کد خبر: 839679
تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۳
حسن فرامرزي
يک: سيدمهدي شجاعي - به نقل از رسانه‌ها - در نشست کتابخواني دسته‌جمعي نوجوانان گفته: ما با چيزهاي ديگري، همانند فضاي مجازي، دچار اشباع و سيري کاذب شده‌ايم.
دو: سيري و اشباع کاذب يکي از آن کليدواژه‌هاي مهمي است که وضعيت کنوني ما را در لاغر ماندن آگاهي‌هاي عميق‌مان نشان مي‌دهد. مولانا مي‌گويد «جان نباشد جز خبر در آزمون/ هر که را افزون خبر جانش فزون/ جان ما از جان حيوان بيشتر/ از چه زان رو که فزون دارد خبر».

مولانا در همين دو بيت به يکي از شگرف‌ترين و زيباترين حقايق وجودي انسان خيره مي‌شود و مي‌گويد آنچه جان انسان است و مايه فربهي جان، خبر است و تفاوت ما و حيوان‌ها در اين جان است، چرا جان ما از جان حيوان‌ها بيشتر و والاتر است؟
چون ما خبرهايي از خودمان و عالم داريم که حيوانات به آن نرسيده‌اند يعني آنچه مرز حيات انساني و حيواني را مشخص مي‌کند در داشتن و نداشتن خبر است وگرنه بعد از اين ما و حيوانات در همه خصايل مثل هميم، در خور و خواب و خشم و شهوت.

اما اين خبر که مولانا به آن اشاره مي‌کند چيزي جز انديشه و آگاهي نيست، چون او در جاي ديگري از مثنوي اشاره مي‌کند که قلمرو روح آدمي جز انديشه نيست و مابقي استخوان و ريشه است، يعني همان که ما با حيوانات در آن مشترکيم در رگ‌ها، ريشه‌ها، غضروف‌ها و مفصل‌ها و هورمون‌ها و نظاير آن، بنابراين کسي مي‌تواند به مراتب بالاتر وجود خود دست يابد که انديشه خود را فربه کند و به خبرهاي بيشتري دست پيدا کند، اما مراد مولانا از خبر با آنچه که ما امروز از خبر مي‌فهميم يعني همين اغتشاش‌هاي جهان بيرون و اخبار مدام از جنگ‌ها و قتل‌ها و آتش‌سوزي‌ها و بحران‌هاي اجتماعي و اقتصادي متفاوت است.
درست است که به يک معنا همين خبرها هم به واقع خبر از درون آدم‌ها مي‌دهند و همه اين اغتشاشات بيرون متصل به نابساماني‌هاي درون ما هستند، اما خبر در نزد مولانا همان چيزي است که ما در آموزه‌هاي ديني خود فهم کرده‌ايم. از اين منظر همه آيات قرآن کريم و روايات و سخنان حکمت‌آميز بزرگان و انديشه‌هاي فلسفي و حکمي در قالب خبر مي‌گنجند چون آنها ما را به سرزمين‌هايي مي‌برند که خاص انسان است و ما را به بشارت‌ها و تنذيرهايي مي‌کشانند که پاي حيوانات بدانجا باز نيست.
سه: گفته سيدمهدي شجاعي، نويسنده معروف کشورمان به درستي بر جايي انگشت مي‌گذارد که بسياري از اوهام جامعه ما از آنجا برمي‌خيزد. جامعه‌اي که کتاب نمي‌خواند و مطالعات عميق، سلسله‌وار و پيوسته ندارد با ريزه‌خواري - يعني با وبگردي و گشتن در همين سايت‌ها و کانال‌ها و شبکه‌هاي اجتماعي ريزه‌خواري مي‌کند - دچار سيري کاذب مي‌شود، مانند کسي که در طول روز تنقلات کم‌ارزش مي‌خورد و دچار سيري کاذب مي‌شود، اما گرسنگي سلولي با او همراه است، چون تغذيه غني و ارزشمندي ندارد.

همين اتفاق به يک شکل ديگر براي جان و روح ما هم مي‌افتد و ما در ذهنيت خود دچار گرسنگي سلولي مي‌شويم. تصور ما بر اين است که چون ساعتي از روز در شبکه‌هاي اجتماعي چرخيده‌ايم و صفحاتي را ديده‌ايم بنابراين آنچه بايد از جان و جهان مي‌فهميده‌ايم به فراست متوجه شده‌ايم و نکته تازه‌اي نمانده است. غافل از اينکه اين ريزه‌خواري‌ها جاي آن خواندن‌ها و خوردن‌هاي عميق‌تر را نخواهد گرفت. همين است که امروز حتي در ميان نويسندگان جوان ما اين عادت غلط بي‌نيازي از مطالعه به بهانه‌هاي مختلف شکل مي‌گيرد و گاه آنها را در ارزيابي قد و قواره‌هاي خود دچار توهم‌هاي عجيبي مي‌کند.

آدمي که اهل سياحت نباشد در درک اندازه‌هاي خود دچار اشتباهات فاحشي خواهد شد. مثل کسي که هر کوه کوچکي را که فتح مي‌کند، گمان او بر اين است که بلندترين قله عالم را فتح کرده، اما اگر او اهل سياحت و گذار از فتوحات خود و نشست و برخاست با آدم‌هاي ديگر و خبرگيري از ديگران باشد، متوجه مي‌شود کوهي که او فتح کرده، داستاني که او نوشته و تحقيقي که انجام داده چندان هم عجيب و پرمايه نبوده و چه بسا پيش از او اين تکنيک‌ها از سوي ديگران اجرا شده‌اند و آن کوه‌ها و کوه‌هاي رفيع‌تر تفريحگاه بسياري پيش از او بوده است.
چهار: اگر ما مي‌خواهيم با اوهام خود زندگي کنيم و قرار گذاشته‌ايم نام هر ارتفاع کوچک و کم‌مايه‌اي را که از آن بالا مي‌رويم در خيال خودمان اورست بگذاريم، چيز ديگري است، اما اگر مي‌خواهيم اندکي از اوهام خود فراتر برويم و گمان نکنيم ما مردمان برگزيده‌اي هستيم، راهش تماس با افکار و انديشه‌ها چه در فرهنگ خودمان و چه در فرهنگ‌هاي ديگر است وگرنه هر اندازه هم که انديشه ما خلاق باشد، بدون خبرگيري از ديگران به جايي جز سوء‌تفاهم‌هاي بزرگ نخواهيم رسيد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار