تقويم مسابقات مشخص است و بهطور معمول فدراسيونها و مربيان بر اساس آن حساب و كتابهايي را انجام داده و تمرينات را از نقطه شروع تا اوج برنامهريزي ميكنند. يعني ورزشكار از يك نقطهاي تمرينات خود را شروع ميكند تا آن نقطه اوج تاكتيكي كه قرار است بر اساس آن راهي مسابقات شود. اين برنامه تمريني زمان بر است اما تيم ملي ما چنين برنامهاي ندارد. اردويي تشكيل ميشود براي فلان مسابقات و بعد از آن 10 – 15 روز، (كمي بيشتر يا كمتر) باز تيم تعطيل ميشود تا مسابقاتي ديگر در حاليكه چنانچه تمرينات قطع شود، فوايد به دست آمده ورزشي از دست ميرود، اما اين مسئله در تيم ملي جودو در نظر گرفته نميشود. ما فقط تيمي را در اندك زمان باقيمانده تا مسابقات دور هم جمع كرده و راهي ميكنيم. يعني تيري در تاريكي مياندازيم كه اگر به هدف نشست، فدراسيوني سازنده هستيم و اگر ننشست، انتقادها متوجه تيم ملي و بازيكنان ميشود. برنامه پايگاههاي قهرماني ما چيست كه خروجي داشته باشند؟ اين فقط يك سراب فريبنده است.
يك نابينا هم اگر سالها طور و عرض اتوباني را عصا بزند يك روز ممكن است سكهاي به ته عصايش بچسبد. تيم ملي جودو بايد با اعتماد به نفس و اعتماد به داشتههايش جلو برود تا موفق به كسب مدال شود، اما اين مسئله را جدي نميگيريم، برنامهريزي نداريم، تمرين نداريم افزايش بار پيش رونده تمرينات ميتواند ضامن موفقيت باشد. بايد يك مربي رزومهدار بياوريم. نميتوانيم، حداقل با سيلي صورت خودمان را سرخ نگه داريم. يكماه قبل از مسابقات مثل خيلي از تيمهاي صاحب سبك به كودوكان ژاپن برويم براي تمرين. به جاي گرند پريهاي بياهميت هزينه آن را صرف يكمربي خوب كنيم. تا تلاش و خرج نكنيم، موفق نميشويم. بعد اين ميشود كه به مسابقات مختلف ميرويم و ميبازيم. اين خيلي بد است. وقتي مدام ميبازيم اين باختنها برايمان عادي ميشود و جو را عليه جودو ميكند. در حاليكه براي كسب موفقيت بايد زمينه لازم را فراهم كرد، بايد برنامه داشت و تلاش كرد. در غير اين صورت نميتوان و نبايد انتظار موفقيت داشت.