کد خبر: 839799
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۲
نگاه به زنان قبل از انقلاب اسلامی یک نگاه ابزاری بوده است و با برهنه نشان دادن زن سعی داشتند ارزش‌های والای زن و نقش مادرانه او را که مهم‌ترین و اصیل‌ترین نقش زن است مبدل به نگاه مبتذل جنسی کنند. اساساً شاید بتوان گفت: یکی از پایه‌های اعتراضی مردم و نیرو‌های اجتماعی در انقلاب اسلامی مربوط به اقدامات رژیم نسبت به زنان بوده است.
پيمان محمودی*

سرویس تاریخ جوان آنلاین: زنان در هر جامعه‌اي به عنوان بخشي از جامعه مورد نظر هستند كه نقش اساسي را در پيشرفت آن كشور ايفا مي‌كنند. در طول تاريخ زنان نتوانستند ارج و منزلت حقيقي خود را بازيابند و براي همين در دوره معاصر شاهد شكل‌گيري تفكرات فمينيستي براي بازيابي ارزش آنها هستيم. در واقع نگرش‌هاي فمينيستي نيز خود نتوانستند در جهت ارزش‌هاي زن حركتي جدي داشته باشند و چه بسا خواسته‌هاي آنان در جهت خواسته‌هاي نظام سرمايه‌داري مي‌باشد. نگاه به زنان قبل از انقلاب اسلامي يك نگاه ابزاري بوده است و با برهنه نشان دادن زن سعي داشتند ارزش‌هاي والاي زن و نقش مادرانه او را كه مهم‌ترين و اصيل‌ترين نقش زن است مبدل به نگاه مبتذل جنسي كنند. اساساً شايد بتوان گفت يكي از پايه‌هاي اعتراضي مردم و نيروهاي اجتماعي در انقلاب اسلامي مربوط به اقدامات رژيم نسبت به زنان بوده است.
  
سنت‌زدايي، ركن ايدئولوژي پهلوي


 در دوره پهلوي اصلي‌ترين ركن ايدئولوژي آن نوسازي و دين‌زدايي يا به زبان ديگر سنت‌زدايي بود. از اين رو نوسازي جامعه از بالا به پايين و به صورت يك پروژه دولتي تعريف مي‌شود كه با اتكا به قدرت نظامي و درآمدهاي نفتي بايد تحقق يابد. در ايران رضاشاه را همواره اصلاح‌گر، باني مدرنيزاسيون و حتي عرفي‌ساز كبير تلقي كرده‌اند. در واقع قصد او از تأسيس نهادهاي جديد، گسترش سلطه از طريق گسترش قدرت دولت در همه بخش‌هاي كشور بود، از سياست گرفته تا اقتصاد و اجتماع و ايدئولوژي. ميراثي كه او پشت سر گذاشت در واقع محصول فرعي اقدامات مصمم وي براي ايجاد يك دولت متمركز قدرتمند بود (آبراهاميان، 1394: 141). رضاشاه به اين واسطه قدرت هشت پاي خود را در تمام عرصه‌هاي جامعه پراكنده كرد. او در زمينه نظام خانواده نيز بحران‌هايي را به‌وجود آورد. از جمله اين بحران‌ها مي‌توان به كشف حجاب و متحدالشكل كردن لباس افراد جامعه اشاره كرد.  دولت اعمال نفوذ بر نهاد مذهب را نيز در دستور كار قرار داد. حوزه‌هاي علميه در قم، مشهد، اصفهان و البته نجف، خودمختار باقي ماندند، اما دانشكده الهيات دانشگاه تهران و مسجد سپهسالار كه توسط امام جمعه منتخب دولت اداره مي‌شد- داوطلبان را امتحان مي‌كردند تا معلوم كنند كدام يك صلاحيت آموزش ديني به مردم و در نتيجه آمدن به كسوت روحانيت را دارند (آبراهاميان، 1394: 159). همه اين اقدامات كه در راستاي دولت‌سازي رضاشاهي صورت گرفته بود روز به روز بر شكاف بين دولت و ملت مي‌افزود. مخالفت‌هاي طبقه متوسط با رژيم در سال‌هاي 1306- 1305 و 1315- 1314 در واكنش به اجراي قوانين غيرديني داور و اعزام جوانان به خدمت سربازي و همچنين به علت كشف حجاب زنان و ترويج كلاه بين‌المللي آغاز شده بود (آبراهاميان، 1391: 189). در واقع رژيم پهلوي در نظر داشت از نوگرايي فرهنگي جهت سلطه‌پذيري و تداوم حاكميت خود بر جامعه استفاده كند. الگوهاي فرهنگي جديد بر اساس ارزش‌هاي غربي توسط دولت ترويج و تبليغ مي‌شد، به طور كلي هدف اين بود كه يك جامعه مبتني بر فرهنگ غربي با تكيه بر نهادهايي چون آموزش و پرورش، رسانه‌هاي ارتباط جمعي، سيستم حقوقي، هنر و سرگرمي به وجود آيد و يك جهان‌بيني جديد توسط گروه‌هاي سكولار در جامعه رواج يابد (فاضلي، 2006: 79). با توجه به نقش برجسته‌اي كه خانواده و زنان در جهت‌دهي به گرايش‌هاي فرهنگي هر جامعه‌اي ايفا مي‌كنند، بسياري از اقدامات دولت آنها را به عنوان گروه‌هاي هدف مد نظر داشتند. اين فرهنگ يكي از پايه‌هاي اساسي ايده هويت‌سازي نوين ايراني در دولت پهلوي بود (صميمي، 1386: 188). در خصوص معرفي فرهنگ غربي به مردم ايران، بدترين و مبتذل‌ترين جنبه‌هاي اين فرهنگ انتخاب مي‌شد. فيلم‌هاي امريكايي بيش از 30 درصد برنامه‌هاي تلویزيوني و پرده‌هاي سينما را تسخير كرده بودند (روبين، 1383: 194). به بيان ديگر جامعه ايران رو به سوي تأخر فرهنگي داشت و اقدامات دولت جامعه ايران را مصرف‌كننده ته مانده فرهنگ غرب كرده بود.
 
  فرهنگ‌سازي پهلوي براي مدرن كردن زن ايراني

وقتي به روزنامه‌هاي آن دوران نظر مي‌كنيد، تمام تبليغات زن را به ابزاري براي نمايش و بهره‌برداري اقتصادي مبدل كرده است. زنِ آرماني كه در تلويزيون، مجلات و دستگاه‌هاي ايدئولوژيك رژيم عرضه مي‌شد، نمونه‌اي كاملاً سكولار و سطحي غرب بود كه برگرفته از ستاره‌هاي سينماي هاليوودي غربي بود. پيوسته آخرين مدل‌هاي ماه و سال لباس و آرايش زنانه غربي در مجلات و رسانه‌هاي كشور معرفي مي‌شد (براهني، 1349: 65). خانم رابين رايت وابسته سياسي امريكا در توصيف وضع شهرهاي ايران مي‌نويسد: در سال‌ 1973 ايران كشوري بود كه براي زنان امريكا جاذبه داشت. من در سفر به آن كشور خود را يك اروپايي حس مي‌كردم. همه جا مي‌توانستم بروم. عملاً هر كاري مي‌توانستم بكنم و هر لباسي كه دوست داشتم بپوشم. دامن‌هاي كوتاه در ايران مد بود و در ساحل دريا زنان ايراني بيكني مي‌پوشيدند (رايت1384: 12). او مي‌گويد: ميني ژوپ از انگلستان برخاست، اما كوتاه‌ترين دامن‌ها متعلق به ميني‌ژوپ‌پوش‌هاي ايراني است (همان، 554). تبليغات رژيم پهلوي به گونه‌اي بود كه جوانان را سرگرم زرق و برق دنياي غرب كند و آنان را از واقعيت‌هاي اجتماعي دور نگه دارد. جلال آل‌احمد در اين‌باره مي‌گويد: از اهداف عمده اين رنگين‌نامه‌ها آن بود كه با سرگرم‌سازي توده‌ها و به ويژه جوانان، آنان را از واقعيت‌هاي اجتماعي بي‌خبر نگه دارند. به سبب آن كه اين مجلات فرهنگ غربي را تبليغ مي‌كردند و به عنوان نمونه‌اي نفرت‌انگيز از حمايت رژيم از فرهنگ غربي بودند، زمينه را براي از خودبيگانگي فرهنگي مردم مهيا مي‌كردند و آنان را به سمتي ميراندند كه از قبول مسئوليت اجتماعي خودشان شانه خالي كنند. دادن مجوز به اين گونه مجلات توسط حكومت و حمايت مالي از آنها سياستي بود كه توده‌ها را از مسائل اصلي زندگي اجتماعي و سياسي خود بازدارند و گواه ديگري بود بر جهت‌گيري غربي حكومت (آل‌احمد، 1338: 6). زنان يكي از مهم‌ترين اقشاري بودند كه مخاطب سياست‌ها و برنامه‌هاي دولت قرار گرفتند. جامعه‌شناسان نقش‌هاي متعددي چون اجتماعي كردن فرزندان و ارضاي نيازهاي جنسي و عاطفي مردان را بر عهده زنان و به طور كلي خانواده مي‌دانند (اعزازي، 1382: 170). از اين رو تغيير فرهنگي الگوهاي زنان در جامعه مي‌توانست پايه‌هاي ارزشي كل جامعه را تغيير دهد.
 در اين دوره مجله زن روز تبليغات گسترده‌اي را در جهت حقوق زنان در راستاي جهت‌گيري به سوي فمينيسم داشته است. از اين رو شهيد مطهري شروع به نوشتن درباره حقوق زن در اسلام مي‌كند و به شبهات آنها پاسخ مي‌دهد. شهيد مطهري خطاب به آنان بيان مي‌دارد: غرب‌پرستان ما سعي دارند بانوان ايراني را در مسيري بيندازند كه زنان امريكايي رفته‌اند. ايشان برهنگي را بيماري عصر حاضر دانسته و وضعيت زنان در غرب را با عصر جاهليت عرب مقايسه مي‌كند كه زنان برهنه ظاهر مي‌شدند و آن را جاهليت مدرن مي‌نامد. پيدايش فمينيسم و طرح تساوي حقوق براي زنان را در راستاي تأمين منافع سرمايه‌داري غرب دانسته، زيرا آنان از يك سو به نيروي كار ارزان آنها در مقايسه با مردان نياز دارند و از سوي ديگر با بهره‌كشي از زيبايي و عفت زنان، براي فروش بيشتر توليدات خود تلاش مي‌كنند (مطهري، 1353: 19).
در واقع بايد گفت در فرهنگي كه اصالت با اقتصاد است و مصرف تعيين‌گر هر چيزي است زن نيز مبدل به كالاي مصرفي در جهت نيل به اهداف شوم سرمايه‌داري مي‌شود. از اين رو وقتي در غرب صداي برابري زن و مرد به گوش رسيد، براي رسيدن به سود با استفاده از استثمار زن بود و نه براي نشان دادن ارزش واقعي زن. ساختار سرمايه‌داري براي اينكه بتواند از بخش بزرگي از جامعه در جهت رسيدن به سود بيشتر اقدام كند، زنان را برابر با مردان دانست. از سوي ديگر زن به عنوان يك سرگرمي نشان داده مي‌شود تا در هنگام فراغت طبقات پايين جامعه آنها را مجذوب ظرافت‌هاي زيباي خود كنند و اجازه ندهند جامعه با چهره واقعي جامعه و استثمار آنها مواجه شوند. زن در دنياي غرب همان اسارتي را دارد كه در قرون وسطي داشته است. زن در نگاه غربي اسير سكسواليته شده است، غرب زن را در تبليغاتش نشاند تا ارزش‌هاي جديدي خلق كند و نظرها را به سوي مصارف تازه جلب كند.
 
  انقلاب اسلامي، رهايي زن از اسارتِ هرج و مرج


در انقلاب اسلامي زنان خود بخشي از نيروهاي انقلابي بودند. زنان همواره در كنار مردان و دوشادوش آنان تا پيروزي انقلاب در صحنه بودند و حتي پس از آن نيز در جنگ تحميلي، آنان در جبهه حضور داشته و از ارزش‌هاي انقلاب دفاع كردند. اين موضوع نشان مي‌دهد كه انقلاب اسلامي ارزش زن بودن را دوباره احيا كرد و زيست ديني زن را به او برگرداند. در فرهنگ تشيع حضرت فاطمه(س) مظهر و الگوي زن تعريف شده است. بنابراين الگوي زيست زن در انقلاب اسلامي همان الگوي فاطمي‌وارانه است. به اين صورت كه حضرت فاطمه(س) نمونه دختر، همسر، مادر و انساني مبارز بوده كه در اين راه به شهادت رسيده است. با همه اينها شخصيتِ حضرت، جدا از همه اينها تعريف مي‌شود و به واقع فاطمه جدا از همسر مولا علي(ع) و جدا از مادر امام حسين و امام حسن(ع) و دختر پيامبر خدا(ص)، خود نمونه اعلاي زن مي‌باشد و در يك كلام فاطمه فاطمه است. پس از انقلاب زنان توانستند در نظام آموزشي تحصيل كنند و عزت خود را داشته باشند. آنان توانستند در زمينه سياسي نيز به مجلس راه يابند و حتي در مناصب وزارت نيز دست يابند. به بيان ديگر انقلاب اسلامي نشان داد كه بدون پيروي از الگوهاي غربي مي‌توان تشخص زن را حفظ كرد و آنان را به عرصه عمومي آورد. همچنين نگاه انقلاب اسلامي فارغ از نگاه ابزاري غرب به زن مي‌باشد. مقام معظم رهبري درباره زن اين گونه بيان مي‌دارند: «ما در مسئله زن، از غرب طلبكاريم؛ ما مدعي غربيم؛ آنها هستند كه دارند به زن ظلم مي‌كنند.‌» خلاصه اينكه تفكر انقلاب اسلامي در مواجهه با زنان و مردان فارغ از جنسيت آنان است. به اين بيان كه انسان بودن و اخلاق‌مداري و رعايت عدالت در حقوق افراد مطرح است. آرمان نهايي انقلاب اسلامي اين است كه زنان و دختراني را پرورش دهد كه داراي زيست فاطمي و مبارزاني زينبي باشند.


منابع:

-  آبراهاميان، يرواند (1394). تاريخ ايران مدرن، ترجمه محمدابراهيم فتاحي، نشر ني، چاپ يازدهم، تهران
-  آبراهاميان، يرواند (1391). ايران بين دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدي و محمدابراهيم فتاحي، نشر ني، چاپ نوزدهم، تهران
-  آل‌احمد، جلال (1338) ورشكستگي مطبوعات، علم و زندگي، تهران: فروردين
-  براهني، رضا (1349). تاريخ مذكر، بي‌نا
-  رايت، رابين (1384). آخرين انقلاب بزرگ، ترجمه احمد تدين، نشر رسا، تهران
-  روبين باري (1363). جنگ قدرت‌ها در ايران، ترجمه محمود شرقي، نشر نويد، تهران
-  صميمي، مينو (1386). پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسين ابوترابيان، اطلاعات، تهران
-  مطهري، مرتضي(1353). نظام حقوق زن در خانواده، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، قم.
 -  Fazeli, nematollah(2006). Politics of cultare in iran, routledge, London, newyork

*كارشناس ارشد جامعه‌شناسي


نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر