هميشه بين اظهار ضعف و تهاجم دشمن رابطه معناداري بوده است و بالعكس، احساس قوت و نترسيدن و نهراسيدن از رجزخواني و تهديد دشمن، موجب آرامش و حتي دفع تهديد و تهاجم آشكار دشمن ميشود. ديروز رهبر معظم انقلاب در ديدار مسئولان راهيان نور با تأكيد بر اين نكته اساسي كه جنگ تحميلي به اين خاطر اتفاق افتاد كه دشمن در ما احساس ضعف كرد و اگر ميخواهيد دشمن را از تهاجم منصرف كنيد، اظهار ضعف نكنيد و قوت خود را آشكار كنيد، خط بطلان بر انديشهاي كشيدند كه قائل است در صورت به كار بردن ادبيات صلحطلبانه و معرفي جريان انقلابي به طرفداران جنگ، ميتواند نگاه دشمن را به خويش نزديك و او را از اهداف جنگطلبانه دور نگه دارد. غافل از آنكه بين واژگان «ترس» با «جنگ» رابطه معناداري وجود دارد و به همين نسبت، برخلاف نگاه افراد و جريانهايي كه بانگ صلح سر ميدهند تا صداي مقاومت و ايستادگي در برابر دشمن شنيده نشود، اين رابطه معكوس آشكارا خود را نشان ميدهد. وعده الهي تخلفناپذير است و مصاديق بيشماري در تاريخ اسلام و حوادث انقلاب و جنگ تحميلي وجود داشته كه نترسيدن و نهراسيدن از رجزخواني دشمن و توكل و توسل جستن به درگاه حق و پافشاري بر حقانيت همراه با تلاش و كار براي رسيدن به هدف متعالي، توانسته است مسلمانان را در صدر اسلام و جريان انقلابي كشور را در حوادث بزرگ انقلاب و رزمندگان اسلام را در جنگ تحميلي از گذرگاههاي تنگ و سرنوشتساز عبور داده و نصرت الهي را براي آنان به ارمغان آورد. بزرگترين نمونه چنين سرنوشتي را ميتوان از جنگ بدر در سال دوم هجري كه توانست اسلام را به نقطه عطف خود برساند، مثال زد. مشاهده امدادهاي غيبي، ذلت سران كفر، نتيجه توكل بر خداوند متعال، دفاع از كيان اسلام در پرتو ايمان، جلوه حقيقي پايداري در راه انديشه، تبلور وحدت و همدلي در ميان مسلمانان و به نمايش درآمدن شكوه و عظمت اسلام، از آثار ماندگار تاريخي بود كه در آن مبارزه حق و باطل، براي مسلمانان نمايان شد و تا به امروز براي آناني كه به دنبال حقيقت هستند، بركات آن ايستادگي و نصرت الهي، الگويي براي رفتار در شرايط و موقعيتهاي ديگر شده است.
در جنگ بدر كه در واقع يك جنگ تمام عيار بود و پيامبر اسلام (ص) با ياران 313 نفره خود در مقابل 950 نفر سپاه ابوجهل نيامده بود تا شايد در رهگذر مذاكره، دشمن را از جنگ با خويش منصرف كند، بلكه آمده بود تا با همه قوا و با اراده پولادين در مقابل سپاه انبوه دشمن و ساز و برگ نظامي او بجنگد و با ايمان به نصرت الهي، پيروز از ميدان نبرد خارج شود. در آن روز تاريخي نيروي ايمان، آنچنان در سيماي رزمندگان مسلمان موج ميزد كه حتي افراد دشمن را تحت تأثير خود قرار داده بود. ابن هشام مينويسد: «نيروهاي مشركين مكه بعد از اينكه در نقطه «عدوه القصوي» در صحراي بدر مستقر شدند به يكي از زبدهترين نيروهاي اطلاعاتي خود، به نام «عمير بن وهب جمعي» مأموريت دادند تا اطلاعات دقيقي از لشكر اسلام به دست آورد. او با اسب چابك خود در اطراف اردوگاه مسلمانان به گشتزني پرداخت و بعد از بررسي اوضاع به فرماندهان خود چنين گزارش داد: آنان در حدود 300 نفر هستند و در چهرهها و حركاتشان ايمان و اراده و استقامت متبلور است.
آنان جز شمشيرهايشان، پناهگاهي ندارند. با شترانشان مرگ را براي شما به ارمغان آوردهاند و تا زماني كه هر يك از آنان يك نفر از شما را به قتل نرساند، كشته نخواهد شد و اگر از شما به اندازه آنان كشته شود، زندگي براي شما چه ارزشي خواهد داشت. با اين وضعيت بينديشيد و تصميم بگيريد. همين اراده قوي و عدم احساس ضعف در مقابل دشمن در جنگ تحميلي هشتساله بار ديگر خود را به نمايش گذاشت.
هرچند آغاز جنگ تحميلي با احساس ضعف دشمن از جمهوري اسلامي و قواي نظامي آن شروع شد ولي در فرآيند جنگ تحميلي، اين رزمندگان اسلام بودند كه نشان دادند با وجود آنكه حتي برخي كشورهاي همسايه كه امروز در يك جبهه با داعش و گروههاي تروريستي در سوريه ميجنگيم، از دادن سيم خاردار به ايران امتناع ميكردند و ايران را در تحريم مطلق تجهيزات نظامي قرار داده بودند، فرزندان اين ملت با توكل به نصرت الهي و با ارادهاي پولادين همچون مسلمانان جنگ بدر به دشمن يورش برده و از جنگ تحميلي پيروز بيرون آمدند. امروز كه چهار دهه از فراز و نشيبها و دشمنيهاي پيدا و پنهان امريكا و غرب ميگذرد، بايد به اين يقين رسيده باشيم كه آنچه در مقابل ادبيات تعديآميز دشمن بازدارنده بوده است، فقط و فقط ايستادگي و مقاومت در مقابل آنها بوده است و به كار بردن ادبيات مذاكره تنها دشمن را در مقابل ملت ايران و انقلاب او جري كرده است. اگر روزي فرزندان سپاه قايقهاي امريكايي را در جزيره فارسي به دليل ورود به آبهاي سرزميني ايران توقيف نميكردند و امريكاييها اين احساس ضعف را در جوانان سپاهي مي ديدند كه ورود غيرقانوني آنها، هيچ واكنش و برخوردي را در پي نداشته است، حتماً امروز بايد ناوهاي امريكايي را در آبهاي سرزميني خودمان ميديديم. يقين بدانيم كه ايستادگي آن روز، اقتدار امروز را به ارمغان آورده است و خداي نكرده ضعف امروز ما در حوزههاي اقتصادي و حتي برداشت ضعف از ما توسط دشمن، ذلت و سرافكندگي را به دنبال خواهد داشت.
آنچه لازم بود ديروز در صحنه نظامي و نبرد با دشمن در جنگ تحميلي هشت ساله، جوانان اين ملت بروز دادند و اراده و ايستادگي خود را به رخ جهانيان كشيدند تا مبادا دشمن با احساس ضعف از قدرت و توان ما، سناريو هاي شوم طراحي نموده خود درباره ملت ايران را پياده كند و امروز نيز اين هماوردي آنچنان برجسته است كه «ريتكيه» در نامه به «ترامپ» به صراحت بيان ميكند: «ايران اكنون از خليج فارس، درياي مديترانه را مديريت ميكند و با دستگيري سربازان ما در خليج فارس، امريكا را تحقير ميكند. » در عرصه دفاع از خاك و حفظ حريم سرزميني و ارزشهاي ماندگار انقلاب و امام(ره) نيروهاي نظامي امتحان خويش را در دوران دفاع مقدس و شرايط حاضر به درستي پس دادهاند و اكنون نوبت دولتمرداني است كه در مقام فرماندهان عرصه اقتصادي كشور قرار دارند. مبادا با رفتار و عملكرد خود، احساس ضعف از ملت ايران در ذهن دشمن ايجاد كنيد و در آمد و شدهاي هيئتهاي اقتصادي به گونهاي رفتار شود كه دشمن با تصور اينكه ما در موضع ضعف قرار داريم، عرصه را بر ملت ايران تنگ كند. اين باور را داشته باشيد كه دشمن به كمتر از هيچ براي ملت ايران قانع نيست و اگر چنين نبود، مارك كرك، سناتور امريكايي درباره تشديد تحريمها عليه ايران نميگفت: «اشكالي ندارد اگر غذا را از دهان ايرانيان بيگناه بيرون بكشيم».