نويسنده: كبري فرشچي
در شمارش معكوس انتخابات دوازدهمين دوره رياست جمهوري و در شرايطي كه دكتر روحاني براي دوره بعدي اين انتخابات كانديداتورياش را رسماً اعلام كرده است، رفتار تند و توهينآميز وزير راه و شهرسازي در برابر سؤال يك خبرنگار و انفعال و سكوت فعالان حوزه زنان و رسانههاي حامي دولت در برابر چنين رفتاري يك بار ديگر نشان ميدهد جديترين سد براي پيروزي دوباره رئيسجمهور كنوني كشورمان رفتار اعضاي كابينه دولت يازدهم و سياستگذاري نادرست رسانههاي حامي دولت در برابر چنين رخدادهايي است. از سوي ديگر نيز آقاي وزير در نامهاي كه براي توجيه رفتار ناشايست خود با خبرنگار خانم در رسانهها منتشر كرده نه فقط بابت گرفتن و پرت كردن ميكروفن خانم خبرنگار عذرخواهي نكرده، بلكه خبرنگار مزبور را به عنوان جرياني در مقابل ملت ايران معرفي ميكند؛ نامهاي كه ادبيات طلبكارنهاش بيش از پيش آقاي وزير را در مظان اتهام قرار ميدهد و بيانگر آن است كه وي حتي از رفتار خود پشيمان نيست؛وزير دولتي كه يكي از برگهاي برندهاش انتشار منشور كاغذي حقوق شهروندي است و حالا حتي همين منشور كاغذي هم توسط اعضاي كابينهاش زير پا گذاشته ميشود.
مواضع رئيس دولت يازدهم و كابينه وي در برابر منتقدان روز به روز تندتر ميشود. از خود دكتر روحاني گرفته كه منتقدان را «به جهنم» رفتن فرا ميخواند تا وزير بهداشت كه در برابر انتقاد و مطالبهگري فرماندار بدره وي را «بيشعور» خطاب ميكند و تهديد ميكند كه نميگذارد يك روز ديگر در كارش باقي بماند. با وجود اين اما وزير بهداشت آنقدر هوشمند هست كه متوجه بازتاب منفي رفتارش آن هم در آستانه انتخابات رياست جمهوري باشد و در رفتاري هر چند تصنعي و از قبل تعيين شده اقدام به عذرخواهي از فرماندار بدره كرده و تلاش ميكند تا ديپلماسي پرخاشگري ايجاد شده را به نوعي رفع و رجوع كند، اما عباس آخوندي، وزير راه و شهرسازي در پي رفتار پرخاشگرانهاش در برابر سؤال يك خانم خبرنگار نه عذرخواهي و نه براي رفع و رجوع تلاشي ميكند، بلكه با انتشار نامهاي در مقام مطالبه بر ميآيد تا در آستانه انتخابات نوع تازهاي از ديپلماسي را شاهد باشيم؛ ديپلماسي توهين و تحقير!
در كنار اين اما رسانههاي مدعي طرفداري از حقوق شهروندي و جريان آزاد اطلاعات و همچنين جريانهاي فمينيستي و طرفداران حقوق زنان در برابر اين اتفاق يا سكوت كردهاند يا در تلاشند تا واقعيت را وارونه جلوه دهند.
وقتي وزير پرخاشگري را حق خود ميداند
وزير راه پس از حاشيههاي ايجاد شده درباره برخوردش با يك خبرنگار خانم، نامهاي را منتشر كرد.
در نامه وزير راه و شهرسازي آمده است: سالهاست كه به روشني دريافتهام هيچ كشوري روي رستگاري و توسعه را نخواهد ديد؛ مگر به ياري گردش آزاد اطلاعات و وجود خبرنگاراني آزاده، مستقل و شجاع به همين دليل نيز سالهاست كه چه در لباس يك شهروند ساده و چه در مقام وزير، بر آزادي مطبوعات، حقوق روزنامهنگاران و حقوق شهروندان در دسترسي آزاد به اطلاعات پاي فشردهام و همه سعي خود را به كار بستهام.
همواره وظيفه خود دانستهام كه حاضر و پاسخگوي پرسشهاي شما باشم و از شنيدن انتقادها و كاستيها استقبال كنم و صد البته جز راست نگويم، مثال بارز آن انجام وظيفه پاسخگويي در برابر مجلس شوراي اسلامي و نمايندگان در جريان دو استيضاح از اينجانب بود. اما آنچه سينه من را تنگ ميكند و گاهي فرياد مرا به آسمان ميبرد، رويارويي با جرياني است كه در برابر ملت ايستاده است، جرياني كه تخم نااميدي ميافشاند و در عين حالي كه خود سهم اصلي را در ايجاد وضع نابسامان كنوني كشور دارد، در لباس يك مدعي تمام عيار ظاهر ميشود.
آنان كه در جريان به يغما دادن ثروت ملت و آينده اين نسل و نسلهاي بعدي يا مشاركت داشتهاند يا حامي بودهاند، اكنون هر تلاشي براي توسعه و آباداني و بازگرداندن عزت ايرانيان را در هالهاي از شك و ترديد و دو دلي فرو ميبرند.
باور كنيد كه من بسيار صبورم، ليكن با جرياني مواجهيم كه جز لجاجت و عناد هيچ چيز ندارد، البته ميپذيرم كه باز بايد صبورتر بود.
نااميدي جامعه در مواجهه با حمله به جاي روشنگري
در برابر متن منتشر شده از سوي تيم رسانهاي وزير راه و شهرسازي بايد چند نكته را مدنظر قرار داد. نخست اينكه حتي مردم كوچه و بازار هم ميدانند خبرنگاران نماينده افكار عمومي جامعه هستند. همان جريان آزاد اطلاعاتي كه ميتواند نقش ناظر را در اجراي قوانين و مطالبه حقوق شهروندي داشته باشد. بر اين اساس پرسش خانم خبرنگار درباره مرجوعي بودن سومين ايرباس رسيده به كشور ميتوانست به جاي پرخاشگري و حمله با پاسخ و روشنگري آقاي آخوندي همراه باشد در اين صورت مردم هم نسبت به جريان حاكم در قوه مجريه كشور اميدوار ميشدند و براي دغدغههاي ذهنيشان پاسخي پيدا ميكردند.
اما رفتارهاي اخير اعضاي كابينه دولت يازدهم در مواجهه با منتقدان منجر به بروز تنشهاي اجتماعي شده است؛ چراكه وقتي مردم در جامعه احساس ميكنند كارگزاران دولت به آنها و دغدغههايشان نگاه از بالا به پايين دارند آرامش رواني خود را از دست ميدهند و به آينده نااميد ميشوند.
به خصوص وقتي كه سؤال خانم خبرنگار چندان هم مغرضانه يا به نفع جريان خاصي به نظر نميرسد؛ چراكه وي از آقاي وزير پرسيده «گفته شده ايرباس سوم كه به ايران آمده است مرجوعي كشور كلمبيا است، آيا اين موضوع صحت دارد و شرايط آن اكنون چگونه است» به نظر ميرسد واكنش آخوندي پرخاشگري و حمله به خانم خبرنگار به جاي پاسخگويي نشانهاي از نداشتن پاسخ براي چنين سؤالي است در غير اين صورت حتي اگر سؤال مغرضانه هم به نظر ميرسيد، آقاي وزير ميتوانست با يك پاسخ منطقي و قانعكننده لبه پيكان غرضورزي را به سمت همان جرياني كه در نامهاش از آنها ياد كرده برگرداند، اما انگار وي به جز توسل به پرخاش و توهين و در نهايت افترا چيزي در چنته نداشته است.
خط قرمز سؤال درباره ميوههاي برجام
رسانهها و جريانات رسانهاي حامي جريان آزاد رسانهاي و گردش اطلاعات و همچنين فعالان حقوق زنان و جريانات فمينيستي هم بد نيست در كنار تلاش براي رسيدن زنان به حقشان براي حضور در استاديومهاي ورزشي و تماشاي فوتبال كمي هم به امنيت زنان شاغل در حرفههايي همچون خبرنگاري بينديشند؛امنيت زناني كه نه عليه امنيت عمومي ايستادهاند و نه با جريانهاي جاسوسي خارج از كشور همكاري داشتهاند، بلكه تنها جرمشان پرسيدن سؤال درباره يكي از ميوههاي برجام است.