کد خبر: 907113
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
پسر دانشجو كه بعد از شنيدن جواب منفي از همكلاسي مورد علاقه‌اش او را در محيط دانشگاه هدف ضرب و جرح قرار داده بود بار ديگر محاكمه شد.

به گزارش خبرنگار ما، چهارم آذر‌سال‌۹۵، مأموران پليس از درگيري خونين در دانشكده هنر حوالي ميدان فلسطين باخبر و راهي محل شدند.
شواهد نشان مي‌داد دختر 22‌ساله به نام سارا بر اثر ضربات چاقوي خواستگار 25‌ساله‌اش آرش مجروح و به بيمارستان منتقل شده است. با توجه به شدت جراحات وارده دختر جوان با انجام چند عمل جراحي بهبود يافت و از خواستگارش شكايت كرد. متهم بعد از بازداشت به مأموران گفت: «مدتي قبل در دانشگاه با سارا آشنا شده بودم و در اين مدت به هم علاقه‌مند شده بوديم. بعد از چند جلسه صحبت سارا قول ازدواج داد به همين دليل با خانواده‌ام صحبت كردم و به خواستگاري‌اش رفتم اما پدرش جواب منفي داد. از شنيدن پاسخ منفي شوكه شده بودم به همين خاطر چند بار تصميم گرفتم با سارا تماس بگيرم و صحبت كنم، اما او جواب تلفن‌هايم را نمي‌داد. احساس كردم او زندگي‌ام را به بازي گرفته و مرا فريب داده است. از اين رفتار او كينه گرفتم و يك روز سارا را تا نزديكي دانشگاه تعقيب كردم. در مسير چند بار خواستم با او صحبت كنم، اما توجه نكرد و وارد حياط دانشگاه شد. اين رفتار او مرا بيشتر عصباني كرد و نتوانستم خودم را كنترل كنم و با چاقو چند ضربه به او زدم.‌»
با اقرارهاي متهم، كيفرخواست عليه وي صادر و پرونده بعد از كامل شدن تحقيقات به شعبه سوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در اولين جلسه محاكمه وكيل شاكي بار ديگر شكايت موكل خود را مطرح كرد. سپس هيئت قضايي بعد از آخرين دفاع متهم، وي را با توجه به ميزان جراحت‌هاي وارده به شاكي به حبس و پرداخت نصف ديه محكوم كرد. اين حكم به ديوان عالي كشور فرستاده شد، اما از سوي قضات يكي از شعبات آن نقض و به شعبه همعرض فرستاده شد.
به اين ترتيب پسر جوان بار ديگر در شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي عبداللهي پاي ميز محاكمه قرار گرفت. ابتداي جلسه وكيل شاكي در غياب وي در جايگاه حاضر شد و گفت: «بعد از حمله متهم به موكلم وي تحت چند عمل جراحي قرار گرفت اما هنوز با مشكلات زيادي روبه‌روست. اين حادثه هم جسم او را آزرده است و هم روح او را. موكلم جرئت ندارد حتي در دادگاه حاضر شود تا چشمش به متهم نيفتد. بنابراين براي متهم درخواست اشد مجازات دارم.»
سپس متهم به دستور رياست دادگاه در جايگاه قرار گرفت و در حاليكه سرش را پايين انداخته بود در آخرين دفاعش گفت: «واقعاً عاشق سارا بودم و قصد داشتم او را خوشبخت كنم. با قول و وعده‌هاي سارا انتظار شنيدن جواب منفي از سوي پدرش را نداشتم بلكه انتظار داشتم او با پدرش بيشتر صحبت كند، اما اين كار را نكرد و حتي بعد از خواستگاري نيز اجازه نمي‌داد با خودش صحبت كنم. اين رفتارغرور مرا جلوي خانواده‌ام جريحه‌دار كرد و باعث شد در دلم كينه شود. روز حادثه هم قصد داشتم او را تهديد كنم، اما ناخواسته از روي عصبانيت آن حادثه رقم خورد.‌»
در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار