هر سال به اسفند ماه كه ميرسيم گويا نوار فيلم اين ماه روي دور تند ميرود و روزها و لحظههاي آن با شتاب هرچه بيشتر ميگذرد. با يك چشم به هم زدن به لحظات پاياني سال ميرسيم و هنوز خيلي از كارهايي كه قرار بوده انجام دهيم را وقت نكردهايم انجام دهيم. هميشه قبل از شروع آخرين ماه سال در ذهن خود يك برنامهريزي سرانگشتي و ساده را انجام ميدهيم ولي معمولاً هيچ كدام از كارها طبق برنامهريزي ساده ما پيش نميرود، زيرا در اين برنامهريزي ساده ساعتها و دقيقهها را فراموش كردهايم. ساعتها و دقيقههايي كه هركدام حكم طلا را دارند و ما چه ساده آنها را از دست ميدهيم.
ثانيههايي كه ميكشيمپرسش اين است، آيا برنامهريزي ساده ولي دقيق در زندگي ما جايي دارد؟ آيا نبايد برنامهريزي را جزئي از زندگي خود قرار دهيم؟ وقت و لحظهها، همان عمر انسان است كه در حال طي شدن و گذشتن است. همين وقت و زمان، تنها سرمايه باارزشي است كه در اختيار انسان است و چه بهتر كه اين سرمايه ارزشمند بسيار مفيد و پربها خرج شود. با يك برنامهريزي دقيق و در عين حال ساده ميتوانيم از تلف شدن و هدر رفتن اين سرمايه گرانبها جلوگيري كنيم. ولي واقعيت اين است كه در كشور ما به دليل عوامل بيروني و مزاحم، نيمي از اين سرمايه گرانبها و ارزشمند به هدر ميرود بدون آنكه به نتيجه دلخواه خود رسيده باشيم و درواقع ثانيهها را ميكشيم. يكي از عوامل بيروني و مزاحم همين ترافيك و ازدحام خودروها در خيابانها است كه وقت و زمان و در واقع عمر انسان بدون هيچ نتيجهاي فقط صرفاً به خاطر ساعتها در ترافيك ماندن به فنا ميرود و اين هم تماماً به عدم برنامهريزي ما ايرانيها مربوط ميشود.
بيبرنامگي و ازدحام كار در پايان سالاكثر ما ايرانيها مدعي هستيم كه به وقت، زمان و برنامهريزي اهميت بسيار ميدهيم، خب اگر به واقع اينطور است پس چرا هميشه به سر قرارهاي خود دير ميرسيم و چرا نميتوانيم پروژهها و برنامههاي كاري كه قول دادهايم را در تاريخ مقرر تحويل دهيم. اينها بيشك به عدم برنامهريزي ما مربوط ميشود. به نوعي همه بدقول هستيم. در ماههاي پاياني سال اين بيبرنامگيها بيشتر از هر زمان ديگر خود را نشان ميدهد. ميخواهيد دكوراسيون منزل خود را براي سال جديد تغيير دهيد؟ چرا دو ماه پاياني سال را براي اين كار در نظر ميگيريد كه مشمول بدقولي و استرس و فشارهاي عصبي ناشي از اين بدقوليها شويد؟ مگر نميشود در شروع نيمه دوم سال با فراغ بال و وقت كافي اين كار را انجام داد؟ چرا تمام خريدهاي خود را به دو ماه پاياني سال موكول ميكنيد وقتي به راحتي ميتوانيد تمام خريدهاي لازم را در ماههاي قبلتر طبق يك برنامهريزي انجام دهيد.
در ماههاي پاياني سال ديگر نميشود در سطح شهر تهران تردد كرد. براي انجام هر كاري يا رفتن به مكان مورد نظر خود، بايد حداقل يك يا دو ساعت از زمان خود را براي معطل شدن در ترافيكهاي سرسام آور در نظر بگيريم. وقتي در ترافيكهاي نفسگير ساعتها ايستادهايم به كرات وانت بارها يا كاميونتهايي را ميبينيم كه يا بار مبلمان و لوازم دكوراسيون حمل ميكنند يا قاليهاي شسته شده را به منازل مورد نظر ميرسانند. به راستي فقط بايد اين تغييرات و شستوشوها را تنها در آخرين ماه سال انجام داد؟
برنامهريزي را وارد زندگي خود كنيماز اين همه بدقولي و عذرخواهي براي دير رسيدن يا دير تحويل دادن پروژه يا محصول توليدي خود به ديگران خسته نشدهايم؟ تا كي قرار است منتظر رسيدن آن جمعهاي باشيم كه قرار است تمام كارهاي عقبافتاده خود را انجام دهيم؟ تمام طول هفته انتظار جمعه را ميكشيم تا بلكه به كارهاي عقبافتادهمان برسيم، اما هر بار برنامههاي جديدي برايمان پيش ميآيد كه باعث ميشود كارهاي قبلي را فراموش كنيم. بهتر است فكري به حال اين وضعيت موجود خود بكنيم.
براي داشتن يك زندگي موفق وجود يك برنامهريزي ساده از واجبات آن است. پس براي كارهاي روزانه خود بهتر است جدولي تهيه كنيم. كارهاي خود را اولويتبندي و از بلندپروازي دوري كنيم. وقت خود را تنظيم و زمان را مديريت كنيم. اضطرابمان را كنترل كرده و به خود انگيزه كافي در كارها را بدهيم. يك برنامهريزي خوب بايد ساده باشد. يك برنامهريزي خوب بايد طوري باشد كه در زماني كوتاه بتوان آن را نوشت. يك برنامه متناسب بايد انعطافپذير باشد. به اين معني كه هر زماني نياز بود بتوان تغييراتي در آن اعمال كرد. يك برنامه خوب بايد به ما كمك كند تا متوجه شويم كارها طبق برنامهريزي انجام شده است يا نه. كارهاي خود را درجهبندي كنيم كه كدام كارها مهمتر هستند و كدام كارها از اهميت كمي برخوردارند.
يكي از مهمترين فوايد برنامهريزي، احساس آرامش روحي است كه ما از آن برخوردار خواهيم شد. اين تصور كه ما ميتوانيم به تمام كارهايمان بدون از دست دادن زمان رسيدگي كنيم ميتواند از بسياري عصبانيتها و ناراحتيهايمان جلوگيري كند. ضمن آنكه تصوير مثبتي از ما را در ذهن اطرافيانمان ترسيم ميكند. اگر تمام زندگي خود را بر پايه يك برنامهريزي ساده مديريت كنيم قطعاً به تمام خواستهها و برنامههاي خود ميرسيم.
از سال قبل درس بگيريم
به اسفند ماه سال قبل فكر كنيم و يادمان بيايد كه چه برنامههايي داشتيم. قرار بود به همه چيز خوب و منظم رسيدگي كنيم اما باز هم يك سال ديگر گذشت و آن برنامهاي كه در ذهن ميپرورانديم، آنطور كه توقعش را داشتيم اجرا نشد. چرا چنين اتفاقي افتاده است؟ به دليل عدم مديريت و برنامهريزي صحيح و دقيق است كه آخر هر سال غبطه زمان از دست رفته را ميخوريم. پس برنامهريزي را وارد زندگي خود كرده و از ازدحام و شلوغي كار و زندگي خود به خصوص در پايان سال جلوگيري كنيم. بهتر است وقتي سال تمام ميشود كار عقبماندهاي براي سال جديد نداشته باشيم چون در اين صورت باز هم شاهد تكرار مشكلات هميشگي خواهيم بود.