کد خبر: 906450
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۱
رفتار هیجانی مخرب منافع ملی در سیاست خارجی است
اين روزها برخي صاحب نظران و سياستمداران در مقابل شوك ناشي از خروج ترامپ بي‌محابا بر سياست نزديكي به روسيه و چين مي‌تازند.
مهدی پورصفا

اين روزها برخي صاحب نظران و سياستمداران در مقابل شوك ناشي از خروج ترامپ بي‌محابا بر سياست نزديكي به روسيه و چين مي‌تازند. سؤال اينجاست كه ايا دولت به عنوان سياستگذار اصلي سياست خارجي نقشه راهي براي چنين شرايط حساسي دارد يا باز هم مثل برخي از حاميان خود هيجاني عمل مي‌كند.
در ميدان بهارستان تهران و درست در ابتداي ميدان ماكتي بزرگ از يك توپ قرار دارد كه به سمت ساختمان جديد مجلس نشانه گيري شده است. شايد براي يك گردشگر خارجي اين توپ جزوي از تزيينات يك ميدان محسوب شود، اما اين توپ يادآور يك واقعه تاريخي در ايران است.
زماني كه لياخوف، سرهنگ روس در ايران به پشتيباني از محمدعلي شاه، مجلس مشروطه را به توپ بست، اين واقعه شايد نقطه اوج دخالت‌هاي روسيه در ايران را نشان دهد. نفوذي كه در نهايت با سرنگوني دولت تزاري روسيه رو به افول گذاشت و ولاديمير لنين، بنيانگذار اتحاد جماهير شوروي طي بيانيه‌اي در همدردي با مردم ايران تمام امتيازات استعماري را ملغا اعلام كرد. اگرچه پس از آن روابط ايران و همسايه قدرتمند شمالي‌اش در دوره‌هاي مختلف با فراز و فرودهايي همراه بوده اما در ذهن بخشي از ايرانيان ديدگاهي مختل در قبال روسيه وجود داشته است؛ ديدگاهي كه روس‌ها را آدم‌هايي بي وفا در قبال تعهدات دو طرفه مي‌داند و به هيچ عنوان نمي‌توان كوچك‌ترين همكاري دو جانبه و راهبردي را بين دو طرف تعريف كرد. ديدگاهي كه به كشورهاي غربي كمك فراواني كرده كه از عدم نزديكي ايران و روسيه اطمينان داشته باشند.
‌از زمان لياخوف روسي تا کنون مدت زمان زيادي گذشته است. نه ديگر امپراتوري تزارها در روسيه حاكم است و نه در ايران هرج و مرج دوران قاجار وجود دارد. شرايط فعلي زمينه مناسبي را براي گسترش روابط دو طرف مبتني بر منافع دو جانبه تعريف كرده است.
روس‌ها هم ديگر تمايلي ندارند كه سياست همگرايي تمام و كمال خود را با امريكا در سال‌هاي دهه 90 و ابتداي قرن بيست و يكم ادامه دهند، اگرچه تصور اين مطلب كه روسيه تمام ارتباطات راهبردي خود را با غرب و اروپا فداي ايران كند، ‌خطا و دور از واقعيت است.
شايد اگر بخواهيم توصيف درستي از روابط ايران و روسيه و در كنار آن چين ارائه دهيم، عبارت راه رفتن بر لبه تيغ درست‌تر از همه باشد. روس‌ها به خوبي مي‌دانند كه ايراني‌ها به خصوص نخبگاني كه در دانشگاه‌هاي غرب تحصيل كرده اند، به هيچ عنوان نگاه مثبتي به روسيه ندارند و مرتب اين نگاه منفي را به داخل رسانه‌هاي عمدتاً اصلاح طلب تزريق مي‌كنند. عدم اعتماد به روس‌ها و توانايي پايين در حوزه فناوري شاه بيت اين نگاه منفي است.
از همين رو ولاديمير پوتين در سفر خود به تهران براي شركت در اجلاس سران اوپك گازي در ديدار خود با مقام معظم رهبري به اين نكته اشاره مي‌كند و مي‌گويد: ما روابطمان [با شما] را تاكتيكي مي‌دانستيم. مي‌دانيم كه در ايران كساني هستند كه مي‌گويند ممكن است ما شما را به غرب بفروشيم. روسيه از ايران، متحد راهبردي خودش صرف‌نظر نمي‌كند.
با اين حال و در شرايطي كه ايالات متحده امريكا از برجام خارج شده به نظر مي‌رسد كه نگاه به روابط با روسيه و چين فراتر از سرگرم شدن رسانه‌اي باشد؛ امري كه متأسفانه به نظر نمي‌رسد از سوي دولت رعايت شود.

از بي اعتنايي به شرق تا آغوش‌هاي گشاده برای غرب

زماني كه دولت حسن روحاني در سال 92 توانست در انتخابات رياست جمهوري به قدرت برسد، ايران زير فشارهاي شديد تحريمي غرب قرار داشت و طبيعي بود كه مهم‌ترين خريدار نفت ايران كشوري همچون چين باشد.
با اين حال چرخش سريع دولت حسن روحاني به سمت غرب عملاً باعث فراموشي ساير كشورها شد، به گونه‌اي که وزارت نفت دولت زنگنه در اقدامي ناگهاني قرارداد نفتي شركت‌هاي چيني را در ميدان نفتي يادآوران به اميد حضور شركت‌هاي نفتي غربي لغو كرد. نكته‌اي كه بعدها به عنوان يكي از دلايل تعويق سفر رئيس جمهور چين به ايران مطرح شد. همين الگو در مقابل روسيه تكرار شد. در حالي كه همكاري‌هاي امنيتي ايران در مسيري ديگر در كشور سوريه رو به رشد بود دولت اول روحاني به سمت محدود كردن روابط اقتصادي خود با دولت روسيه حركت مي‌كرد. حجم مبادلات دوجانبه بين روسيه در سال 2017 برابر با 7/1 ميليارد دلار بوده كه نسبت به سال گذشته آن 20 درصد تنزل داشته است و همچنين از ميانگين سال 2000 كه برابر با 3 ميليارد دلار بوده، بسيار پايين‌تر است. اين شرايط به معني آن است كه بعد از اجراي توافق هسته‌اي مبادلات ايران و روسيه تا حد قابل‌توجهي و در حضور شركت‌هاي اروپايي كاهش يافته بود. بر طبق آماري كه از سوي گمرك ايران منتشر شده است، واردات ايران از كشورهاي اروپايي در طول سه سال گذشته نزديك به 400 درصد افزايش يافته است. همين آمار نشان مي‌دهد كه اتكاي دولت به توسعه روابط با كشورهاي اروپايي تا چه اندازه بالا رفته است كه حتي واقعه‌اي همانند تحريم‌هاي روسيه عليه تركيه نيز نمي‌تواند محركي براي گسترش روابط ايران با روسيه به شمار بيايد.
حالا درست و در زماني كه امريكا با صراحت هر چه تمام‌تر از برجام خارج شده ايران بار ديگر به سمت روسيه برگشته است.
وزارت نفت كه از امضاي قراردادهاي تجاري با شركت‌هاي نفتي اروپايي نا اميد شده در حال تدارك امضاي قراردادهاي گسترده با شركت‌هاي نفتي روسيه است. تاكنون دو قرارداد امضاشده و برخی از كشورها از امكان امضاي چندين قرارداد ديگر تا سقف 40 ميليارد دلار خبر مي‌دهند. اين در حالي است كه توتال تنها شركت نفتي غربي اروپايي نيز به دليل امكان بازگشت تحريم‌ها به دنبال خروج از قرارداد براي توسعه بخش نفتي ميدان پارس جنوبي است.
در اين ميان جالب است كه تنها چيني‌ها از آمادگي خود براي خريداري سهم خود در اين ميدان خبر داده اند، نكته‌اي كه مورد توجه رسانه‌هاي غربي قرار گرفته است.
سرگئي ريباكوف، معاون وزير امور خارجه روسيه در ديداري كه روز پنج‌شنبه از تهران داشت، بيان كرد: دو كشور قصد دارند به همكاري‌هاي اقتصادي خود در تمام حوزه‌ها ادامه دهند. وي گفته: ما از تحريم‌ها هراسي نداريم. حال سؤال اينجاست كه چرا در ابتدا مقامات دولتي بر اساس يك نقشه منظم براي تنظيم روابط ايران و روسيه اتكا نكرده و اغلب در قالب رفتارهاي هيجاني به سمت روس‌ها و يا چيني‌ها متمايل مي‌شوند.

رفتارهاي هيجاني آفت كار ديپلماسي

واقعيت اين است که چنين سر گرم شدن‌هايي در هيچ دستگاه سياست خارجي در دنيا پذيرفته نيست، اما به نظر مي‌رسد كه دولت روحاني در مقابل دو قدرت اصلي در دنياي امروز دقیقاً از چنين الگويي پيروي مي‌كند. طبيعي است كه چنين رفتاري تنها موجب بی‌اعتمادی طرف مقابل به ما شده و حتي در مواقعي نمي‌تواند زمينه تأمین صددرصدی منافع ملي ما را فراهم كند. اگر اروپايي به هر دليلي با ايران به توافق رسيده و امكان ارائه يك تضمين صددرصدی در خصوص حفظ منافع ايران در برجام را داشته باشند، باز هم ايران از همكاري با روسيه و چين به سمت همكاري با اروپا منحرف خواهد شد.
برخي شخصيت‌هاي سياسي در ايران به صورت مداوم نسبت به همكاري با روسيه و چين هشدار مي‌دهند و آن را مخالف با روحيه استقلال كشور مي‌دانند و از سوي ديگر خواستار مذاكره با ترامپ مي‌شوند تا در‌هاي مذاكره باز است.
شايد بد نباشد به جاي چنين سخناني چنين شخصيت‌هايي به جاي ارائه راه حل‌هاي عوامانه يك نقشه راه صحيح به دولت پيشنهاد دهند تا دولت نيز از رفتارهاي هيجاني خود در اين باره بپرهيزد و بر اساس يك نقشه راه حركت كند.
تقاضايي كه برآورده كردن آن مهم‌ترین اولويت براي دستگاه سياست خارجي در چنين شرايط حساسي است.

غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مهرناز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۵۴ - ۱۳۹۷/۰۲/۲۵
0
0
دولت یازدهم ودوازدهم روحانی " ضربه زیادی به کشور زد " که
کشور ومردم ایران باید سالیان دراز بعد از پایان ریاست ایشان " خسارت تفکر ایشان ودولتمندان شان را بپردازند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار