سعيد احمديان
فعاليتهاي بزرگ بسيج در عرصه ورزش بر كمتر كسي پوشيده است. نيروي مردمي كه با توجه به تأكيدات رهبر انقلاب، هر جا كمبودي احساس شده، وارد ميدان شده و توانسته موفق عمل كند و كاستيها را به حداقل برساند. ورزش نيز يكي از اين عرصههاست كه از خدمات بسيج بيبهره نبوده است. علاوه بر ساخت بيش از 3 هزار سالن ورزشي در نقاط مختلف كشور، ورود بسيج به موضوع استعداديابي يكي از مهمترين فعاليتهاي سازمان ورزش بسيج در شش سال گذشته بوده است. با توجه به ضعف شديد سيستم ورزش در ردههاي پايه، بسيج با برنامهريزي علمي از اوايل دهه 90 با ورود به اين مبحث به دنبال پر كردن اين خلأ در ورزش كشور است. مسئلهاي كه زمينهساز پشتوانهسازي و تربيت قهرمانان آينده ميشود تا ديگر نگران خداحافظي قهرمانان ورزش كشورمان در رشتههاي مختلف نباشيم. با توجه به زمانبر بودن و برنامه بلندمدتي كه بايد در موضوع استعداديابي داشت، متوليان اصلي ورزش مانند وزارت ورزش و فدراسيونها كمتر به ورزش پايه ورود كردهاند و به جرئت ميتوان گفت كه بسيج تنها نهادي در كشور است كه فعاليت بزرگي را در قالب راهاندازي پايگاههاي استعداديابي براي تربيت قهرمانان آينده ورزش كشور، آغاز كرده است. در اين زمينه با سردار كاظم يزداني رئيس سازمان ورزش بسيج گفتوگو كردهايم.
سردار در ابتداي صحبتتان ميخواهيم از فعاليتهاي بارز بسيج در عرصه ورزش صحبت كنيد و اينكه چه كارهاي شاخصي را سازمان ورزش بسيج در سالهاي اخير در امر ورزش كشور انجام داده است؟
با گراميداشت ياد و خاطره جانفشاني رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، الحمدلله با حمايتهاي خوبي كه مسئولان بسيج در برنامه پنجم داشتند، سه كار راهبردي و استراتژيك را در بسيج توانستيم به جاهاي خوبي برسانيم؛ يكي بحث زيرساختها بوده كه ساخت نزديك به 3 هزار سالن ورزشي در پنج سال كه با حمايت مسئولان و تلاش آحاد بسيجيان صورت گرفت، يك كار بينظير بود. در كنار آن مسئله تربيت نيروي انساني متخصص بود، كه اين دو در كنار هم يعني داشتن زيرساخت و تربيت نيروي انساني متخصص كه نشاندهنده توسعهيافتگي ورزش يك كشور است و الحمدلله با حمايت مسئولان اين امر محقق شد و نزديك به 17 هزار مربي و مدير ورزشي را توانستيم در اين پنج سال تربيت كنيم. سومين كار بزرگ تأسيس و راهاندازي پايگاه استعداديابي بود. تقريباً پنج سال پيش آقاي نقدي ما را خواستند و گفتند براي يك كار اصولي و بنيادين در مسئله ورزش قهرماني چه كاري بايد انجام دهيم. معتقد بودند كه بسيج بايد به دنبال كاري باشد كه واقعاً خلأهاي ورزش قهرماني را در كشور پر كند و كمكي به ورزش قهرماني بكند. با توجه به تجربياتي كه داشتيم و در كشورهاي مختلف ديده بوديم، پيشنهاد داديم كه اگر بخواهيم در عرصه بينالمللي داراي يك جايگاه پايدار باشيم و اينقدر نوسان در رتبهها به خاطر مشكل در برنامهريزي در كسب عناوين نداشته باشيم كه يك دفعه هفدهم، يك دفعه سي و پنجم شويم، راهش اين است كه ورزش پايه تقويت شود و بايد در بحث استعداديابي و شناسايي استعدادها و تربيت تخصصي ردههاي پايه وارد عمل شويم. ايشان پذيرفتند و گفتند برنامهتان را بياوريد. با كمك و تلاش اساتيد علوم ورزشي در آن مقطع نرمافزار تست پيكرشناسي و تستهاي مختلف ديگر آماده شد كه نزديك به هفت نوع تست براي ورود اوليه به پايگاه استعداديابي تعريف شده بود.
با توجه به صحبتهايتان به نظر ميرسد از همان ابتدا بر خلاف برخي جاهاي ديگر با يك نگاه علمي و مبتني بر دانش روز دنيا به موضوع استعداديابي ورود كردهايد؛ امري كه ميتواند ضامن موفقيتتان باشد.
اگر ميخواستيم علمي پايهگذاري نكنيم، حتماً نتيجه نميگرفتيم. اين كار الگويش در دنيا وجود داشته و لازم بوده بوميسازي شود. اين مدل را در چين خود من از نزديك ديدم، در آلمان و روسيه و كشورهاي مختلف هم اجرا ميشود. اين روش كار در ردههاي پايه توسط اساتيد علوم ورزشي كشورمان بومي شد و در سطح پايگاههاي استعداديابي بسيج پياده شد. براي اين كار يك نرمافزار خاص و تخصصي با تلاش نزديك به يك ساله متخصصان تهيه و بومي شد. با راهنمايي اساتيد مختلف علوم ورزشي در بخشهاي روانشناسي ورزشي، فيزيولوژي ورزشي و... مانند دكتر عسگري، واعظ، دكتر طالبيان، شكيبايي و محمود خاني اين نرمافزارها تهيه شد. با كمك اساتيد آمادگي جسماني نيز تستها و نرمافزارهاي تخصصي پيكرسنجي نوشته شد. تا جايي كه حضور ذهن دارم بيش از 2 هزار صفحه براي اين بخش تخصصي برنامه نوشته شده و در همان دو سال اول به كارشناسان اين پايگاه استعداديابي كه معمولاً فوقليسانس علوم ورزشي به بالا هستند و به مربيان آموزش داده شده است. الحمدلله كار خيلي علمي و تخصصي جلو ميرود كه به هر حال اميدواريم اين حركت و فرايند ادامه پيدا كند، چون تازه از سال پنجم، ششم خروجي و محصول پايگاههاي استعداديابي خودش را نشان ميدهد و اين ورزشكاران آماده معرفي به تيمهاي ملي ردههاي پايه ميشوند.
پس از پشت سر گذاشتن كارهاي تئوري و برنامهريزي عملي، چه فعاليتهايي را در پايگاههاي استعداديابي آغاز كرديد؟ مبناي انتخاب رشتههاي ورزشي براي پايگاهها چه بود؟
براي حضور در پايگاههاي استعداديابي ابلاغ و فراخوان شد، تعدادي افراد آمدند و در همان فاز اول به دليل اينكه شرايط عمومي را نداشتند، در تستهاي اوليه يك عده ريزش داشتيم. كساني كه شرايط عمومي را داشتند به مرحله بعد تستهاي تخصصي راه پيدا كردند و بعد از گذراندن تستهاي تخصصي تعيين رشته شدند. رشتههاي مد نظرمان هشت رشته پرمدالي بود كه جوانان ايراني نشان داده بودند ميتوانند در عرصه بينالمللي اگر كار درست صورت بگيرد، براي ايران افتخارآفريني كنند؛ اين رشتهها عبارت بودند از كاراته، تكواندو، جودو، تير و كمان، ووشو، قايقراني، دووميداني و تيراندازي. انتخاب رشتهها بر اساس بحث و بررسي و تحقيق بود، منتها در يك سري از رشتههايي كه اشباع بوديم، مثل كشتي كه زيرساختش به وفور در كشور هست يا مثلاً فوتبال و واليبال ما ورود نكرديم. بنا اين بود كه هر جا كه خلأ هست ورود كنيم، لذا اين رشتهها را انتخاب كرديم. البته اينطور نيست كه نخواستيم در رشتههاي ديگر ورود كنيم، بلكه ديديم كه خلأ بيشتر در اين رشتههايي كه عرض كردم هست، لذا اين كار پنج سال پيش استارت خورد و كار شروع شد.
براي تأمين كادر اجرايي پايگاهها مانند مديران و مربيان كه كف كار و وظيفه اصلي را در تربيت ورزشكاران بر عهده دارند، چه برنامهريزي داشتيد؟
شايد حدود 600، 700 مربي عمومي و تخصصي آمادگي جسماني براي اين پايگاهها تربيت كرديم، كار آموزش اين عزيزان در دو سال اول مهيا شد، اينها آمدند و ثبت نام كردند. در اين كلاسها امكاناتي مانند لباس و... رايگان داديم و شهريه نگرفتيم، حتي بعضيها را كه مثلاً از مناطق محروم بودند، هزينه ترابري و حق اياب و ذهابشان را هم برعهده گرفتيم.
شهريور امسال در مشهد و زنجان، المپيادهاي پايگاههاي استعداديابي برادران و خواهران بسيج برگزار شد؛ برگزاري اين المپيادها در ادامه برنامه بسيج در ردههاي پايه است؟
براي اينكه بتوانيم در واقع خروجي كارمان در پايگاههاي استعداديابي را يك تست عملي بكنيم، ديديم براي اينها بايد مسابقاتي را بگذاريم، رقابتهايي را كه بچههاي پايگاهها محك بخورند، برايمان مشخص شود كه آيا پايگاهها خروجي دارد يا نه و آيا توانستهايم در پايگاهها از نظر آموزشي و فرهنگي موفق عمل كنيم؟ لذا برگزاري المپياد پايگاههاي استعداديابي طراحي شد. در سطح استان و پايگاههاي مختلفي كه وجود دارد، مسابقات انتخابي در رشتههاي مختلف برگزار ميشود و نفرات منتخب به مسابقات المپياد كشوري اعزام ميشوند. آخرين دوره آن را هم اخيراً در زنجان امسال برگزار كرديم و در هفت رشته نزديك به 1100 نفر از نفرات برتر و تيمهاي منتخب استانهاي سراسر كشور حضور داشتند. المپياد امسال با كيفيت خيلي خوبي برگزار شد و برادران ما در تربيت بدني زنجان و سپاه زنجان اين كار را انجام دادند. لازم است از زحمات آنها تشكر كنم، چون واقعاً برنامه را با كيفيت بسيار خوبي هم از نظر كيفيت برگزاري مسابقات و هم از نظر اسكان و تغذيه برگزار كردند. نظرسنجي كرديم و استانها بسيار راضي بودند. در اين المپياد برنامههاي فرهنگي هم مانند كلاس انس با قرآن برگزار شد و جوايز نفيسي در حاشيه مسابقات به شركتكنندگان اهدا شد.
براي بچههايي كه در المپيادها ميدرخشند و جزو نفرات برتر قرار ميگيرند، برنامه ويژهاي داريد؟
بله فرايند كارمان اين است كه اين بچهها از بخش پايه شروع ميكنند و آموزش ميبينند، در مسابقات استاني هدايت ميشوند و در واقع تجربه استانيشان را كسب ميكنند، بعد در برنامههاي كشوري بسيج كه همين برگزاري المپياد است، نخبگانشان شناسايي ميشوند. كارشناسان ما در باشگاه مقاومت مركز در اين المپيادها برترينها را شناسايي ميكنند و براي تيمهاي باشگاهي مقاومت سراسر كشور از جمله باشگاه مركزي خيليها از اين عزيزان برايشان قرارداد بسته شده و در اين تيمهاي باشگاه مقاومت فعال هستند. منتها آن چيزي كه باعث بشود اينها واقعاً به آن اندازههايي كه پيشبيني كردهايم برسند حمايت كشوري است. يعني بالاخره باشگاه مقاومت يك ظرفي دارد، ما اعتقاد داريم واقعاً بايد فدراسيونها و سازمان تيمهاي ملي سازمان ليگها بيايند و بچههايي كه تخصصي رشد كردند و در اين پنج شش سال بالا آمدند را شناسايي و حمايت كنند. حتي اين زمينه فراهم شود كه اين ورزشكاران برتر جذب تيمهاي ديگر شوند؛ اشكالي ندارد بروند در تيمهاي ديگر به كارشان ادامه بدهند و بعد انشاءالله به تيمهاي ملي ورود كنند.
جدا از بحث فني، موضوعي كه در فعاليتهاي بسيج در ورزش به خصوص در پايگاه استعداديابي و جاي ديگر فعاليت دارد قابل توجه و اشاره است اين است كه در بسيج علاوه بر اينكه مسائل فني به ورزشكار آموزش داده ميشود به مباحث اخلاقي ورزشكار هم توجه ميشود تا ورزشكار بااخلاق تربيت شود. در اين رابطه بيشتر توضيح ميدهيد؟
به طور كلي راهبردمان در ورزش جمله حضرت آقاست که ميفرمايند: «اگر در يک جمله کوتاه از من بپرسند که شما از جوانان چه ميخواهيد خواهم گفت تحصيل، تهذيب و ورزش». در بدو تأسيس پايگاههاي استعداديابي به مديران عرض كرديم اگر ميخواهيد كارتان ماندگار و باقيات الصالحات برايتان باشد، تلاش كنيد در آموزش بچههايي كه امانت دست شما هستند اين سه كلمه استراتژيك حضرت آقا تحقق پيدا كند. لازمهاش اين است در اين مسئله بايد كار اساسي صورت بگيرد، چون يك موقع با يكسري كارهاي ناشيانه نه اينكه افراد را به سمت معنويت جذب نميكنيم، بلكه برعكس آنها را از معنويت زده ميكنيم. لذا مدل و شيوهها و روشهاي كار اخلاقي و تربيتي و بصيرتبخش در بخش نوجوانان و جوانان به ويژه ورزشكاران كه به دليل سكوهايي كه در مقاطع مختلف كسب ميكنند داراي غرور خاصي هستند يك كار بسيار ظريف و فني است.
در اين زمينه گويا با همراهي سازمان بسيج ورزشكاران برنامههاي فرهنگي زيادي براي ورزشكاران برگزار كردهايد.
در اين سه سالي كه آذرنوش آمدند ما توانستيم هماهنگي خوبي با ايشان به عنوان كسي كه مسئوليت مستقيم كار تربيتي و فرهنگي را در ورزش بسيج به عهده دارد، در قالب سازمان بسيج ورزشكاران داشته باشيم. دهها كلاس بصيرتي و تربيتي به اتفاق ايشان براي مربيان مختلف استانها از جمله مربيان پايگاه استعداديابي داشتهايم ولي كار از نظر من آنطور كه بايد و شايد نبوده و بيشتر از اين انتظار دارم كار شود. همين طور كه در هفته سه جلسه در كار تخصصي با اين بچهها كار ميكنيم، حداقل بايد هفتهاي دو جلسه هم بتوانيم برنامهريزي كنيم كه كارهاي بصيرتي و فرهنگي روي اينها بشود. اين باعث ميشود كه در واقع تكبعدي رشد نكنند و در كنار اينكه از نظر فني رشد ميكنند تا وقتي كه سكوهاي كشوري و ملي و بينالمللي را كسب ميكنند، داراي منش پهلواني و اخلاق اسلامي هم باشند. اين با شعار امكانپذير نيست. راهش اين است كه واقعاً يك برنامهريزي دقيق و ظريف صورت گيرد. اين مقطع سني طوري است كه كار تربيتي روي اين سنين بايد با دقت و ظرافت كه خداي ناكرده نتيجه معكوس ندهد، صورت بگيرد. الحمدلله آقاي آذرنوش كاملاً با ما هماهنگ هستند و ما برنامههاي مفصلي را با ايشان هم براي قهرمانان و هم براي مربيان و هم براي سرپرستان و مديران برنامهريزي كردهايم كه انشاءالله انتظار ميرود اين مسئله تقويت شود و بتوانيم ورزشكاراني را تربيت بكنيم كه در اين عرصه يكبعدي نباشند؛ هم بعد معنويشان و هم بعدهاي فني و تخصصيشان رشد كند.
خروجي پايگاههاي استعداديابي چطور بوده؟ چند نفر از بچههاي پايگاهها به تيم ملي راه پيدا كردهاند و آيا به اهدافتان رسيدهايد؟
در مجموع طي سالهايي كه اين المپياد را به صورت سالانه براي محك زدن رشد كيفي ورزشكاران برگزار ميكنيم، اين المپيادها طبق نظر كارشناسان، هر سال كيفيت اين مسابقات ارتقا پيدا كرده و سير صعودي دارد. ما در حال حاضر وارد ششمين سال راهاندازي پايگاه استعداديابي شدهايم و در اين سالها حدود 320 نفر از دل اين پايگاهها توانستند در اين هشت رشته در مقطع نوجوانان به تيمهاي ملي راه پيدا كنند. كلاً پروژهمان مقطع سني زير 14 سال است و الحمدلله اين كار ادامه دارد و اميدواريم مسئولان هم بسيج و هم سپاه و هم وزارت ورزش و جوانان از اين حركت حمايت كنند، چون ما هم به سيستم داخليمان در بسيج و هم به وزارت ورزش و جوانان اعلام كرديم كه با توجه به تجربه عملي كه بچههاي ما در اين پنج، شش سال كسب كردهاند، آمادگي داريم كه ظرفيت پايگاه استعداديابي را به 800، 900 پايگاه هم برسانيم، ولي بضاعت مالي ما در بسيج فعلاً بيشتر از اين اجازه نميدهد.
در حال حاضر چند پايگاه استعداديابي بسيج در سطح كشور فعاليت ميكند؟
تعداد آنها320 پايگاه است، ولي اين ظرفيت و آمادگي هست كه اين آمار حتي دو يا سه برابر شود و به نزديك هزار پايگاه برسد. استانها اعلام آمادگي كردهاند تا حتي رشتههاي جديدي را اضافه كنيم كه اين حمايت وزارت ورزش و جوانان و متوليان ورزش كشور را ميطلبد چراكه فدراسيونهاي ورزشي و وزارت ورزش و كميته ملي المپيك از خروجي اين پايگاهها در آينده كه به تيم ملي راه پيدا ميكنند، بهره ميبرند؛ متولي ورزش اين عزيزان هستند. در نتيجه واقعاً ميطلبد كه مسئولان ورزش كشور توجهي به اين مسئله بكنند، ما ادعا داريم كه در موضوع استعداديابي در بسيج توانستهايم پيشرو باشيم. بسيج تنها نهادي است كه در اين مسئله به صورت عملي ورود كرده و الان نزديك شايد حدود 15 هزار بچه را شناسايي و غربالگري و ثبت نام كرده و آموزش ميدهد. پنج، شش سالي كه از تأسيس پايگاههاي استعداديابي ميگذرد. تجربه بسيار خوبي است كه در هر پايگاه يك كارشناس علوم ورزشي اين كار را هدايت ميكند. مربيان و مديراني كه اين پايگاهها را اداره ميكنند، خودشان در پايگاههاي استعداديابي يك ساختار 700، 800 نفره هستند كه كار را اداره ميكنند، كارهاي عملياتي كردهاند و تجربيات گرانقيمتي دارند كه ميتوانند در اختيار مسئولان و متوليان كشور قرار بدهند. اگر بخواهيم واقعاً در عرصه بينالمللي داراي يك جايگاه پايدار و معناداري باشيم، تنها راهش اين است كه به ورزش پايه توجه شود. من به هر حال اين استمداد را از همه عزيزان دارم چه سيستم داخلي بسيج و چه مسئولان حوزه كشوري كه كمك بدهند. توجه بيشتر به استعداديابي ميتواند رشد چشمگيري را براي ورزش قهرماني در كشور در پي داشته باشد.
همكاري متوليان اصلي ورزش و فدراسيونها با بسيج در اين شش سالي كه بسيج اين پايگاه را راهاندازي كرده چطور بوده است؟
تشويق معنوي زياد داشتند و گفتند بارك الله كار خوبي است! ما انتظارمان ولي اين است كه وزارت ورزش و جوانان، فدراسيونهاي ورزشي، كميته ملي المپيك به صورت عملي پاي كار بيايند و كمك حال بسيج در اين زمينه باشند. بر اساس انتظارات حضرت آقا كه از بسيج داشتند هر جا خلأيي در كشور وجود دارد بسيج ورود و كمك ميكند. ما در واقع خودمان را كارگر دستگاه ورزش كشور ميدانيم، كارگري كه هيچ مزدي هم انتظار ندارد. كساني كه اين كار را در سراسر كشور در اين پايگاهها دنبال ميكنند، يك سري بچههاي تحصيلكرده و متخصص هستند كه بيمزد و بيمنت كار ميكنند. فقط از وزارت ورزش انتظار داريم براي توسعه اين پايگاهها در كنار بسيج قرار بگيرد. در اصفهان فرض كنيد اگر هشت پايگاه داريم، تربيت بدني سپاه اين استان آمادگي دارد ظرفيت را به 50 پايگاه برساند، اما تأمين مالي اين افزايش از عهده ما خارج است و واقعاً مسئولان ورزش كشور بايد در اين بحث كمك كنند.
يعني ميشود گفت وزارت ورزش و فدراسيونها و البته كميته ملي المپيك در موضوع فعاليت پايگاههاي استعداديابي بسيج عملاً پاي كار نيامدهاند و حمايت نكردهاند؟
در اين شش سال تا جايي كه من حضور ذهن دارم كمك آنچناني و قابل ملاحظهاي نشده، البته تشويق زياد كردهاند و دستشان درد نكند! اگر بخواهيم واقعاً يك كار خوبي در ورزش كشور در بخش توسعه ورزش قهرماني صورت بگيرد همين توجه به ردههاي پايه و پشتوانهسازي است و راه ديگري نداريم.
عدم حمايت متوليان اصلي ورزش در حالي است كه افتخارات و رزومه و ميوه اين پايگاهها در آينده كه اين ورزشكاران افتخارآفرين شوند در رزومه آنها نوشته ميشود اما حاضر به حمايت نيستند!
ما ناراحت نيستيم، تكليفمان را انجام ميدهيم ولي آمادگيمان را اعلام ميكنيم كه ظرفيت پايگاههاي استعداديابي را ميتوان تا دو، سه برابر افزايش داد، به شرط اينكه متوليان ورزش كشور كمك و استمدادي بدهند. استعداديابي واقعاً يك كار بسيار طاقتفرسا و زمانبر است و از همه عزيزاني كه در سراسر كشور در شهرستانهاي ما اين كار را اداره ميكنند، از همين جا تقدير و تشكر ميكنم. اميدوارم با حمايت مسئولان اين مسير ادامه پيدا كند و شاهد اين باشيم كه توانستهايم كمك خوبي به توسعه ورزش قهرماني پايهدار در كشور كنيم.
پشتوانهسازي براي آينده ورزش و كار استعداديابي صبر و حوصله ميخواهد اما آيا ميشود گفت يكي از دلايلي كه وزارت ورزش و فدراسيونها روي استعداديابي و ورزش پايه ورود نميكنند اين است كه مديران آن آيندهنگر نيستند و حوصلهاي براي اجراي برنامههاي بلندمدت ندارند؟
براي رسيدن به چنين برنامهريزي براي توسعه رشتههاي پايه و تربيت قهرمانان آينده بايد طرز تفكر و نوع نگاه مديران ورزشي به اين مسئله تغيير كند و به اهداف بلندمدت و نه كوتاهمدت توجه كنيم. طبيعتاً مديري كه فرايندگرا نباشد، حاضر نيست در اين عرصه وارد شود، مدير نتيجهگرا مسلماً در اين مسئله ورود پيدا نميكند، بنابراين نگاه مديران ورزشي كشور چه در كميته المپيك چه در وزارت چه فدراسيونها نگاهشان بايد فرايندگرا باشد. يعني كاري كه كشورهاي مختلف براي پشتوانهسازي ورزششان انجام ميدهند. به كشورهايي كه در رنكينگ جهاني، عناوين اول تا دهم المپيك يا جهاني را دارند نگاه كنيد، ميبينيد با توجه به برنامهريزيشان در بخش پايه، تغييراتي كه در جدول دارند در هر دوره يك پله يا دو پله است؛ يا يك پله بالا رفتهاند يا يك پله پايين آمدهاند. معنا و مفهومش اين است كه اينها برنامهريزي و چشمانداز دارند و نتايجشان داراي نوسان زيادي نيست. حداقل يك برنامه 20 ساله در مقاطع پنج يا چهار ساله دارند و بعد خرد ميشود به برنامههاي يك ساله ولي نگاهشان به 20 سال آينده است. در كشورمان نيز بايد اين راه را برويم؛ چه روي اين صندلي باشيم، چه نباشيم، حكم اين مسئوليت براي ما دو سال است يا 10 سال فرقي نميكند، اگر سيستمي فكر كنيم و سيستمي عمل كنيم، ريلگذاري منطقي 20ساله در ورزش بايد بكنيم. هر كسي بايد در دوران مديريت خودش سه سال، چهار سال يا پنج سال اين لوكوموتيو را به جلو در اين مسير صحيح حركت بدهد و به ديگري بسپارد. اگر كار اين طوري جلو برود، خروجي كارش هم محفوظ و نتيجه هم مشخص است.