در بررسي تاريخ تاجيكان در قرن بيستم پيش و بيش از همه نام بزرگمردي از تبار دانايان و فرهنگمداران پارسيگوي به چشم ميخورد كه بهدرستي داننده كمنظير تاريخ قديم و عصرهاي ميانه و زمان نو آسياي مركزي ناميده شده است، استاد صدرالدين سيدميرزازاده عيني. تاريخ هر ملت و قوميتي برآمده از فراز و فرودهايي است كه وقايع و تحولات ويژه هر دوران در ايجاد آنها نقش بهسزايي داشته است و خواسته و ناخواسته مواريث و مآثر فرهنگي آن سامان را به اوج رسانيده يا در سرازيري افول رها كرده است.
دوران استاد صدرالدين عيني از دورههاي پرتلاطم و همراه با شورشها، انقلابها و دگرگونيهايي در جهان، منطقه و آسياي مركزي بوده است و صد البته اين تحولات در تغيير جغرافياي فرهنگي و افكار سياسي و اجتماعي تأثير شگرفي داشته است. جمود فكري و تعصبات بنيانسوز فرهنگي حاكم بر جامعه تاجيك زمانه پرآشوبي را براي اهل فكر و فرهنگ فراهم آورد كه حاصل آن جامعه واگرا و توسعه نيافته آسياي مركزي بود. جور و ستمي كه بر فرهنگ تاجيكان روا داشته ميشد، چونان غم بزرگي در سينه انديشهورزان و روشنفكران آن ديار سنگيني ميكرد، آنگونه كه استاد صدرالدين عيني در اينباره ميگويد:
در شهر كاگُن در خستهخانه (بيمارستان) وقتي وضعم بسيار بد بود و بيحال برجا مانده بودم، بيت زير ورد زبانم شد و قلب و وجودم را آزاد نميگذاشت:
ترسم كه من بميرم و غم بيپدر شود
آن طفل نازپرور من در به در شود
در همين زمان روشنفكران تاجيك متأثر از انديشههاي سياسي و ادبي شرق و غرب به ايجاد موج اصلاحات در جامعه خويش همت گماردند. ظهور تشكلهاي روشنفكري و روشنگري همچون معارفپروري در نيمه دوم قرن نوزدهم و جديديه در ابتداي قرن بيستم نتيجه اين تلاش خستگيناپذير بوده است.
در رأس اين جريانات ميتوان به احمد دانش و كتاب نوادرالوقايع او اشاره كرد كه ادبيات نو داستاني تاجيكي از ايشان آغاز شده است.
صدرالدين عيني كه بهواسطه اهتمام، جديت و تلاشهاي فراوانش در مبارزه با عدم رشد جامعه تاجيك توسط تاجيكان به عنوان پدر و استاد از او ياد ميشود، هم در حوزه فرهنگ و ادبيات و هم در حوزه فعاليتهاي اجتماعي تا پايان عمر يك لحظه از پا ننشست و جامعه امروز تاجيك وامدار تلاشهاي بيشائبه اين فرهنگي مرد بزرگ است. عيني در توسعه ادبيات نو در تاجيكستان جايگاه ويژهاي دارد. او اولين كسي بود كه اقدام به معرفي چهرههاي فرهنگ و ادب فارسي همچون رودكي، سعدي، ابنسينا، بيدل و... در ميان قوم تاجيك كرد و در خصوص شناساندن افكار و خدمات آنها به مردم رسائل و تأليفات ماندگاري به يادگار گذاشته است.
با اين همه به دليل تأثير آموزههاي انديشهپرداز بزرگ تاجيك احمد دانش و مكتب ادبي صدر ضيا صدرالدين عيني به دنبال نوجويي و ابتكار و براي پيشبرد و تقويت ادبيات روشنگري به ميدان آمد و تحت تأثير افكار اومانيستي برآمده از انقلاب فرانسه با وارد كردن جستارهاي ادبي نوين سهم بزرگي در ايجاد تحول بنيادين ادبيات نوي تاجيكي ايفا كرد.
مجموعهاي كه به بهانه آن اين مقال قلمي گرديد، شامل مقالاتي از محققان و پژوهشگران تاجيك و تعدادي از دوستان ايراني اوست كه به تفصيل به زندگي و سير تحولات فكري و ادبي جامعه تاجيك و نقش استاد عيني در ايجاد آن تحولات پرداختهاند.
در پايان به گفته عبدالخليل خالقزاده بسنده ميكنم كه: «آثار استاد صدرالدين عيني شناسنامه ملت تاجيك است. آينهاي است كه ميشود گرفت و اجداد خود را در آن ديد. همه شكوه و شهامت و نقص كمبود ما را استاد عيني با ظرافت خاصي به صورت سهل ممتنع انعكاس داده است.»