مريم ترابي
تابستان امسال را چگونه گذرانديد؟ اشتباه نكنيد، قرار نيست درباره اين موضوع انشا بنويسيم. فقط ميخواهيم روزهاي تابستاني كه گذشت را با هم يك مرور كوتاه داشته باشيم. روزهاي بلند تابستان، تعطيلي مدارس و گرما بهترين فرصت براي گردش، تفريح و رفتن به شهرهاي مختلف و مناطق خنك و سردسير است. وقتي به سفر و گشت و گذار فكر ميكنيم و از ديگران نظر و پيشنهاد براي معرفي يك جاي خوب را ميخواهيم تقريباً در اكثر مواقع سفر به كشورهاي خارجي بسته پيشنهادي دوستان و اطرافيان است. با تعريف خاطرات از تجربيات خود در روزها يا سالهاي پيش، از سفر به فلان كشور، در ما وسوسه رفتن را چنان برميانگيزند كه تسليم پيشنهادهاي هيجانانگيز و وسوسهكننده آنان ميشويم به حدي كه راهي جز رفتن پيش روي خود نميبينيم و در نهايت با كلي هزينه و مخارج، بخشي از تابستان خود را اينگونه ميگذرانيم. در كل، سبك زندگي امروزي بسياري از ايرانيها به خصوص اهالي كلانشهرها، به نحوي است كه اگر يك سفر خارجه در كارنامه سفرهاي تابستانيمان نباشد گويا باعث كسر شأن و پايين بودن كلاس و طبقه اجتماعيمان ميشود! به راستي چرا رفتن به سفرهاي خارجي به يكي از دغدغههاي اصلي بسياري از ما ايرانيها تبديل شده است؟
پز سفرهاي خارجي
سفر رفتن بر حسب نياز و به قصد استراحت و آرام كردن ذهن بعد از چند ماه كار و تلاش است. سفر با خانواده يا دوستان و همگروهيهاي هميشگي عموماً به قصد لذت بردن از سفر و احساس آرامش و آسايش داشتن و ثبت خاطرات شيرين است. اين سفرها ميتواند يكروزه در همين حوالي شهر خودمان باشد يا ميتواند در شهرهاي دورتر يا كشورهاي ديگر باشد. چند سالي است كه با تغيير سبك زندگي، سبك سفرهاي ما ايرانيها هم تغيير كرده است. پديده عجيب چشم و همچشمي كه تمام جوانب زندگي امروزي را به يك ويترين پر از لوازم و رفتارهاي لوكس و تزئيني تبديل كرده است، سفرهاي لوكس و لاكچري را هم به زندگي ما وارد كرده است. سفرهايي كه فقط براي نمايش و به رخ كشيدن انجام ميشود.
در هفتههاي پاياني شهريور امسال تب داغ رفتن به خارجه بسيار سوزان بود. همه در تكاپوي رفتن و استفاده از آخرين روزهاي تابستان در بلاد خارجه بودند. گويا روزها و ماههاي ديگر سال نميتوانستند بروند، حتماً بايد در همين ايام اين سفرها را ميرفتند. نكته جالب اين تب داغ، استفادهيا همان سوءاستفاده آژانسهاي مسافرتي از اين شرايط، براي برداشت بيشترين سود براي خود بود. قيمتهاي نجومي كه مغز هر شنوندهاي از شنيدن آن سوت ميكشيد، اين همه طرفدار پيدا كرده بود. حالا همه با اين عجله كجا ميروند؟ خب معلوم است چه جايي ارزانتر از تركيه و كشورهاي همسايه!
مسئولان گردشگري آماري ارائه ميدهند كه حاكي از بالاترين رقم سفر به تركيه در پنج ماهه نخست سال است. بر اين اساس در پنج ماه اول سال جاري سفر ايرانيها به خارج از كشور در مقايسه با زمان مشابه سال پيش حدود ۲۱ درصد رشد داشته است. در اين مدت تركيه، عراق، امارات، جمهوري آذربايجان، ارمنستان، گرجستان، آلمان و عربستان مقاصد اصلي مسافران و گردشگران ايراني بوده است. در مورد تركيه، بر اساس آمار وزارت فرهنگ و گردشگري اين كشور، گردشگران ايراني جزو پنج كشور اولي هستند كه بيشترين سفر را به تركيه داشتهاند.
وقتي زندگي ما ايرانيها زير سايه چشم و همچشمي قرار گرفته است بايد هم آمار سفرهاي خارجي بيشتر از سفرهاي داخلي باشد. افرادي كه چشم و همچشمي و برنده شدن در مسابقه « كي بيشتر پول داره؟» برای آنان معيار خوشبختي شده است و افرادي كه ملاك سفر خوب را رفتن به كشورهاي ديگر ميدانند، تمام فشارهاي اقتصادي را بر خود متحمل ميشوند كه از ديگران عقب نمانند، پس ديگر نبايد افزايش آمار و ارقام سفرهاي خارجي دور از ذهن باشد. كارشناسان معتقدند بالا بودن نرخ خدمات گردشگري در ايران و همچنين تنوع محصول در ساير كشورها از عوامل گرايش به سفرهاي خارجي است. در واقع زماني كه نرخ قيمت يك سفر داخلي بيشتر يا برابر با نرخ سفر به يكي از كشورهاي همسايه است، تقريباً همه ترجيح ميدهند با اين هزينه به كشور ديگري بروند.
البته سفر رفتن بسيار خوب و مفيد است. از قديم گفتند:« بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي» هميشه رفتن به مناطق مختلف و آشنا شدن با فرهنگ و رسومات گوناگون باعث بالا رفتن تجربه و دانش انسان ميشود، اما امروزه در اكثر موارد افراد خود را براي يك سفر به آب و آتش ميزنند تا فقط عكس بگيرند و در شبكههاي اجتماعي خود جار بزنند كه «آهاي خبردار ما رفتيم فلان جا!» يا در اينستاگرام خود استوري بگذارند! زماني هم كه به وطن برميگردند اگر از تجربههاي سفرشان بپرسيم چيزي براي گفتن ندارند. شايد به اين دليل كه تفريحات آزاد و جاذبههاي ديگر اين كشورها بيشتر از آثار تاريخي و ديدني آنجا براي بعضيها قابل توجه است. بدون شك با اين رويكرد هيچ خامي در سفر پخته نميشود.
جاذبههاي كشور خود را دريابيم
وقتي سخن از گردشگري داخلي به ميان ميآيد همه چند شهر بزرگ، جاذبهها،اماكن طبيعي و تاريخي آنها را به ذهن ميآورند،در حاليكه جاذبههاي توريستي و گردشگري كشور ما تنها همان چند شهر و منطقه نيست، بلكه ايران پر از مناطق بكر و ديدني است كه بسياري از ما از وجود اين مناطق آگاهي نداريم. اين در حالي است كه كشورهاي ديگر از كوچكترين مكانهاي ديدني خود براي جذب گردشگر استفاده ميكنند. بخشي از اين عدم آگاهي به عملكرد ضعيف متوليان گردشگري بر ميگردد و بخش ديگر به آموزش ضعيف نظام آموزشي كشور در زمينه سفر و گردشگري. در نظام تعليم و تربيت، آموزش و خانواده جايگاه چنداني براي گردشگري داخلي قائل نيستيم و شهرهاي گردشگرپذيرمان بهميزان اندكي ظرفيت و تسهيلات گردشگري فعال براي گردشگران داخلي فراهم ميكنند. شهرهاي توريستي نيز گران هستند و هزينههاي گردشگري بالاست.
آگاهي نداشتن مردم از جاذبههاي گردشگري كشور و بالا بودن هزينه سفرهاي داخلي باعث شده است اگر مردم بودجه سفر به كشورهاي همسايه را نداشته باشند راهي جادههاي شمالي كشور شوند و تعطيلات خود را در آنجا سپري كنند، درحاليكه ميتواند اينگونه نباشد و ميتوانيم با معرفي و آگاهي دادن در زمينه جاذبههاي بكر گردشگري كشورمان، جامعه را به گردشگري داخلي ترغيب كنيم و مانع خارج شدن ارز از كشور شويم.