سرانجام تصميمي که هفتهها پيش بايد گرفته ميشد به مرحله اجرا درآمد؛ اخراج کلوديو رانيري مرهمي بود بر نگراني هواداران لسترسيتي تا حداقل در هفتههاي باقي مانده از ليگ برتر انگليس به آينده اميدوار شوند. رانيري همان مربي است که با لسترسيتي فاتح ليگ جزيره شد، اما در اين فصل فانوس به دست است و به دنبال امتياز ميگردد. تيمي که سال پيش با اقتدار قهرماني را جشن گرفت حالا در منطقه سقوط به دسته پايين قرار دارد. با اينکه هواداران در جزيره اصلاً دلشان نميخواست لستر با هدايت رانيري چنين نتايجي کسب کند، اما با ديدن حال و روز مدافع قهرماني دلشان براي لستر ميسوزد. تا جايي که اگر بعداً از اين تصميم لستر به ليگ يک هم سقوط کند باز هم کسي از اخراج رانيري انتقاد نخواهد کرد، چراکه پيشينه لستر نشان ميدهد که اين تيم معمولاً بين ليگ برتر و ليگ يک دائماً در تردد بوده و سقوط دوباره فاجعه محسوب نخواهد شد. از طرفي مديران لسترسيتي نيز در نتايج ضعيف اين فصل نقش مهمي داشتهاند. بايد ديد آنها زماني که با مربي ايتاليايي قرارداد امضا ميکردند چه انتظاري از رانيري داشتند. همه از آمدن اين مربي راضي بودند و از او حمايت ميکردند. اگر سال گذشته به هواداران اعلام ميشد يک فصل قهرمان ميشوند و فصل بعد سقوط ميکنند بدون شک همه آنها باز هم از رانيري حمايت ميکردند.
لسترسيتي در ليگ قهرمانان هم حضور دارد و در اولين گام به سويا باخت تا تيرهروزيهاي گرگها کماکان ادامه داشته باشد. آنها شش بازي متوالي است که طعم پيروزي را نچشيدهاند. در اين شرايط سخت نبايد مسئوليت بازيکنان را ناديده گرفت و همه تقصيرات را به گردن سرمربي انداخت. در حقيقت اين بازيکنان هستند که دستورات تاکتيکي سرمربي را در زمين به درستي پياده نميکنند. بايد بپذيريم که قهرماني لستر برخي از بازيکنان را تغيير داد، از بازي آنها گرفته تا رقم قراردادها و عکسهايي که از آنها روي جلد نشريات چاپ شد. پس از قهرماني ليگ انتظارات بالا رفت، اما سطح کيفي بازيهاي آبيها پايين آمد. اين مسئله از آن چالشهايي است که علتش را بايد از مديران باشگاه و بازيکنان جويا شد.