اخراج و بركناري برخي اعضاي كميته بينالمللي فدراسيون فوتبال تحت عنوان برخورد با خاطيان در موضوع فيفا و استقلال آن هم در حالي كه در تمام طول اين مدت فدراسيون فوتبال بارها و بارها به طرق مختلف و توسط افراد متعدد تأكيد داشت كه قصوري در اين زمينه متوجه آن نيست، در واقع يك نوع فرار رو به جلوي مسئولان و قرباني كردن ديگران است، چراكه اگر فدراسيون مقصر نيست چه دليلي به اخراج شخص يا اشخاصي به عنوان خاطيان اين مسئله وجود دارد و اگر مقصر است چرا در تمام طول اين مدت منكر آن شده است. در واقع فدراسيون مقصر است. مقصر است كه باشگاههاي آن بدهكار هستند.
اين مسئله نشانه ضعف و عدم مديريت فدراسيون فوتبال است. بدون شك اگر فدراسيون توانايي و جسارت برخوردي قاطع چون فيفا را داشت، امروز شاهد بدهكار بودن باشگاهها و شكايتها و توبيخهاي اينچنيني نبوديم. فدراسيون يا با ابزار انضباطي برخورد با باشگاهها آشنايي ندارد يا جسارت برخورد ندارد كه هر دو نشانه ضعف مديريتي است. در واقع عدهاي آموختهاند كه ديگران را قرباني كنند. تصميم بركناري و اخراج نفرات كميته بينالمللي فدراسيون توهين به شعور مردم است. وقتي فدراسيون تأكيد ميكند در اين زمينه كوچكترين قصوري متوجه آن نيست، اما نفراتي را از همين فدراسيون به دليل خاطي بودن در پرونده اخراج ميكند. آقايان تصور ميكنند با قرباني كردن ديگران مسئله حل ميشود، اما نميشود. تا زماني كه ياد نگيريم بابت اشتباهات خود عذرخواهي كرده و استعفا دهيم تا مديراني كه توانايي لازم را دارند كار را به دست گيرند اوضاع همين است. تا زماني كه شرايط مهيا باشد براي لابي مديران براي عدم پرداخت حق و حقوق بازيكنان بايد انتظار چنين محروميتهايي از سوي فيفا باشيم، چراكه فيفا با قاعدههاي فدراسيون فوتبال پيش نميرود و چشم بر خطاها نميبندد. فدراسيون با اين تصميم ثابت كرد كه نه نظارتي بر امور دارد و نه مديريتي. در واقع باند، قبيله و لهجه در فدراسيون حاكم شده و با اين اوضاع، مقابله با محروميتيهايي نظير آنچه كه گريبان استقلال و تراكتور را گرفت اجتنابناپذير است. چون نميخواهيم.