نميدانم چقدر براي شما شاد بودن آدمهاي اطرافتان مهم و ضروري است؟ يا اينكه تا حالا براي شاد كردن اطرافيان چه كارهاي انجام دادهايد؟ و اصلاً فكر ميكنيد بايد براي شاد كردن ديگران كاري بكنيد يا نه؟ خيلي از ما در روابطمان به اين فكر نميكنيم كه ما بايد براي ديگران چه كارهایي بكنيم، بلكه بيشتر به اين ميانديشيم كه ديگران براي ما بايد چه كارهايي بكنند. قبول نداريد؟ اگر به اين فكر كنيم كه در سال گذشته چند بار از عزيزان يا دوستانمان پرسيديم كه چرا ناراحتي؟ يا براي اينكه غم و اندوه را از زندگي ديگران پاك كنيم تا حالا چه كارهايي انجام داديم؟ و حتي چقدر براي شاد كردن ديگران ولو با يك جمله تلاش كردهايم؟ متوجه خواهيم شد كاري براي ديگران انجام ندادهايم، البته در مقايسه با انتظاراتي كه از ديگران داريم. قصد ندارم در اين نوشته شعار بدهم كه آهاي مردم بياييد با هم خوب باشيم يا اينكه همين طور الكي بخنديم يا هر چي داريم و نداريم را به باد فنا بدهيم كه ديگران شاد باشند. نه اصلاً چنين حرفي را نخواهم زد. اما دوست دارم به اين فكر كنيم كه آدمهاي اطرافمان چقدر براي ما مهم هستند، همانقدر برايشان وقت بگذاريم و براي اينكه خودمان هم حالمان خوب باشد سعي كنيم حالشان را خوب كنيم. همين.
شادكردن ديگران را ياد بگيريمخيلي وقتها پيش آمده كه براي ديگران هداياي لوكس و گرانقيمت ميخريم، اما هيچ عكسالعملي ازطرف مقابل نميبينيم، مثل اينكه اصلاً اتفاقي نيفتاده است. حتي به مقدار قيمت آن كادو هم از ما تشكر نميكنند و خيلي ساده از كنارش ميگذرند. ميدانيد چرا؟
به نظر من خيلي از ما مسير شاد كردن ديگران را اشتباه ميرويم، به عبارتي كاربلد نيستيم و
حاضر هم نيستيم ياد بگيريم. فكر ميكنيم اگر ميليونها تومان خرج يك هديه لوكس كرديم طرف مقابل بايد 24 ساعت براي ما پشتك وارو بزند و 24 ساعت تمام تشكر و كل فاميل را خبر كند. نه، ما وقتي نميدانيم و بلد نيستيم چگونه ديگران را شاد كنيم، حق نداريم انتظار رفتار تشكرآميز هم داشته باشيم، اين يك قانون است.
شاد كردن ديگران گاهي با يك جمله كوتاه اتفاق ميافتد. جملهاي كه از اعماق قلب شما به زبان جاري ميشود. بياييد با خودمان صادق باشيم، تا به حال چند بار عزيزانمان را شاد و حالشان را خوب كردهايم. من به جرأت ميتوانم بگويم كه خيلي از موارد ميتوانستيم اين كار را انجام بدهيم ولي اين غرور و تكبر لعنتي اين اجازه را به ما نداده و براي همين است كه حال جامعه ما خوب نيست و غم و غصه از چهره همه ما ميبارد.
يك پيشنهاد دارم، بياييد از همين الان هفتهاي يك بار عزيزانمان را با يك جمله بدون هزينه و كمدردسر شاد كنيم. آن وقت ببينيد حال خودمان و ديگران چقدر خوب ميشود. كافي است تمرين كنيم و كمي حوصله به خرج دهيم. چطور براي خريد يك كادو گرانقيمت كه طرف مقابل ما را هم شاد نميكند ساعتها خيابانگردي ميكنيم اما حاضر نيستيم وقت بگذاريم و يك جمله خوب پيدا كنيم.
شاد كردن ديگران يا بهتر است اينگونه بنويسم براي شاد كردن ديگران بايد وقت گذاشت. زندگي مجموعهاي از همين شاديهاست كه زيبا ميشود. تكبر بيجا و غرورهاي كاذب فقط باعث ميشوند حال خودمان بيشتر خراب شود و هيچ اتفاق ديگري نيز نميافتد.
خداوند را خوشحال كنيم
امام صادق(ع) ميفرمايند: «... تبسم الرجل في وجه أخيه حسنة، وصرفه القذي عنه حسنة، وما عبد الله بشئ أحب إلي الله من إدخال السرور علي المؤمن»... تبسم مؤمن به مؤمن و زدودن اندوه از چهره مؤمن از حسنات است، و زدودن گرد و غبار از چهره مؤمنين از حسنات است و بهترين اطاعت از خداوند و محبوبترين آن نزد خداوند خوشحال نمودن مؤمنين است.
همچنين امام على(ع) خطاب به كميل بن زياد مىفرمايد: هيچ كس دلى را شادمان نسازد، مگر آن كه خداوند از آن شادمانى، لطفى بيافريند و زمانى كه گرفتارىاى بدو رسد، آن لطف، همچون آب جارى در سراشيبى، به سوى آن گرفتارى سرازير شود و آن را از وى دور گرداند، همچنان كه شتر غريبه [از ميان رمه شتران] رانده مى شود.
اين دو حديث را براي اهميت شاد كردن ديگران آوردم شايد تأثيري بر ما داشته باشد كه اين موضوع را جدي بگيريم. توجه داشته باشيم وقتي سر بالا ميگيريم و سينه سپر ميكنيم كه «آهاي من انسانم، اشرف مخلوقات» خب بايد اين را يك جايي نشان دهيم. مگر ميشود ما چنين ادعايي داشته باشيم ولي از خالقمان هيچ نشان و نمادي نداشته باشيم؟
اگر به چنين موضوعاتي ايمان داريم و مخصوصاً دستمان را شب و روز به سوي خدا دراز ميكنيم كه ما را ياري كند و فلان و فلان مشكلات ما را حل كند پس بايد حركتي در مسير او انجام دهيم. باور كنيد شاد كردن دل ديگران يعني نظر لطف خدا را به همراه داشتن و دوري از آن و كوتاهي از توجه به ديگران مسلماً قهر خدا را به همراه خواهد داشت.
خلاصه اينكه حال ديگران را خوب كردن با هر شيوه و روشي مسلماً آثارش به خود ما برميگردد و زندگيمان شاد و پرنعمت خواهد شد. سعي كنيم براي با هم بودن تلاش كنيم نه اينكه براي دوري از هم برنامه و جدول زمانبندي تعريف كنيم و حال ديگران را بد كنيم.
خيلي از ما براي اينكه به اصطلاح «حال ديگران» را بگيريم ساعتها و روزها برنامهريزي ميكنيم و وقت و زمان ميگذاريم اما امان از اينكه بخواهيم اطرافيانمان را شاد كنيم، در يك كلام، بلد نيستيم. بلد نيستم، بلد نيستي و در كل بلد نيستيم كه چگونه شادي را براي ديگران هديه كنيم. بعضي وقتها هم به غلط فكر ميكنيم كه اگر براي شاد بودن طرف كاري كنم پررو ميشود و فكر ميكند كه چه خبر است!
بياييد نگذاريم غرورهاي توخالي، تكبر و خود بزرگبيني باعث شود تا از يكديگر دور بيفتيم زيرا خيلي زود دير ميشود.