خبر خروج امريكا از برجام براي بسياري از اهالي كوي سياست، خبري بهتآور و تعجببرانگیز بود. ملاحظه و مشاهده ديدگاهها و تحليلهاي متناقض و متفاوت سياستورزان، ارباب رسانه، احزاب و جناحهاي سياسي داخلي و خارجي نشان از سرگيجگي و خالي بودن دست آنها از علل واقعي اين رويداد است.
با نگاهي به تحولات حوزه نفت در سالهاي اخير ميتوان دريافت كه خروج امريكا بيارتباط با فناوريهاي نوين نفتي در امريكا نيست. امريكاييها بعد از شكستهاي پيدرپي (كه مكرراً آقاي ترامپ به آنها اعتراف كردهاست) و اذعان به بيتأثير بودن تشديد تحريمهاي پسابرجامي در دو سال اخير و گسترش و تثبيت عمق استراتژيك جمهوري اسلامي ايران و به صدا درآمدن ناقوس مرگ براي رژيم صهيونيستي و نظام سلطه، دست به قمار بزرگ ديگري زده و با خروج تاكتيكي خود از برجام (براي ترغيب ايران به پذيرش خواستههاي نظام سلطه از ايران كه اين بار از حلقوم اروپاييها در ميآيد) در حالي كه همه قرائن و شواهد حاكي از شكست شيطان در بازي برجام است، دنكيشوت وار تلاش ميكند صحنه را كاملاً جنگي و نامساعد براي ايران جلوه دهد و در جنگ رواني مردم ايران را متقاعد كند كه گريزي از پذيرش شروط ظالمانه اروپاييها و قبول مذاكره در باره تمامي موضوعات مورد علاقه غرب ندارند.
دستيابي به فناوري «شكست هيدروليكي» و «انقلاب حفاري» كه ذخاير ثبت شده امريكا را از ٤۸ ميليارد بشكه به ۲۶۸ ميليارد بشكه ارتقا داده و امريكا را به عنوان بازيگر فعال و جديد نفت در جهان مطرح ميكند، بهانه خوبي براي دنكيشوت غرب فراهم آورده تا آرزوها و خيالبافيهاي خود را براي ورود به «استراتژي بيم و اميد» سازماندهي كند. شيطان بزرگ در حالي كه قدرتش به شدت تحليل رفته و در تمامي منازعات موجود در جهان از كره تا افغانستان، عراق، سوريه و... در صدد است تا با عوامفريبي به مردم ايران بباوراند كه براي گريز از جنگ بايد بين بد و بدتر گزينه بد و مذاكره با غرب را برگزيده و به خواستههاي غرب تن دهند.
دنكيشوت غرب كه در اواخر قرن بيستم با تدوين كتاب «استراتژي امنيت ملي امريكا در قرن ۲۱» و حمله به افغانستان و عراق به دنبال ايجاد خاورميانه جديد و تجزيه بسياري از كشورهاي منطقه غرب آسيا بود، اما همه آرزوهايش بر باد رفته، هماينك نيز شايد بدش نيايد مجدداً بخت خود را در ظهور به عنوان ابرقدرت انرژي بيازمايد و منطقه را درگير جنگ بين محور مقاومت و محور عبري- وهابي كرده و با كاهش شديد صادرات نفت اوپك و افزايش شديد قيمت نفت در جهان، نفت خود را جايگزين نفت ايران کند.
آن روي سكهاي كه تحليلگران حامي شيطان بزرگ در صدد القاي آن به افكار عمومي هستند، اين است كه امريكاييها پس از خروج از برجام قوياً به دنبال برپايي يك جنگ هدايت شده همراه با تبليغات بسيار گسترده و وسيع بين ايران و محور مقاومت از يكسو و اتحاد عبري -عربي از سوي ديگر هستند تا در پناه اين جنگ به اهداف زير دست پيدا كنند:
۱ - خروج نفت ايران از سبد فروش اوپك و افزايش و تشديد فشار تحريمها بهمنظور به زانو درآوردن حكومت ايران.
۲ - درگير كردن ايران در ميدان جنگ و افزايش نارضايتي و عصيان مردم ايران عليه حاكميت و تعقيب استراتژي دوگانه «فروپاشي جمهوري اسلامي از درون» و يا «قبول مذاكره و تسليم شدن ايران در برابر شروط غرب.»
۳ - فروش سلاح بيشتر به محور عبري- عربي و رونق بخشي به صنايع تسليحاتي امريكا و رونق توليد و پايين آوردن نرخ بيكاري.
٤ - جهش قيمت نفت از قيمت فعلي به بالاي ۲۰۰ دلار (تا ۳۰۰ دلار) كه اين اقدام علاوه بر روانه كردن سود سرشار به جيب امريكاييها سبب ايجاد هزاران شغل جديد و رونق توليد و اشتغال خواهد شد.
۵ - با افزايش قيمت نفت به بالاي ۲۰۰ دلار هزينههاي بسيار سنگيني به چين تحميل كرده و عملاً اقتصاد امريكا از چين پيشي خواهد گرفت.
صرف نظر از اينكه طراحان اين خيالبافي اصلاً توجه نداشتهاند كه در دنياي كنوني ديگر امكان تحريم نفتي ايران وجود نداشته و عملاً ۱+۵ فروپاشيده و از اين جنگ نفتي، ايران سود بيشتري را كسب خواهد كرد بايد توجه داشت كه اين سكه روي ديگري هم دارد. ظاهراً تحليلگران (خيالپردازان) همسو با شيطان ابر و باد و مه و خورشيد و فلك را در خدمت امريكا گرفته و محور مقاومت را دست بسته فرض كرده و براي بازيگران منطقهاي هيچ قدرت و نقشي قائل نيستند. تجربه نشان داده كه همه خيالپردازيهاي امريكاييها با ظهور و اراده بازيگران منطقهاي و همت مردم همگي نقش بر آب شده و به عكس نتیجه داده است و اينك نيز همه قرائن و شواهد نشان ميدهد كه توطئه و بازي جديد برجامي شيطان بزرگ با اراده قوي مردم و دولتمردان ايران خنثي شده و روسياهي به زغال خواهد ماند. در اين ميان ذكر يك نكته حائز اهميت است و آن اينكه بهرغم تبليغات منفي كه صورت ميپذيرد خروج امريكا بيش از آنكه براي ايران جنبه تهديد داشته باشد يك فرصت طلايي براي خروج از بن بست به وجود آمده در دو و نيم سال گذشته خلق كرده و ايران ميتواند به عنوان برنده ميدان برجام حقوق قانوني ملت ايران را از اروپا مطالبه كرده و پرده از نفاق اروپاييها (بهعنوان بال ديگر نظام سلطه) بردارد.