کد خبر: 881635
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۰
«نظري بر بازي تاريخي اخير دونالد ترامپ با سرنوشت آدولف هيتلر» در گفت‌وشنود با خسرو معتضد
هر از گاهي سازمان اطلاعات امريكا با انتشار شايعاتي سعي مي‌كند موجي از تفرقه‌افكني را در جوامع ايجاد كند.

سمانه صادقي

هر از گاهي سازمان اطلاعات امريكا با انتشار شايعاتي سعي ميكند موجي از تفرقهافكني را در جوامع ايجاد كند. اين سازمان در روزهاي اخير نيز به انتشار خبري مبني بر زنده ماندن هيتلر، ديكتاتور بزرگ آلمان پس از پايان جنگ جهاني دوم و فرار وي به آرژانتين پرداخته است. هرچند لمپنيسم موجود در نظر و عمل دونالد ترامپ رئيسجمهور كنوني امريكا، سخنان وي را در منظر افكار عمومي فروميكاهد، اما بهانهاي براي بازخواني ماجرا توسط محققان ايجاد ميكند. در مصاحبهاي كه با خسرو معتضد كارشناس تاريخ در پي ميآيد، اين شايعه را واكاوي كردهايم.

خبري در هفتههاي اخير منتشر شد كه 70سال پس از پايان جنگ جهاني دوم همواره آدولف هيتلر ديكتاتور بزرگ زنده بوده و پيش از ورود ارتش شوروي فرار كرده است. پس از شنيدن اين شايعه چه چيزي به ذهن شما خطور كرد؟

داستان از اين قرار است كه سازمان اطلاعات مركزي امريكا گزارش داده كه به دستور آقاي ترامپ ما اسنادي يافتهايم كه هيتلر بعد از سقوط حكومتش با تغيير چهره و نام خانوادگي ديگري به كلمبيا گريخته و پس از كلمبيا به آرژانتين و برزيل رفته است. بر اساس اسناد منتشر شده، او تا 95 سالگي يعني سال1984 ميلادي زنده بوده يعني انقلاب ايران را هم ديده است؟! در تمام اين سالها سيآياي با انتشار چهرههاي مختلفي براي يافتن او تلاش كرده است. بر اساس يكسري اسناد متعلق به سيآياي اين سازمان دهها سال پيش در پي گزارشي از يكي از مأموران سابقSS(گارد امنيت آلمان نازي) به دنبال يافتن مكان اختفاي هيتلر در كلمبيا بود. به نقل از روزنامه ديليميل، بر اساس اين اسناد مأموران سازمان سيا در ابتدا ادعاي اين فرد را كه يك سرباز سابق آلمان نازي بود، جدي نگرفتند اما رئيس ايستگاه سيآياي در شهر كاراكاس(ونزوئلا) بعداً اين ادعاها را به همراه يك قطعه عكس براي مافوق خود فرستاده بود. اين سرباز گفته بود كه شخصاً با رهبر ديكتاتور آلمان نازي در ميان يك جامعه از نازيهاي سابق در كشور كلمبيا در سال 1954 يعني 9 سال پس از پايان جنگ جهاني دوم و مرگ هيتلر ديدن كرده است. 

اين اسناد نشان ميدهد كه اين فرد با نام فيليپ سيتروئن در سال 1954 نزد مأمور سيا رفته تا بگويد با فردي كه به ادعاي او هيتلر بود و در شهر تونجا واقع در شمال بوگوتا(پايتخت كلمبيا) زندگي ميكرد، ديدار كرده است. در ادامه خبر آمده مأمور سيا زماني تلاش كرد به سراغ اين فرد كه ادعا شد در همان محل زندگياش به او پيشوا يا به زبان آلماني فوهلر ميگويند و خود را آدولف شاتلماير خوانده بود، برود كه ظاهراً محل اقامتش آرژانتين بوده است. با اين حال سازمان سيآياي به شدت درباره اين ديدگاهها ترديد داشت و بعداً توصيه كرد اين موضوع كنار گذاشته شود. مأمور سيا اين ماجرا را در يك يادداشت غيررسمي ثبت و بعداً آن را به عنوان شايعات خيالي رد كرد. در سال 1955 م يك مرد ديگر با اسم رمز سايلمودي شناسايي شد و اين ماجرا را دوباره نزد مأموران مطرح كرد و به آنها گفت كه سيتروئن آن را براي دوستش تعريف كرده است. با اين حال با انتشار يك سند نميتوان با قاطعيت در برابر سرنوشت هيتلر نظر داد. همانطور كه هنوز مرگ بنلادن، رهبر القاعده به دست نيروهاي امريكايي در هالهاي از ابهام است. علاوه بر اين در ادامه خبر آمده كه خاكسترهاي منتسب به هيتلر خاكستر جسد زني 33 ساله نيز وجود دارد! تنها نكته درست مطلب همين است.

هدف ترامپ و سيآياي از انتشار چنين اخباري كه اثبات عدم صحتشان كار چندان دشواري نيست، چيست؟

يكي اينكه آقاي ترامپ آدم جنجالي است و چون آلمانيتبار است، بدش نميآيد چنين شايعاتي بر سر زبانها بيفتد. البته به نظر من خودش هم از نظر روحي و فكري خيلي حالت فاشيستي و نازي دارد و بسياري از كارهايش غيرعادي است. ديگر اينكه احتمالاً هاليوود قصد ساختن فيلم تازهاي در مورد هيتلر را دارد براي همين سعي ميكند با پخش چنين شايعاتي توجه مردم را نسبت به اين موضوع برانگيزد. همانطور كه بارها در رابطه با اين موضوع فيلم ساخته است. البته هر چند سال يكبار اسنادي دروغين منتسب به سازمان سيا در خصوص وقايع مختلف منتشر ميشود. مثلاً سال گذشته از سندي صحبت شد كه طبق آن، امام خميني بعد از جريان 15 خرداد سال 1342 نامهاي براي كندي رئيسجمهور وقت امريكا نوشته است. در حالي كه آبانماه سال 1342 كه امام خميني به تركيه تبعيد شد، كندي در دالاس كشته شده بود. بنابراين صحت چنين نامهاي درست نيست. علاوه بر اين با توجه به كاراكتر امام خميني بعيد ميدانم كه نامهاي به كندي بنويسد و از شاه شكايت كند. همچنين چند ماه پيش خبري در خصوص همكاري آيتالله كاشاني و دريافت پول از سيآياي پخش شد و باعث شد يك عده آدمبيسواد هوچي از آن سوءاستفاده و آيتالله كاشاني را محكوم به داشتن روابط پشت پرده با امريكا كنند. البته من در مصاحبههايم صحت اين مسئله را رد كردم.

اما در مورد خبر اخير كه به زنده بودن و فرار هيتلر به آرژانتين است بايد گفت متأسفانه آنقدر اسناد و مدارك وجود دارد كه اصلاً نميشود روي صحت چنين مسئلهاي حساب كرد، چون ميبينيم مأمور سيآياي در گزارشش ميگويد: من ديدم، اون گفته، او شنيده كه هيچكدام از اينها سند محسوب نميشوند. در واقع خبرسازان يكسري حقايق را با يكسري مهملات و داستان توأم كردهاند.

شايعه ديگر اين است كه هيتلر پيش از رسيدن ارتش شوروي به مقرش در برلين با خوردن سم و شليك گلوله به سر خود خودكشي كرده، اين مسئله صحت دارد؟

اين مسئله نيز اشتباه است. چون سم را همسرش اوا بران خورده است و او با شليك يك گلوله در دهان خودكشي كرده است.

علت ازدواج هيتلر در آخرين ساعات مرگش و در شرايطي كه متفقين و ارتش شوروي دورتادور برلين را محاصره كرده بودند، چه بود؟

اولاً لازم است بدانيد كه اوا بران شاگرد هوفمان عكاس هيتلر بوده و سالها به عنوان معشوقه هيتلر در اقامتگاههاي ورچست گادن در مونيخ و بر فراز كوههاي آلپ و شانسلري در برلين زندگي ميكرده است. هيتلر براي آنكه در آينده نگويند هيتلر زني را بدنام كرد، دستور ميدهد يك ساعت پيش از مرگشان «واگنر» عاقد شهرداري آن دو را به عقد يكديگر درآورد. هيتلر و اوا بران در برابر شهود اظهار ميكنند هر دو آريايي هستند و ناخوشي موروثي ندارند، بعد از عقد هم كمي ميرقصند و غذا ميخورند و شادي ميكنند ولي اينكه گفته ميشود عقد شفاهي انجام گرفته است، درست نيست چون سند ازدواج هيتلر به دست نيروهاي شوروي ميافتد و من آن سند را در اختيار دارم. البته مادر و خواهر اوا بران(گرتل) بعد از جنگ جهاني دوم زنداني شدند و پس از آزادي خاطراتشان را در برلين به چاپ رساندند.

در اين خبر آمده كه هيتلر به آرژانتین فرار كرده، چه علتي براي اين كار وجود دارد؟

آرژانتين، برزيل و شيلي از جمله كشورهايي هستند كه مهاجران آلماني طي قرون 16 تا 20 بسيار به آنجا رفتهاند و به همين خاطر در آرژانتين هنوز آلمانيتبارها زياد هستند. در جنگ جهاني دوم هم گوبلز راديويي به نام «راديو ترانس فورد» ( انتقال اطلاعات) راهاندازي كرده بود كه مقرش در آلمان و شنوندگانش در امريكاي جنوبي بودند. همچنين در جنگ جهاني اول سفير آلمان با ارسال تلگرافي، قصد داشت مكزيك را تحريك به اعلان جنگ عليه امريكا كند.

علت تحريك مكزيك توسط آلمان براي جنگ با امريكا چه بود؟

ايالت تگزاس يك ميليون كيلومترمربع و مركز نفت و ثروت امريكا است و تا اواسط قرن 19 متعلق به مكزيك بود ولي امريكاييها آن را به زور گرفتند. در تلگراف سفير آلمان در مكزيك به زيمرمان نوشته شده بود: «شما مكزيك را وادار به اعلان جنگ به امريكا كنيد كه ما تگزاس را ميخواهيم تا امريكاييها وارد جنگ شوند. اگر اين اتفاق بيفتد ما همه جور كمكي به مكزيك خواهيم كرد. » انگليسيها از طريق پايگاههاي جاسوسي كه ميان اروپا و امريكا داشتند اين تلگراف را شنود كردند و به اطلاع دولت امريكا رساندند كه مكزيكيها عليه شما ميخواهند جنگ راه بيندازند و آلمان تحريككننده است. علاوه بر اين در جنگ جهاني دوم ناوگان بزرگ آلمان به نام بيسمارك به بندر «مونته ويدئو» در كشور شيلي پناهنده ميشود. انگليسيها و امريكاييها دولت شيلي را تحت فشار ميگذارند كه اين ناو را براند و پناهندگي ندهد و بالاخره انگلستان اين ناو را غرق ميكند، بنابراين با اين سوابق علاقه آرژانتينيها، برزيلي‌‌ها و شيليها به آلمانيها محرز است.

در مقابل اسناد سيآياي چه مداركي براي اثبات مرگ هيتلر وجود دارد؟

از جمله مدارك صحت مرگ هيتلراستخوان نيمسوخته فكي است كه در باغ شانسلري (صدراعظمي- هيتلر در حالي كه رئيسجمهور آلمان بود خودش را صدراعظم نيز ميدانست و اين دو مقام را در هم ادغام كرده بود) به دست آمده است. محققان روسي با تطبيق كامل اين فك نيمسوخته با عكسهاي راديوگرافي فك هيتلر كه در نزد دندانسازش پرفسور ولاشكه بود، از اواخر ماه مي1945 يعني 20 روز بعد از خودكشي هيتلر مرگ او را اثبات كردند. در پناهگاه شخصي هيتلر در شانسلري علاوه بر او و اوابران، گوبلز و همسرش و شش فرزندشان نيز آنجا ساكن بودند. علاوه بر آنها هانريش هيملر، گونشه، منشي هيتلر، خانم ژنرال كريستان و بانو ينگه، دوشيزه مانزيالي و آشپز هيتلر و در اتاق ديگر مارتين بورمان، اريش هارتمان (خلبان هيتلر)، آكسمن، باور، دورنسن، چند نفر هم بازرس و مأمور امنيتي حضور داشتند. 11 نفر از اين افراد به دست متفقين افتادند و همه آنها در دادگاه نورنبرگ گزارش دادند كه هيتلر خودكشي كرده و مرده است. در واقع تمام اطرافيان هيتلر يا كشته شدند يا به دار آويخته شدند.

از جمله كساني كه شهات به سوزاندن هيتلر دادند: 1- گنشه: مستخدم مخصوص هيتلر است كه خودش جنازه را در باغ سوزانده است.

2- آلبرت اشپير: وزير صنايع نظامي كه 20 سال زنداني و در سال 1970 آزاد شد پس از آن هم خاطراتش را نوشت.

3- درياسالار دنيتس: فرمانده نيروي دريايي آلمان كه او نيز 20 سال زنداني بود و پس از آزادي خاطراتش را نوشته است.

4- خانم هانارايچ: خلباني كه قرار بود هيتلر را فراري دهد. وي پس از جنگ خاطراتش را نوشت.

5-والتر شلمبرگ: مديركل اداره ششم ضدجاسوسي كه بعد از جنگ به شش سال زندان محكوم شد و در آنجا هم مرد. امور جاسوسي در ايران با او بود.

نيروها و تانكهاي ارتش شوروي كه در زمان خودكشي هيتلر به خيابانهاي مجاور باغ نزديك شده بودند، توانستند پس از ورود به باغ، محل دفن هيتلر را شكافته و از ميان خاكستر استخوانها كه با خاك مخلوط شده بودند تكهاي از پيشاني هيتلر را بيابند و براي تحقيقات به شوروي ببرند. بازديد از اين تكه پيشاني در زمان استالين ممنوع بود ولي اين امكان در اين دوره فراهم شده است. بنابراين به ضرس قاطع من خسرو معتضد زنده بودن هيتلر را تكذيب ميكنم.

طراحان فرار هيتلر چه كساني بودند و قرار بود به كدام نقطه صورت گيرد؟

ستاد جنگ هيتلر كه هر روز در سرداب پناهگاه شانسلري جلسه تشكيل ميداد در 20 آوريل 1945 يعني اواسط ماه ارديبهشت 1324-1323 گورينگ، ژنرال كربس، ژنرال بورگدورف، هيملر، كایتل، يودل، ادتسوسن، گوبلز و برومان نزد هيتلر رفتند و تولدش را به او تبريكگفتند و پيشنهادكردند كه وي با پرواز از برلين خارج شود و به سمت جنوب آلمان، اوبرسالتسبوك در اتريش برود. همچنين هانا رايچ در روزهاي آخر به ديدار هيتلر رفته و ميگويد حاضرم شما را با هواپيما از برلين خارج كنم. حتي به خاطر از بين رفتن فرودگاهها هواپيما را هم در خيابان مينشانم اما هيتلر كه قصد فرار از آلمان را نداشت ميگويد: اگر من فرار كنم به ملت آلمان و جواناني كه كشته ميشوند، خيانت كردهام.

در این بخش از گفتوگو بدنیست بفرمایید علت محبوبیت هیتلر در میان مردم آلمان چه بود؟

هيتلر هيچ وقت گوشت نخورد و منوي غذايش 50 نوع سالاد و كوكو و غذاي غيرگوشتي بود. همچنين با آنكه ديكتاتور بود ولي در ميان ملت آلمان خيلي محبوبیت داشت طوري كه وقتي با ماشين بنزش در مونيخ حركت ميكرد زنان آلماني به دنبال ماشين وي دويده و سرشان را به ماشينزده و ميبوسيدند. علت محبوبيتش هم اين بود كه مردم آلمان را صاحبخانه و براي 6 ميليون آلماني كار توليد كرد. اتوبانو فرودگاهساخت و حتي چون عاشق بچه بود خانوادههايي را كه 10 فرزند به دنيا ميآوردند به حضور ميطلبيد، هرچند خودش بچهدار نشد.

سران حزب نازي چطور شناسايي و دستگير شدند؟

دولت اسرائيل شش دستگاه جاسوسي و غيرجاسوسي دارد. تشكيلات «هاگانا اشتنزوايلومي» همه جنايتكاران نازي را پيدا كرد. بيشتر اين جنايتكاران در آرژانتين و برزيل بودند. در واقع يهوديان در سطح دنيا از طريق عوامل محلي جستوجو و اين جنايتكاران را دستگير كردند. از معروفترين دستگيرشدگان آدولف آيشمان بود كه در تمام اردوگاههاي نازي مخصوصاً در آشويتس، دستور كشتن زنان و مردان و بچههاي يهودي را ميداد. پس از پايان جنگ 15 سال اين فرد زنده مانده اما بالاخره شناسايي و شبانه دزديده و داخل يك قوطي با كشتي به اسرائيل فرستاده شد. آنجا او را محاكمه و اعدام كردند و جنازهاش را در اقيانوس هند ريختند. چطور اسرائيليها آنقدر شعورشان نرسيد كه در تمام اين سالها هيتلر را پيدا كنند؟!

از منظر عقلي هم اگر به اين واقعه بنگريم هيتلر كجا ميتوانست فرار كند؟ ميدانيد كه شهر برلين به دريا راه ندارد و در وسط آلمان شرقي واقع شده و نزديكترين دريا به آن، درياي بالتيك و درياي شمال است. پس هيتلر راه خروج دريايي نداشته و از طريق اتريش هم اين امكان وجود نداشت چون خانم رايچ در خاطراتش آورده كه هيتلر نميپذيرد او را از طريق پرواز به اتريش فراري دهند.

چه عواملي سبب شدند هيتلر در نهايت دست به خودكشي بزند؟

هيتلر به خاطر مصرف قرصهاي زياد دچار بيماري روحي و بيخواب بود. دكتر مورر قرصهاي بسياري به وي ميداد و سر همين مسئله هم پريشان شده بود به همين خاطر در ماههاي آخر هر روز اخبار بدي از شكستنيروهايش به او ميرسيد. هرچند ژنرالها سعي ميكردند از شدت خبر شكستها بكاهند و مثلاً خبر شكست يك ارتش را يك لشكر عنوان ميكردند. او نيز مثل هر ديكتاتوري دچار وحشت بود. از طرفي روسها دور تا دور شهر را محاصره كرده بودند، در هر 500 متر يك توپ گذاشته بودند و همينطور شهر را بمباران ميكردند و هيچ كس نميتوانست از شهر خارج شود. علاوه بر آن در شب 28 و 29 آوريل خبر رسيد كه هيملر با متفقين تماس گرفته و گفته ميخواهيم آلمان را تحويل متفقين غربي بدهيم كه شوروي نتواند آلمان را بگيرد. به همين خاطر هيتلر بلافاصله هيملر را معزول ميكند. از طرفي ميشنود كه گورينگ با امريكا و انگلستان تماس گرفته است. امريكاييها از طريق شبكه آلن دالس در منطقه جاسوسي ميكردند. گورنيگ به امريكاييها اظهار كرده بود: هيتلر عقلش را از دست داده و قدرت تصميمگيري ندارد براي همين من ميخواهم خودم را جانشين هيتلر معرفي كنم. من با شما صلح ميكنم و شما قول بدهيد ملت آلمان را نابود نكنيد. علاوه بر اين هيتلر در 29 آوريل دستور تيرباران فكلاين(باجناقش) را نيز ميدهد.

علت خيانت گورينگ به هيتلر چه بود؟

هيتلر دستور داده بود تمام پلها را منفجر و عمارات و فرودگاهها و بنادر را تخريب كنند ولي گورينگ دلش ميسوخت. بنابراين هيتلر دستور ميدهد كه او را دستگير و اعدام كنند هرچند گورينگ فرار ميكند.

در نهايت خودكشي هيتلر به چه شكل انجام و چرا جسد وي سوزانده ميشود؟

هيتلر پس از صرف آخرين غذاي خود به بزرگان حزب كه براي ديدارش آمده بودند ميگويد اگر مي‌‌توانيد از اينجا خارج شويد. سپس به همسرش اوا بران قرص سيانور ميدهد و خودش هم با شليك يك گلوله در دهان ساعت 3 بعدازظهر خودكشي ميكند. هيتلر دستور داده بود كه جسد او و همسرش خانم بران را در گودالي كه به واسطه شليك توپ نيروهاي متفقين در باغ شانسلري ايجاد شده بود، بسوزانند. به همين خاطر به رانندهاش اريخ كانتهكا دستور ميدهد 200 ليتر بنزين به باغ بياورد ولي او 180 ليتر بيشتر نميتواند پيدا كند. يك نگهبان كه بعدها در رابطه با مرگ هيتلر در دادگاه شهادت داده، ميگويد با ديدن آن مقدار بنزين پرسيدم: براي چه آنقدر بنزين ميخواهيد؟ كه ميگويند: براي دستگاه تهويه! ولي باز نگهبان معترض ميشود دستگاه تهويه كه با موتور ديزل كار ميكند!

كنته كا بنزين را به باغ ميآورد سپس براي آوردن اجساد به پناهگاه ميرود. بورمان جسد هيتلر را برميدارد. جنازه هيتلر و همسرش را در پتو ميپيچد تا سر متلاشي شده هيتلر پنهان بماند، سپس اجساد را در راهرو به كنته كا ميسپارد تا آنها را در چاله قرار داده و كنار هم بسوزاند. گنشه پارچهاي را آغشته به بنزين ميكند و اجساد را در آتش ميسوزاند. در غروب آفتاب چهار نفر از افرادSSباقيمانده اجساد را دفن كردند.

هيتلر وصيتنامهاي هم نوشته بود؟

بله، هيتلر وصيتنامهاش را به خانم منشياش ديكته و سپس امضا كرده بود. 19 آوريل وصيتنامهها به جاهايي كه قرار بود فرستاده شد. از جمله به دست فيلد مارشال شونرسرفرمانده جديد پيادهنظام آلمان، فيلد مارشال دنيتس فرمانده نيروي دريايي. طبق وصيتنامه هم يك قسمت از خاكستر هيتلر و همسرش به رودخانهاي ريخته ميشود. 10 سال پيش فيلمي از زندگي اين خانم منشي تهيه شد. در خاطرات وي آمده كه وقتي ارتش شوروي وارد برلين شد اجازه دادند هر كس ميخواهد برود. من هم لباس نظاميام را عوض كرده و لباس شخصي پوشيدم و آرام بيرون رفتم.

گويا دكتر گوبلز هم خودكشي ميكند و عكسي از جنازه وي مدتها به عنوان جسد هيتلر دست به دست ميشده است؟

بله، دكتر گوبلز هم به همسرش ماگدا دستور ميدهد به بچهها قرص خواب بخوراند. سپس مادر احمق و متعصب قرص سيانور را در دهان شش كودك خود ميشكند و آنها ميميرند. خودش و گوبلز هم همينطور دست به خودكشي ميزنند. طبق وصيت گوبلز جنازه آنها را هم قرار بوده بسوزانند ولي به خاطر شدت درگيري و بمبارانروسها سربازان فرار ميكنند و جنازه گوبلز سالم ميماند. روسها جنازه را به شوروي بردند و معايناتي روي آن انجام دادند.

رفتار نيروهاي متفقين و ارتش شوروي با مردم آلمان پس از جنگ و اشغال كشور چگونه بود؟

امريكاييها و انگليسيها آدمهاي خطرناكي هستند. آنها علاوه بر برلين شهرهاي تفريحي درسدن، ويست بادن، بادن بادن را هم بمباران كردند. همچنين در بمباران تابستان 1943 هامبورگ در يك شب 70 هزار نفر كشته شدند. اين بمباران با گازهاي كشنده فسفر بود كه وارد پناهگاهها شد و مردم را تبديل به سنگ كرد. تلفن و مخابرات قطع بود و خبري منتقل نشد و مردم شبانه كشته شدند. تعداد كشته و مفقودشدگان طي بمباران متداوم 110 هزار نفر بود. پس از پايان جنگ هم ارتش شورويمردم آلمان را مورد آزار قرارداد و حتي به آنها تجاوز ميكرد. سرلشكر ايراني به نام حبيبالله خان شيباني را هم كه با رضا شاه اختلاف داشت و از سال 1310 ايران را ترك كرده و به آلمان رفته بود هم كشتند. ماجرا از اين قرار بود كه پس از اشغال آلمان توسط ارتش شوروي او خودش را به آنها معرفي ميكند و ميگويد كه من ايرانيام به اين خيال كه ايران در دست متفقين است و آنها هم با او كاري نخواهند داشت. اما ارتش شوروي تصور ميكند او خائن است كه از كشورش خارج شده براي همين او را تيرباران ميكنند.

تبليغات نازيها در ايران چطور بود و پس از شكست آلمان نازي چه بر سر حاميان هيتلر در ايران آمد؟

دكتر داوود منشيزاده، استاد ايرانشناسي دانشگاه مونيخ وابسته به حزب نازي هم بود و 17 سال در آلمان زندگي كرد. ايشان حتي در آلمان افسر وظيفه شد. اين آقا از دوستان نزديك خانواده ما بود كه از آلمان به اسكندريه مصر رفت و در سال 1327-1326 به ايران آمد و در دوران حزب بازي در ايران حزب نازي به نام «ناسيونال سوسياليست»(كارگران ايران) يا «سونكا» را درست كرد. اين حزب گروهي هم براي جوانان به نام «ايران فرزندان» داشت. تشكيلات اين حزب عين تشكيلات آلمان نازي بود اما با يونيفرمهاي سياه و پرچم قرمز و بازوبند. وي در سال 1337 از ايران رفت، بعدها گفتند در كودتاي قرني عليه شاه دست داشته است. البته سال 1340 در دوره دكتر اميني به ايران بازگشت ولي بعدها دوباره از ايران رفت و به سپهبد بختيار پيوست و در راديو بغداد عليه شاه صحبت ميكرد. وي در سال 1365 در امريكا فوت شد.

غیر قابل انتشار: ۲۱۸
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۱
فرشید
|
United States
|
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۳۰
0
10
دروغ های زیادی هم ساخته شد تا هیتلر را بسیار منفور نشان دهند
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر