کد خبر: 840387
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
درباره كتاب و كتابخواني حرف‌هاي زيادي زده مي‌شود و به قول شاعر دراين باره هر كس از ظن خود شد يار من، كه البته بايد گفت شد يار كتاب! ‌
معصومه طاهري
درباره كتاب و كتابخواني حرف‌هاي زيادي زده مي‌شود و به قول شاعر دراين باره هر كس از ظن خود شد يار من، كه البته بايد گفت شد يار كتاب! ‌چراكه از عوامل مؤثر در توسعه پايدار انساني، رشد كيفي و كمي مطالعاتي افراد يك جامعه است. در اين راستا برخي با بيان كاهش سرانه مطالعه در كشور و با توجه به رشد فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي همچنين رواج كتاب‌هاي الكترونيكي از مرگ تدريجي كتاب و كتابخواني دم مي‌زنند و با گلايه از وضع موجود هشدار خطر مي‌دهند، برخي ديگر هم بر اين باورند كه با غر زدن و ناراحتي كار وضع مطالعاتي كشور بهبود نمي‌يابد. بايد از مدارس و حتي از سنين پايين‌تر مهد كودك‌ها و كودكستان‌ها فرهنگ مطالعه ايجاد و نهادينه‌سازي شود تا به همراه رشد جسمي و فيزيكي بچه‌ها، بلوغ اجتماعي و كتابخواني هم برايشان ايجاد شود. با توجه به اهميت موضوع چند روز پيش تصميم گرفتم تا به جاي نقد و نوشتن وارد ميدان عمل شوم و به نوبه خود قدمي كوچك در اين راه بردارم. نيتي كردم و با اشتياق و البته وسواس زيادي در موضوع، محتوا و حجم كتاب به اقتضاي سن و سال بچه‌ها، يك سري كتاب به عنوان هديه و تشويق براي دختراني كه تازه چادري شده بودند خريدم و با هيجان آنها را كادوپيچ كردم؛ وقتي به مدير مدرسه كه از قضا معلم پرورشي آن مدرسه هم هست هدايا را دادم تشكري كرد و وقت رفتن گفت: بهتر نبود براي تشويق بچه‌ها به جاي كتاب از زيور‌آلات و وسايل تزئيني كه بچه‌ها در اين سن و سال دوست دارند به عنوان هديه تشويقي استفاده مي‌كرديد؟! يا حداقل سري بعد اگر خواستيد هديه‌اي براي بچه‌ها تهيه كنيد به نظرم از اين نوع اقلام تزئيني باشد! راستش چون كارم را با نيت انجام داده بودم اصلاً نگران هزينه و صرف وقت آن نشدم، ولي از اين نوع تفكر و ديدگاه مديري كه معلم پرورشي مدرسه هم بود حسابي جا خوردم.
واقعاً چرا در سيستم آموزش و پرورش ما كه زيرساختار مهم فرهنگي كشور محسوب مي‌شود، كتاب غريب و مهجور مانده است؟! قطعاً كتاب‌هاي درسي هرچند عناصر لازم براي آموزش هستند، اما كافي نيستند چراكه دانش‌آموزان به اجبار و براي گرفتن نمره به آنها نگاه مي‌كنند به همين خاطر نمي‌توانند عاملي براي فرهنگ‌سازي و بالا بردن روند مطالعه باشند كه بگوييم همين كتاب‌ها كافي است. در تمام مدارس دنيا به دانش‌آموزان كتاب‌هاي داستان و غيردرسي معرفي مي‌شود تا بخوانند و اين شوق خواندن در آنها ايجاد شود، ولي متأسفانه در كشور ما اين شيوه عملي نيست تا معلم كنار تدريس گاهي تنها كتاب داستان براي بچه‌ها بخواند تا آنها به كتاب علاقه‌مند شوند. چند وقت پيش با يك كتابخوان حرفه‌اي مصاحبه داشتم ديدگاه جالبي داشت مي‌گفت: «ما بچه‌ها را با ادبيات كشورمان آشنا نكرديم كه ياد بگيرند كتاب‌هاي غيردرسي هم بخوانند. من اگر معلم بودم براي بچه‌ها كتاب داستان سركلاس مي‌بردم و فقط خوانش مي‌كردم تا گوش آنها آشنا بشود. مي‌گفتم يك بار هم شما بياييد كتاب بخوانيد نه براي نمره و امتياز درسي و امثالهم بلكه فقط براي آموزش و تمرين كتابخواني. مهم‌ترين ركن در اين فرهنگسازي آموزش و پرورش است كه سمت و سو و خروجي مشخصي ندارد.»
به نظر مي‌رسد قبل از هر چيز بايد روي اولياي مدارس و معلمان اين فرهنگ‌سازي صورت بگيرد تا بتوانند ناقلان خوبي براي بچه‌ها و دانش‌آموزان باشند؛ چراكه اگر مي‌خواهيم جامعه‌اي كتابخوان داشته باشيم بايد از آموزش و پرورش شروع كرد كه زمان شكل‌گيري شخصيت اجتماعي بچه‌هاست و چه كساني بهتر از معلمان كه تأثيرگذاري بالايي روي آنها دارند؛ البته در چند سال گذشته آموزش و پرورش براي وسعت دادن مطالعه، به كادر آموزشي خود طرح‌هايي را اجرا و عملياتي كرده است از جمله آن كه گفته شده تا هر معلم در طول دوره كاري و خدمت مطالعه داشته باشد. اين رويه به طور حتم مي‌تواند در روند كاري آنها تأثير بگذارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار