نويسنده: سيد مصطفي رنجبر*
در چند سال اخير جامعه ايراني تلگرامي و لايني شده و در بين جوانان گوشيهاي لمسي رواج پيدا كرده است. توصيفي كه ميتوان از وضعيت موجود كرد، اين است كه امروز در كوچه و خيابان يا هر كجاي ديگر جواناني را ميبينيم كه سر به زير بوده و گوشي به دست سرگرمند. اين تكنولوژي با اينكه سرعت ارتباطات و گسترش گروههاي اجتماعي مجازي را در پي داشته اما پديدهاي است كه حتي ميتواند شديدتر از ساير تكنولوژيهاي ارتباطي منجر به مصنوعي كردن فضاي اجتماعي و رفتهرفته با كليشهاي كردن مسائل مهم اجتماعي - فرهنگي كه اساسي بوده حساسيت اجتماعي نسبت به مسائل مهم و اساسي در زمينه اجتماعي - فرهنگي را كاهش دهد و بدتر از آن با مشغول كردن فكر و ذهن جوانان و اعتياد و زيادهروي جوانان نسبت به آن، جوان را از جامعه واقعي و آنچه در پيرامون او ميگذرد بيخبر و در نتيجه بيتفاوت كند.
چنين روندي او را از خانواده، جامعه و آنچه پيرامونش ميگذرد، جدا ميكند و او را از درگيري در متن جامعه به حاشيه ميراند و با وابستگي شديد به فضاي مجازي، خلاقيت و قدرت تفكر را از جوان ميگيرد. آلوده شدن در چنين فضايي مسائل غيرواقعي و بياساس را به جاي مسائل اساسي و مهم مينشاند و جامعه و جوانان را اسير مسائل روزمرگي و تكرار خستهكننده ميكند. اين نوع از تكنولوژي باعث ميشود كه انسان عمومي شود و حريم و سپهر خصوصي او را از بين برد و مضمحلكند. به همين دليل اين نوع از تكنولوژي، انسان را از اصالت دروني خود محروم ميكند. برخي افراد با به كارگيري اين نوع تكنولوژيها، ميتوانند براي خودشان هويت و گروه مرجع جديدي (يعني گروهي كه خودشان را با آن ارزيابي ميكنند)، شكل دهند كه تبعات و آسيبهاي بسياري به دنبال دارد.
در خاتمه بايد گفت در استفاده از اين نوع تكنولوژيها توسط هر كسي كه باشد بايد جوانب احتياط را در نظر گرفت كه مبادا آنقدر به آن مشغول شوند كه از خانواده و جامعه غافل شده و به آن اعتياد پيدا كنند. بايد سعي شود تا جايي كه ممكن است در فضاي واقعي جامعه به نيازهاي جوانان پاسخ داده شود تا آنان براي رفع نياز خود به فضاي مجازي پناه نبرند.
*كارشناس ارشد جامعهشناسي