جشنواره سي و پنجم فيلم فجر با تمام نقاط مثبت و منفياش به اتمام رسيد، جشنوارهاي که در روزهاي پاياني و با درز اسامي منتخبيناش مورد اعتراض برخيها قرار گرفت و درنهايت نيز با يک بده و بستان ساده غيرفرهنگي و با راضي نگهداشتن طرفين معترضين آن را ختم به خير کردند اما متأسفانه کميسيون فرهنگي مجلس در اقدامي ناباورانه و همچنين با پايهگذاري بدعتي ناصحيح و ناصواب در حوزه اجرايي آنهم نه در سطح کلان فرهنگي که در بحث خردي همچون انتخاب آثار و اهداي جوايز به حوزه دولتي و اجرايي ورود کرده است.
اولاً: اعتراض هنرمندان به نوع نگاه و نتايج داوري در تمام ادوار جشنواره فيلم فجر امري عادي به شمار ميرود، پس چندان اتفاق مهم و غيرطبيعي رخ نداده ولو پررنگ شدن و نامتعارف بودن اين اعتراضات چه عمدي و چه سهوي نوعي آدرس غلط دادن است، به گونهاي که اذهان را از ايرادات اساسي و عميق که همانا منافع و آورده اين جشنواره براي انقلاب و نظام بوده به مسائل خردي که جواب آن کاملاً واضح و مبرهن است هدايت کند تا مديران مربوط از پاسخگو بودن در برابر عدم انجام صحيح و درست وظايف و مأموريتهاي محوله در حوزه جشنواره انقلاب اسلامي شانه خالي کرده و از اساس صورتمسئله را پاک نمايند و تمام اينها در حالي رخ داد که دولت يازدهم در اقدامي جالب و کمنظير در تمام ادوار برگزاري جشنواره عليالخصوص جشنواره سي و پنجم سعي در راضي نگه داشتن همگان کرده و در نهايت نيز سيمرغها بنا بر همان سياست، توزيع و ليست درز کرده را نيز يکشبه اصلاح کرد؛ سياستي که نهتنها در سينما که در حوزه تئاتر، موسيقي و ساير هنرها نيز بارها و بارها به مدد دولت يازدهم رخ داده است.
ثانياً: کميسيون فرهنگي همگام با شور رسانهاي و فضاسازيهاي برخيها در دو روز پاياني جشنواره به موضوع آثار، هيئت انتخاب و داوران ورود کرده است تا جايي که از فيلمسازان و کارشناسان براي پارهاي از توضيحات دعوت به عمل آورده، سياستي که قطع به يقين نتيجهاش هرچه باشد جز ايجاد هزينه براي نظام و انقلاب هيچ عايدي ديگري نداشته و نخواهد داشت. کميسيوني که جايگاه آن اجل از اين مسائل خرد بوده است، حال به ميزاني از سطح خود نزول کرده که براي ديالوگهاي يک فيلم اعمالنظر ميکند و خواهان اختيارات بيشتر نيز شده است. درحاليکه همگان ميدانند تمامي اين رفتار ناشي از يک فضاسازي و بهاصطلاح جوگيري پساجشنواره است و اگر بنا بر ورود کردن بود ايکاش با طمأنينه بيشتر، نه به اموراتي همچون نتايج جشنواره که به مسائل مهمتر و اساسيتري از قبيل آسيبشناسي عدم رضايت رهبري انقلاب در حوزه فرهنگ و هنر، ديپلماسي فشل فرهنگي، برخي مراودات خارج از عرف مديران ارشد فرهنگي با سفارتخانهها يا حضور نامتعارف سفيران و رايزنهاي فرهنگي ساير کشورها در حوزه فرهنگ و هنر کشور، وضعيت معيشت هنرمندان ازکارافتاده و از اين قبيل مسائل آن هم با عزم راسخ و اهتمام عمل ورود ميکرد.
ثالثاً: در گير و دار دعوت از کارشناسان و به دليل حضور يک منتقد در کميسيون فرهنگي و اعلام نظر کارشناسياش در خصوص فيلم «گشت ارشاد 2» آماج حملات و توهينهاي برخي از افراد شناختهشده سينما قرارگرفته است. البته ناگفته نماند تهيهکننده فيلم «گشت ارشاد 2» که خود از بازيگران مطرح سينماست طبيعتاً ميبايست از اثر ساختهشده دفاع نمايد و هيچ ايرادي متوجه او نيست، اما جالب اينجاست که هنرمند ديگري که فرصت را براي تسويهحسابهاي شخصي مغتنم شمرده است نيز دست به کار شده و بر آن منتقد صرف اعلام نظر کارشناسياش ميتازد و خوي ديکتاتور مسلک خود را اينچنين در فضاي مجازي و برخي رسانههاي معاند عيان ميکند، غافل از اينکه آن منتقد فارغ از درست و غلط بودن نقدهايش تنها به اظهارنظر کارشناسي نه در مورد فرد يا اشخاص که در خصوص اثر هنري ساخته و توليد شده پرداخته، اما برخيها تنها شخص ايشان را مورد آماج توهينها و تسويهحسابهاي شخصي قرار ميدهند، بازيگري که اگر حرمت و احترام هنر انقلاب نبود سخنها و نکات بسياري در خصوص برخي رفتارها و مراودات شائبهانگيزش و تشکيک در برخي موارد پشت پرده که منجر به دريافت جوايز براي ايشان در دولت يازدهم و برخي ادوار گذشته نيز شده فراوان موجود است، اما همچنان به احترام هنر و آثار سينماي انقلاب اسلامي که در آن حضور داشته است ميگذريم تا شايد مجالي ديگر.
اما در پايان نگارنده اميدوار است کميسيون فرهنگي از ادامه اين روند اشتباه و هزينهآور براي نظام و انقلاب کوتاه آمده و اين قبيل مسائل را به متولي اصلي که همان سازمان سينمايي است واگذار نمايد تا رئيس اين سازمان در پيشگاه ملت بزرگوار و فرهنگدوست ايران آنهم در واپسين روزهاي حضورشان پاسخگوي تصميمات و سياستهاي اشتباه خود باشد و کميسيون محترم نيز در ازاي آن به مسائل مهم و اساسي که شرحي از وظايف نمايندگان محترم است و قطعاً از نگارنده آگاهتر به آن ميباشند، اهتمام بيش از پيش گذاشته تا انشاءالله و به فضل خدا در سال آينده بهرغم تمام کوتاهيها، بيتوجهيها و عقبگردهاي دولت يازدهم، شاهد اتخاذ سياستهاي فرهنگي و هنري در تراز انقلاب اسلامي و حرکت صعودي آن در دولت جديد باشيم.