۲۰ سال گذشته نشان ميدهد كه با انسجام و گسترش محور مقاومت هر سهضلع محور شرارت در تمامي صحنهها، بدون ترديد بازنده ميدان نبرد بودهاند.
۱ - ضلع عبري محور شرارت با شكلگيري انتفاضه دوم در هر عمليات (جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، ۸ روزه، ۵۱ روزه و... و حمله اخير به سوريه) با حقارت شكست را پذيرفته و اقدام به عقب نشيني و با التماس اعلام آتشبس کرده است.
۲ - ضلع غربي محور شرارت نيز در تمامي سناريوهاي شيطاني خود (اشغال افغانستان و عراق، توليد و تجهيز تروريستهاي داعش و. . . ) با شكست مفتضحانه و خفتبار صحنه را به ايران واگذار كردهاست.
۳ - ضلع وهابي محور شرارت هم بعد از پولپاشيها، خريد دولتهاي عرب و توليد تروريسم القاعده، طالبان، النصره، داعش و... و قبول شكستهاي ذليلانه اينك از همكاري خود با رژيم صهيونيستي پرده برداشته و به رغم همراه كردن برخي از دولتهای حاشيه خليج فارس در باتلاق يمن صداي ناقوس مرگ خود را ميشنود.
محور شرارت عبري-غربي-وهابي با زر و زور و تزوير، توليد تروريسم، پروپاگاندا، ايجاد رعب و وحشت، بمباران پرحجم تبليغاتي، تحريمهاي اقتصادي و سياسي و...، تهديد و ارعاب، قشونكشي مستقيم، برپايي جنگهاي نيابتي و. . . طي سالهاي متمادي سعي در تحقق اهداف شيطاني و استعماري خود داشتهاست ولي همواره با صلابت، رشادت و پايمردي رزمندگان محور مقاومت خاكريز به خاكريز عقبنشيني كردهاند.
آنچه كه در منطقه غرب آسيا اتفاق افتاده و ميافتد با برنامهريزي و ارائه ترامپ نبوده و ايشان فاقد استراتژي و برنامه مشخص براي اين منطقه بوده و صرفاً بهعنوان يك تاجر به دنبال كسب حداكثري منافع مادي است و تعويض و جابهجايي تمامي اعضاي تيم وي دليل روشني بر بيبرنامگي اوست و آنچه كه هم اينك در سرزمينهاي اشغالي مشاهده ميشود، محصول حماقت ترامپ و تيم وي است. واقعيت اين است كه صهيونيستها بعد از اضمحلال و نابودي داعش به شدت به وحشت افتاده و با توجه به خرافهپرستي شديد و باور به برخي پيشگوييها به ترامپ بهعنوان همان گاو زرد بنياسرائيل نگاه كرده و حماقتهاي او را فرصتي طلايي ميدانند تا با انتقال سفارت امريكا به قدس شريف عملاً پاي امريكاييها را به سرزمينهاي اشغالي باز كنند تا در پناه حضور مستقيم امريكا و حمايتهاي رژيم سعودي حاكم بر حجاز شايد بتوانند صحنه را به نفع خود تغيير دهند. محور شرارت با اين بدفهمي و بدمستي خطاي استراتژيك و بسيار بزرگي را مرتكب شده و در نهايت بيشرمي، سبعيت، قصاوت و بيرحمي دهها انسان بيگناه را به پاي نماينده بدشگون گاو زرد بنياسرائيل قرباني كرده و هزاران نفر را نيز به خاك و خون كشيده تا شايد آب(روي) ريخته خود را به جوي بازگردانده و از محور مقاومت انتقام بگيرند. آنچه كه اين روزها در سرزمينهاي اشغالي فلسطين و در قدس شريف مشاهده ميشود پيوند سه نكبت (نكبت صهيونيستي، نكبت سامري و نكبت وهابي) با هم است اما آنچه كه آلام و دردهاي مسلمانان را در قتلعام فلسطينيان تشديد ميكند بيشك سكوت مرگبار سران خائن برخي كشورهاي عربي منطقه است كه صداي اسرائيليها را ميشنوند كه فرياد سر دادهاند كه «امروز روز قدس اسرائيل است!» و صداي ضجه و فرياد هل من معين فلسطينيان و به خاك و خون كشيده شدن آنان را ميشنوند و ميبينند اما با سكوت ظالمانه خود از شرارت سه گاو (بنسلمان، نتانياهو و ترامپ) حمايت ميكنند و اين همان چيزي است كه حضرت امام راحل سلامالله عليه درباره سران كشورهاي اسلامي فرموده بودند: «ابتلاي اسلام امروز سران لال و كر و كور كشورهاي اسلامي است كه... ما با اين لالها و كرها و كورها چه كنيم (صحيفه نور ج۱۶ ص ۱۹۷)».
حاصل ناكاميهاي نظام سلطه در راستاي «دينسازي»، «ملتسازي»، «دولتسازي» و «فرهنگسازي» از طريق «ممانعت از پيوند بين مسلمانان»، «تلاش براي تجزيه كشورهاي اسلامي»، «خنثيسازي انرژي دولتها و ملتهاي اسلامي»، «درگير كردن انرژي و توان دولتها و ملتهاي مسلمان» و... هماينك توسط سهگاو (به ويژه گاو زرد بنياسرائيل) در سرزمينهاي اشغالي شخم زده ميشود و زمين فلسطين را براي رويش نسل جديدي از مبارزان و انقلابيون مساعد ميكنند كه برخي از آثار اين حماقت از اين قرار است:
۱ - شكسته شدن شيشه عمر فلسطينيان سازشكار نظير محمود عباس.
۲ - كم شدن فشار از روي سوريه و تقويت و استحكام حكومت سوريه.
۳ - الگوشدن نسل انقلابي غزه و انتقال فرهنگ سلحشوري و نوار غزه به كرانه باختري در استفاده از سلاح گرم به جاي سنگ
٤ - درك مشترك جهان اسلام در بياعتمادي نسبت به قطعنامههاي سازمان ملل متحد.
۵ - تهييج افكار عمومي جهان اسلام نسبت به دولتهاي خائن و تكثير موج نفرت عمومي عليه اسلام وهابي.
۶ - شروع انتفاضه چهارم پرشتابتر و توفندهتر از سهانتفاضه قبلي.