تأكيد بر مردمي كردن اقتصاد كشور، چند سالي است كه حرف رايجِ كارشناسان، رسانهها و سياستمداران دولتهاي مختلف در سطح كشور شده است. تا جايي كه وراي كارشناسان اقتصادي، حالا بخش قابل توجهي از مردم عادي نيز معضل «دولتي» بودن اقتصاد ايران را به عنوان يكي از مهمترين چالشهاي زيرساختي آن معرفي ميكنند. از سويي، مرور تاريخ 38 ساله انقلاب اسلامي نيز نشان ميدهد ما تنها در جاهايي موفقيت چشمگير داشتهايم كه بخشهاي مردمي وارد كار شدهاند. دفاع مقدس به عنوان يك عرصه نظامي و مراسم عزاداري حضرت اباعبدالله(ع) به عنوان يك ميدان فرهنگي، دو مورد از شناخته شدهترين مصاديق تأثير شگرف حضور مردم به حساب ميآيد. ما جنگ را با وجود كمترين امكانات با موفقيت به پايان برديم و مراسم عاشورا نيز هر سال پرشورتر از سال قبل برگزار ميشود. تنها به آن دليل كه هر دوي اين پديدهها به مردم تكيه داشته و دارند! لذا در عرصه اقتصاد نيز راهي جز تكيه بر مردم و ظرفيتهاي پايانناپذير مردمي وجود نخواهد داشت.
اقتصاد، چند سالي است كه خود را در قامت ملموس و مهمترين معضل پيش روي انقلاب اسلامي مطرح كرده است و رهبر انقلاب، يگانه راه حل عبور از اين چالش را «اقتصاد مقاومتي» ذكر نمودهاند. معظم له، فروردين ماه سال جاري نيز طي ديداري با مسئولان نظام تأكيد فرمودند: «انقلاب بايد نشان دهد ميتواند مشكلات اقتصادي را حل كند!» طبيعتاً اين مهم نيز جز با حضور مردم ميسر نخواهد بود. مراجعه به متن سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي نيز همين واقعيت را نشان ميدهد. جنسِ انقلاب اسلامي به صورتي است كه كارها جز با حضور مردم به سرانجام نخواهد رسيد. سؤال مهمتر اما اين است كه راه نقش آفريني مردم در اين حوزه چيست و خيل نخبگان كشور چه سهمي در هدايت اين قطار عظيم اقتصادي ايفا خواهند نمود؟ مهمتر از همه اينكه، نخبگان جوان، به عنوان ارزشمندترين سرمايههاي موجود در سطح كشور، چگونه خواهند توانست فرآيند مردمي كردن اقتصاد را كليد زده، تسريع نمايند؟
رهبر فرزانه انقلاب مهر ماه سال گذشته طي ديدار با جمعي از دانشجويان كشور در همين زمينه گفتهاند: «به نظر ما نخبههاي جوان ميتوانند در اقتصاد دانش بنيان كه در واقع ستون اصلي اقتصاد است نقش ايفا كنند. چطور نقش ايفا كنند؟! من جواب اين سؤال را از شما ميخواهم. موضوع چگونگي نقش آفريني نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتي يا اقتصاد دانش بنيان. اين را موضوع قرار دهيد.» حالا با گذشت يك سال از آن تاريخ، جمعي از دانشجويان نخبه دانشگاه تهران در دانشكده مديريت، براي نقش آفريني در فرآيند اقتصاد مقاومتي، طرح خود را رسانهاي كردهاند. طرح «ماح» قرار است ظرفيت علمي نخبگان دانشگاه تهران را در اختيار طرحهاي اقتصاد مقاومتي اجرا شده در سطح كشور بگذارد. دانشجويان فعال در اين پروژه، معتقدند طرحهاي اقتصاد مقاومتي اجرا شده در سطح كشور، در چهار حوزه كلي با چالشهاي مهم و بنيادي روبهرو هستند. بر اين اساس، آنها طي مطالعه يكساله با مطالعه و بررسي برخي از اين طرحها، آن چالشها را شناسايي كرده و اكنون در قالب طرح «ماح» تلاش دارند براي حل آن راهكار ارائه كنند. حوزههاي چهار گانه مدنظر «ماح» اما چيست؟ بنابر گفته مسئول واحد علمي بسيج دانشجويي دانشكده مديريت دانشگاه تهران «ارائه الگوي آمايش كسب و كار مبتني بر اقليم و ظرفيتهاي بومي مناطق مختلف كشور»، «توليد محتواي مهارتهاي پايه مديريتي براي مجريان اقتصاد مقاومتي»، «ارائه شاخصهاي ارزيابي طرحها» و نهايتاً «ايجاد سامانه اطلاعاتي جذب نظرات افراد مجري و بررسي اين نظرات با هدف انجام اقدامات اصلاحي» چهار زمينه اصلي فعاليت «ماح» را شكل خواهد داد. «ماح» ميتواند رويش مباركي براي ورود فعالانه جوانان نخبه كشور به عرصه اقتصاد باشد. آنگونه كه ابتداي اين گزارش آمد، تجربه ثابت شده 38 سال عمر با بركت انقلاب اسلامي نشان داده است، حضور مردمي در عرصههاي مختلف، همواره موفقيتهاي بزرگ و ملي را براي ملت ايران رقم زده است.
براي موفقيت اقتصاد مقاومتي نيز بعيد است بتوان به نهادهاي عريض و طويل دولتي دل بست. ساختار بوروكراتيك، مخاطب را خسته ميكند و انگيزهها را ميسوزاند. ساختارهاي مردم نهاد اما به خاطر مواجهه مستقيم با دردهاي مردم، بسيار زودتر به نتايج مطلوب ميرسند. سازمان «جهاد سازندگي» نمونه بارز يك ساختار مردم نهاد و انقلابي در دل ساختارهاي دولتي جمهوري اسلامي بود كه متأسفانه با تلاش خائنانه برخي در مجلس ششم، براي هميشه مستحيل و منحل شد. جهاد اما ادامه دارد، در اردوهاي جهادي، در اينجا، آنجا و هر جايي كه خبر موفقيتي بزرگ ميرسد! «ماح» هنوز در ابتداي راه است و دانشجويان فعال در اين طرح نتايج ملموس فعاليتهاي خود را در معرض ديد عموم نگذاشتهاند. «ماح» حتي اگر هيچ دستاوردي نداشته باشد- كه بر اساس آنچه گفته شد، هرگز چنين نيست!- يگانه امتياز آن، ميتواند گشودن راه حضور نخبگان جوان كشور در يكي از ضروريترين عرصههاي كشور باشد.
تشكلهاي دانشجويي و دانشجويان نخبه كشور اما هنوز در راه ادا كردن حق «اقتصاد مقاومتي» در ابتداي راه هستند. آنها بايد زودتر تكليف خود را براي نقش آفريني در اقتصاد مقاومتي و كمك به كشور عزيزشان مشخص كنند. براي نقش آفريني در اقتصاد مقاومتي، حتماً نبايد چند خروار پول داشت! ايدههاي ناب و علم نخبگان جوان، ميتواند همان چيزي باشد كه خروارها پول را از تلف شدن در مسيري اشتباه نجات ميدهد. «ماح» و طرحهايي چون «ماح» را بايد تكثير كرد و البته نتايج عيني آن را نيز به مردم گزارش داد. طبيعتاً تشكلهاي دانشجويي در اين زمينه، وظايف سنگين تري از ساير دانشجويان بر عهده خواهند داشت. وقتي درد اصلي مردم، اقتصاد است، خوب است آنها نيز از حركت مكرر بر مدار برنامههاي سياسي و دورافتادن از متن اجتماع، دوري كرده و به قلبِ معضلات اقتصادي كشور ورود كنند. اگر روزي تشكلهاي دانشجويي در اين كشور انقلاب فرهنگي را كليد زدند، چرا نبايد اكنون، منتظر كليد خوردن انقلاب اقتصادي از متن دانشگاهها باشيم؟!