كسي كه در دام اعتياد گرفتار ميشود، خصوصاً مصرف موادمخدر صنعتي و آمفتامينها درمانش بسيار سخت است. بنابراين اطلاعرساني و آگاهيبخشي به مردم بسيار مهمتر از روشهاي سلبي است. روشهاي سلبي براي توزيعكنندگان لازم و ضروري است، اما براي برخورد با يك معتاد خير. بايد پيشگيريهايمان ديدگاه اجتماعي داشته باشد. در راستاي پيشگيري و مبارزه با موادمخدر اقدامات خوبي در دانشگاهها و مدارس صورت گرفته كه قابل تقدير است. زيرا استمرار اينگونه اقدامات به نوعي باعث مصونيت جوانان و نوجوانانمان ميشود، اما متأسفانه اين اقدامات در آموزش و پرورش كمتر از دانشگاههاست.
بايد سطح آموزش را در سنين پايينتر شروع كرد تا در امر پيشگيري به موفقيت بيشتري دست پيدا كنيم. جاي بولتنهاي آموزشي و استفاده از متخصصان اعتياد در مدارس خالي است. به نظر ميرسد در دانشگاهها فعاليت مسئولان در رابطه با مبارزه با موادمخدر بيشتر است. اينكه ميانگين اعتياد در جامعه ما بالاتر از سن مدرسه است، اما بايد از سنين پايينتر آنها را آماده مقابله با خطرات كرد. اگر نوجوانان را آموزش دهيم به مراتب بهتر آن است كه در دانشگاهها آموزش دهيم. البته منظورم اين نيست كه آموزشها نبايد در دانشگاهها باشد.
آموزشها بايد مانند يك كلاس درس باشد. اين آموزشها هم مختص جوانان نباشد، بلكه خانوادهها و حتي مسئولان را هم مخاطب اين آموزشها قرار دهيم.
* روانشناس