چالش كسري در آموزشوپرورش از قبيل موضوعاتي است كه تغييري در آن حاصل نميشود و از اين دولت به دولت ديگر و از اين سال به سال ديگر منتقل ميشود. شبيه به چالهاي كه بهرغم افزايش رديف بودجه سالانه هم تغييري در آن حاصل نميشود. از همين روست كه اين وزارتخانه را مجبور ميكند براي جبران كسريهاي مالي خود دنبال منابع درآمدي باشد. يك روز زمزمههاي سرانه شهريههاي مدارس دولتي، يك روز با وقفه در پرداختيها و معوقات معلمان، يك روز با توسل به منابع مالي بازنشستگان و روز ديگر هم با توسل به جيب والدين! اينچنين است كه در دولت جديد هم راهحلي براي برونرفت از مشكلات مالي اين وزارتخانه ديده نميشود و همچنان اين بخش از مشكلات از سال قبل به جديد انتقال پيدا كرد. اكنون به گفته مشاور وزير آموزشوپرورش نيز ظاهراً اين وزارتخانه بايد به دنبال راههاي ديگري براي كسب درآمد باشد، حالا اينكه چگونه و كجا مشخص نيست!
هرچند كه مشكلات مالي و منابع درآمدي در همه حوزهها و بخشهاي دولتي و غيردولتي جزو اولين موارد مطرح شده در جبران كاستيها و توجيه وقفههاي فعاليتي است، اما آموزشوپرورش جزو اولين وزارتخانههايي است كه اگر يك روز حرف از كسري بودجه و پرداخت معوقات فرهنگيان نباشد، بايد تعجب كرد. اين تعجب وقتي جديتر ميشود كه مشاور وزير آموزشوپرورش اعتراف ميكند ميلياردها تومان هزينه از مردم دريافت ميشود، اما باز هم بايد دنبال منابع ديگري براي جبران بود.
هنوز هم مدارس كپري و كانكسي در مناطق محروم وجود دارد، همچنان استانداردسازي سيستمهاي گرمايشي مشمول زمان ميشود، تجهيزات مدارس جزو مواردي است كه همواره مطرح ميشود تا به ياد داريم معلمان حقالتدريس هميشه از آموزشوپرورش طلبكار هستند، دستمزدها به موقع پرداخت نميشود، معلمان از مكفي نبودن حقوقهاي خود ميگويند، غالباً اكثر فرهنگيان دغدغه معيشتي دارند، پاداش پايان خدمت معلمان هم كه سال به سال آن هم در چند قسط پرداخت ميشود. بماند كه در اين ميان كيفيت آموزشي در ميان فضاي دلسرد و ناراضي معلمان گم ميشود و همه اينها برميگردد به اينكه نهاد تعليم و تربيت آنگونه كه بايد مورد توجه و دغدغه نيست!
نكته جالبتر اين است كه به دليل كسري بودجه مالي آموزشوپرورش در بخش معوقات و پرداختيهاي پرسنلي، نيم بيشتري از بودجههاي سالانه آموزشوپرورش صرف هزينههاي اينچنيني ميشود و فقط درصد ناچيزي براي ارتقاي كيفيت آموزش و فضاهاي آموزشي ميماند. در نهايت قسمت تلخ ماجرا اينجاست كه براي جبران همين كسريها هر روز يك خبر جديد بودجهاي از آموزشوپرورش شنيده ميشود، از سرانه شهريه مدارس گرفته تا در نهايت جديدترين اخبار رسمي از توسل به جيب مردم!
درآمد از جيب مردم
به گفته مشاور وزير آموزشوپرورش ۱۰ هزار ميليارد تومان از مردم پول گرفته ميشود و اين در حالي است كه بايد به دنبال منابع درآمدي ديگري در اين زمينه بود. هر چند كه توضيحي در مورد چرايي اين نوع از كسب درآمد و جبران مالي گفته نميشود، اما وي معتقد است از درآمدهاي آموزشوپرورش استفاده مناسب نميشود.
اين خبر در حالي است كه پيشتر از اين نيز مرثيههاي تلخ درآمدي آموزشوپرورش از سوي مسئولان گوشزد شده بود و همواره تأكيد ميشد كه آموزشوپرورش بايد به دنبال منابع جديد درآمدي باشد. به گفته حمايت ميرزاده، سخنگوي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس وضعيت بودجه آموزشوپرورش براي سال ۹۷ رضايتبخش نيست.
يكي ديگر از اعضاي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس نيز معتقد است: مشكل اصلي چانهزني براي بودجه آموزشوپرورش نيست، بلكه مشكل در اولويت نبودن اين نهاد تعليم و تربيت است؛ يعني هر دولتي كه فعاليت را آغاز كرده، انتظارات آموزشوپرورش را اولويت اصلي خود قرار نداده است.
منابع درآمدي جديد
اين در حالي است كه گفته ميشود طرح رتبهبندي معلمان بايد از اول مهر 97 اجرا شود از سوي ديگر آموزشوپرورش بايد بتواند پاداش پايان خدمت بازنشستگان را پرداخت كند كه با چنين بودجهها و درآمدهايي تحقق آنها ممكن نيست و لازم است منابع درآمدي جديد براي آموزشوپرورش پيدا شود.
آنچه مشخص است، بودجه در آموزشوپرورش يكي از مهمترين مسائلي بوده كه همواره با چالشهاي بسياري همراه است و اين مسئله در دوره وزارت افراد مختلف وجود داشته كه برخي مشكلات بودجه آموزشوپرورش را به دليل گستردگي بيش از حد آن دانسته و برخي از ديگر معتقدند مشكل آموزشوپرورش اولويت نبودن آن در دولتهاي مختلف است.
به هر حال آنچه ديده ميشود گوياي اين حقيقت است كه حال آموزشوپرورش خوب نيست و خانواده بزرگ آموزشوپرورش همچنان اطمينان خاطر از حل مشكلات ندارند. موضوعي كه كاهش اعتماد به آينده نظام آموزشي را به دنبال دارد و اميد است اين وزارتخانه و تيم فعلي نقشه راهي براي برونرفت از بحران موجود، البته بدون توسل به جيب مردم و معلمان پيدا كنند!