معصومه طاهري
چند سالي از بيداري اسلامي در كشورهاي منطقه ميگذرد و ما بهعنوان تنها كشوري با حكومت و نظام اسلامي، نقطه اميد ملتهاي آزاد شده از قيد ديكتاتوريها هستيم اما تا چه اندازه در عرصه سينما و فيلمسازي توانستيم عطش آنها را در اين زمينه مهم برطرف كرده و راهبرشان باشيم؟! سال اول غافلگير شديم و فرصتي براي كار نداشتيم، سال دوم درگير امور ديگري شديم و رسالتمان را فراموش كرديم و... در ميان انبوه فيلمهاي ريز ودرشت جشنوارههاي پيدرپي فجر هم هرچه گشتيم اثري از يك فيلم با موضوع بيداري اسلامي نديديم؛ درحاليكه نبايد از ياد ببريم كشورهاي اسلامي از ما الگو ميگيرند و تأسي ميكنند تا بنا به فرمايش رهبر فرزانه انقلاب از تجربيات سي و چند ساله انقلاب ما بهره ببرند بهخصوص در حوزه فرهنگ زيرا انقلاب ما انقلابي فرهنگي بود تا نظامي.
از آنجايي كه دشمنان رويه تهاجمي خود را در سمت و سوي امور فرهنگي چرخش دادهاند و در يك جنگ نرم نامتقارن عليه ما وارد شدهاند تا نه تنها باعث استحاله انقلاب و انقلابيون كشورهاي منطقه شوند، بلكه به تخريب چهره انقلاب اسلامي ايران و اركان آن نيز بپردازند به همين خاطر وظيفه ما در حوزه فرهنگ و هنر بهخصوص سينما پررنگتر و حساستر ميشود تا بتوانيم دراين امر سكانداري فرهنگي كشورهاي اسلامي را عهدهدار باشيم. حربهاي نرم و فرهنگي كه هاليوود مدتهاست به قدرت آن پي برده و ما با وجود ظرفيتهاي بالايي كه داريم هنوز اندر خم يك كوچهايم و بيشتر از همه از جشنوارههاي پرسروصداي سينمايي كه با عنوان بينالمللي هستند مانند فجر انتظار ميرود به اين مقوله مهم بپردازند؛ هرچند تلويزيون به تنهايي اين تكليف را به دوش ميكشد اما بهجز فيلمهاي مربوط به دهه شصت آثار چنداني كه انقلاب اسلامي را معرفي كنند ساخته نشده است حالا كه چندسال از انقلابهاي منطقه ميگذرد (كه البته به قول يكي از دوستان نميتوان روي برخي از آنها نام انقلاب گذاشت در مقايسه با انقلاب اسلامي) سينماي ما به معرفي انقلاب اسلامي خود هم نپرداخته و از اين فرصت براي معرفي اهداف و انگيزههاي آن بهره نجسته است چه برسد به اينكه بخواهد مجري صدور انقلاب اسلامي در كشورهاي ديگر دنيا هم باشد. ما كاري نكرديم و متأسفانه سينماي دولتي ما به نام مسائل اجتماعي حول محور يك سري موضوعات نخنماي كليشهاي شده ميچرخد و بسيار به ندرت پا را از گليم خود فراتر ميگذارد.
چند سال پيش فيلم «آرگو» به مدد كارتلهاي اقتصادي و سياسي صهيونيسم بينالملل توانست خود را مطرح كند و فروش داشته باشد و به انحاي مختلف جايزههاي الوان بگيرد اما بيشك اين فيلم به همراه ساير فيلمهاي ضد ايراني كه چه كارگردانان هاليوودي بسازند و چه ايراني، محصول اتاقهاي جنگ نرم دشمن هستند كه با برنامهريزي و گام به گام وارد شدهاند آن وقت ما هنوز سرگرم فيلمهايي با برد داخلي و محدود هستيم و متأسفانه عليالظاهر چنين اتاقهاي فكري در كشور ما وجود ندارد و اگر هم هست تنها در حد حرف و نوشته روي كاغذ تا عمل. اما حداقل ميتوانيم از داشتههاي خود بهره ببريم شايد كمي دير شده باشد و انتظار آن بود تا زودتر از اينها كه تحولات منطقه با مرگ ديكتاتوريها رخ داده بود علم سينماي انقلابي ما برافراشته ميشد اما ماهي را از هر وقت از آب بگيريم تازه است، لذا پيشنهاد ميكنيم در كشورهاي انقلابي منطقه، هفتهاي به نام «هفته فيلم انقلاب اسلامي ايران» برگزار شود و فيلمهاي معرف انقلاب و به همراه اهداف و نيات آن و خبائث استعمار و ديكتاتوري شاه به نمايش گذاشته شود تا هم مردم آن كشورها و هم روشنفكران و مسئولان آنها با سينماي انقلاب اسلامي آشنا شوند آن هم حالا كه هاليوود لژيونرهاي سينمايي خود را يكي پس از ديگري به ميدان ميفرستد تا انقلاب اسلامي را در آستانه 40 سالگي تخريب كند.
همانطوركه براي هفته دفاع مقدس يا سالروز آزادي خرمشهر هفته فرهنگي داريم براي معرفي انقلاب اسلامي هم فيلمهاي فاخر با موضوع انقلاب اسلامي براي كشورهاي مختلف بهخصوص اروپايي به نمايش گذاشته شود و البته بد نيست كمي هم همت كنيم و فيلمهاي مؤثر وخوبي در اين عرصه توليد نماييم كه ما هرچه امروز داريم و به نام آن جشنواره فجر ميگيريم قطعاً بهخاطر انقلاب است و بس. فيلمهايي كه بتوانيم با آنها حماسه و رشادتهاي ايرانيان را به غرب و جيرهخواران آنها در منطقه به رخ بكشانيم و حتي به خود مردم آنها، تا بدانند چرا ايران اين همه خبرساز است و ازهمه سو تحريم ميشود و چرا كشورهاي ديگر ميخواهند مانند ايران از زير يوغ استبداد و استعمار بيرون بيايند. اگر سينماي ايران در اين چند سال اخير آثار قابل ملاحظهاي در معرفي انقلاب اسلامي ارائه نداده است؛ قطعاً به دليل تصديگريهاي ضعيفي بود كه مقابل برخي رفتارها و برخوردها تساهل و تسامح از خود نشان داده است و سينماي كشورمان را هر سال محدودتر و تنگتر كردهاند تا دور خود بچرخد يا خيلي هنر كردهاند فيلمهايي ضدارزشي و كمبنيه را به جشنوارههاي بينالمللي فرستادهاند كه چهره منفي و بدي از ايران و ايراني به جهانيان نشان دادهاند، لذا حداقل با برپايي چنين برنامههاي فرهنگي و سينمايي ميتوانيم با صرف هزينه كم، آثار سينمايي كشورمان را به غرب معرفي كنيم تا ايران را از روي فبلمهاي خوبش بشناسند نه سياهنماييهايي كه در برخي فيلمها ميشود.