موفقيت در هر مجموعهاي، خصوصاً ورزشي، نياز به اعمال نظم و انضباط دارد. نظم و انضباطي كه البته همه ملزم به تبعيت از آن باشند. وقتي صحبت از مربي به ميان ميآيد كه بايد تحكم لازم را در رفتار خود داشته باشد و رعايت نظم و انضباط را سرلوحه كار خود قرار دهد، به دليل وجود اين حقيقت انكارناپذير است كه هنوز بازيكنان ايران به طور صددرصد حرفهاي نشدهاند و خود را ملزم به رعايت نظم و انضباط در همه موارد نميدانند و بايد يكسري مسائل براي آنها به عنوان قانون اعمال شود. البته سختگيريهاي مربيان در مقاطع مختلف و در كشورهاي مختلف دنيا متفاوت است و بدون شك روشهاي يك مربي ديكتاتور و سختگير در تيم ملي امريكا، برزيل يا ايتاليا با روشهايي كه مربي تيم ملي ايران اعمال ميكند با يكديگر تفاوت دارد. البته در اين كشورها به دلايل حرفهاي، كار ميتواند آسانتر باشد يا حتي پياده كردن يكسري مسائل انضباطي كه ممكن است در تيمهايي مثل ايران جواب عكس بدهد، اما بدون شك تيم ملي ايران نيازمند يك مربي ديكتاتور بود كه كولاكوويچ با قوانين سفت و سختي كه از همين ابتداي راه گذاشته نشان ميدهد در شكل و شمايل و قالب چنين مربي ميگنجد.
هرچند كه بايد منتظر بود و ديد انتظاراتي كه در اين راستا از او وجود دارد در جريان مسابقات برآورده ميشود؟ اما بدون ترديد مربي ديكتاتور و سختگير مربي است كه بتواند در تمام زمينهها، چه تمرين و مسابقه و چه خارج از زمين رفتار بازيكنان را تحت كنترل خود در آورده و آنها را ملزم به رعايت نظم و انضباط تيمي كند. مسئلهاي كه ميتواند كمك شاياني به او براي طي كردن راه موفقيت باشد. البته اين روزها با توجه به بحثهاي اجتماعي كنترل رفتار بازيكنان و ملزم كردن آنها به رعايت قوانين و مقرارت و همچنين نظم و انضباط راحتتر از قبل است، اما هنوز هم لازم است كه رفتارها به گونهاي باشد كه يك بازيكن هرگز از جايگاه و قالب خود خارج نشده و بداند كه هميشه يك بازيكن است. در واقع وقتي هركسي در جايگاه خود قرار گيرد و گامي فراتر از آن نگذارد، قوانين و نظم و انضباط تيمي آنطور كه بايد رعايت ميشود. مسئلهاي كه ميتواند تأثيري مستقيم در نتيجهگيري تيم ملي داشته باشد.