کد خبر: 839597
تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
يكي جلوي اين جماعت را بگيرد
آنها هميشه بوده‌اند از قديم. فرقي هم نمي‌كند چه حادثه‌اي باشد. در محل زندگي آنها رخ داده باشد يا در منطقه‌اي ديگر. جماعت تماشاگر و بي‌تفاوت همه‌جا هستند...
حسين گل‌محمدي
جامعه تماشاگر، از ميدان كاج تا چهارراه استانبولآنها هميشه بوده‌اند از قديم. فرقي هم نمي‌كند چه حادثه‌اي باشد. در محل زندگي آنها رخ داده باشد يا در منطقه‌اي ديگر. جماعت تماشاگر و بي‌تفاوت همه‌جا هستند.


كافي است از يك اتفاق ناگوار باخبر شوند و شاهد يك حادثه باشند، حالا اين حادثه مي‌خواهد كوچك باشد يا بزرگ؛ از دعواي عادي دو نفر در خيابان گرفته تا تصادف دلخراش يك انسان بي‌گناه با اتومبيل يا آتش گرفتن منزل مسكوني، انفجار، خودكشي، دعواي خياباني يا تعقيب و گريز پليس با متهمان يا هر حادثه ديگري كه قابل توجه باشد. اين جماعت خيلي زود و در كمتر از چند ثانيه در محل جمع مي‌شوند. نكته جالب توجه هم تماشاگر بودن آنهاست و باز بدتر از آن، گرفتن عكس و فيلم‌هاي متعدد از اين سانحه. اين جماعت موبايل به دست و كنجكاو همه جا هستند، در تمام شهرها و حتي روستاها اما در شهرهاي بزرگ بيشترند.



‌تماشاگرهاي دائمي حوادث به محض اينكه آژير ماشين پليس يا صداي آژير ممتد آتش‌نشاني را بشنوند يا اينكه شاهد تخريب و فرو ريختن يك ساختمان باشند يا از نزديك دعواي خياباني فرد يا افراد را ببينند يا شاهد زبانه كشيدن شعله‌هاي آتش باشند يا هر حادثه ديگر در كمتر از چشم‌برهم‌زدني و خيلي زودتر از آنچه فكرش را بكنيد در محل حادثه جمع مي‌شوند. از هر طرفي با هر وسيله‌اي خود را مي‌رسانند و خيلي زود گوشي‌هاي تلفن همراه خود را از جيب‌شان درمي‌آورند و شروع مي‌كنند به عكس و فيلم گرفتن.


اين جماعت تماشاگر بدون توجه به عمق حادثه و بدون اينكه بالاخره به عنوان يك فرد مي‌توانند شايد كمكي به همنوع خود كنند، فقط و فقط با گوشي‌هاي تلفن همراه خود شروع مي‌كنند به عكس و فيلم گرفتن و خيلي خونسرد‌تر از آنچه فكرش را بكنيد به تماشاي حادثه مي‌نشينند.
اينكه ريشه اين گونه رفتارها چيست و از چه زماني اين نوع رفتارها در جامعه شيوع پيدا كرد، خيلي مشخص نيست. اگرچه مي‌توان حدس زد از ابتدا اين نوع رفتارها در جامعه وجود داشته اما در دو دهه اخير با تغيير مناسبات اجتماعي و شيوه استفاده از تلفن‌هاي همراه هوشمند و رفتارهاي غلط همراه با آن مردم افزايش يافته است.


نمونه خيلي شاخص اين نوع رفتارها به حادثه دلخراش ميدان كاج در سال 1389 باز‌مي‌گردد زماني كه در يك نزاع خياباني جواني با ضربات چاقو به قتل مي‌رسد و در حالي كه بدن نيمه‌جانش در خون غوطه‌ور است اما عده‌اي با بي‌تفاوتي تمام شروع به گرفتن عكس و فيلم مي‌كنند.


اگرچه اين عكس گرفتن‌ها و فيلمبرداري با گوشي‌هاي تلفن همراه در آن زمان بعداً به كمك پليس هم آمد و حتي دو مأمور ناجا كه در صحنه حضور داشتند و به رغم مشاهده حادثه تلاشي براي جلوگيري از آن نكردند توبيخ شدند اما اين حادثه شروع و آغاز جدي ظهور يك پديده بسيار خطرناك به نام جامعه تماشاگر شد.  جامعه تماشاگر، بي‌تفاوت و خونسرد در حوادث خيلي زود ظاهر مي‌شوند و خيلي زود هم فيلم و عكس مي‌گيرند و ضمن به وجود آوردن يك فرهنگ نادرست و يك ناهنجاري در جامعه، روند امداد‌رساني به افراد حادثه‌ديده را نيز مختل مي‌كنند.


اين جماعت كه در همه‌جا حضور دارند به محض اطلاع از وقوع يك سانحه خيلي زودتر از مأموران امدادي در محل حادثه حاضر مي‌شوند و اقدام به گرفتن عكس و فيلم مي‌كنند يا بي‌تفاوت و خونسرد به تماشاي سانحه مي‌نشينند، درست مانند كسي كه دارد يك فيلم سينمايي اكشن را از نزديك مشاهده مي‌كند. حال اينكه همين جماعت حداقل كاري كه مي‌توانند بكنند اين است كه يا به كمك فرد و افراد حادثه ديده بيايند يا اينكه خيلي سريع با نيروهاي امدادي تماس بگيرند و آنها را از اتفاقات رخ داده مطلع كنند.


برخي از اين افراد طوري عكس و فيلم مي‌گيرند كه انگار نبايد حتي براي لحظه‌اي، كوچك‌ترين صحنه اين حادثه را از دست بدهند.


اين پديده ناهنجار اجتماعي در حوادث بعد از حادثه ميدان كاج نيز تكرار شد و اگرچه در اين سال‌ها رسانه‌ها و جامعه‌شناسان در خصوص اين پديده ناهنجار هشدار داده بودند اما اين هشدارها جدي گرفته نشد و اوج اين ناهنجاري اجتماعي در حادثه تلخ و دلخراش پلاسكو به چشم خورد؛ حادثه‌اي كه تا سال‌هاي سال داغ آن بر دل مردم و مسئولان و خانواده‌هاي آتش‌نشانان فداكار و قربانيان اين حادثه خواهد ماند. اما آنچه داغ دل اين خانواده‌ها را بيشتر مي‌كند، سلفي گرفتن‌هاي متعدد و بي‌مورد برخي از افراد بيكار و تماشاگر است كه در كمال خونسردي و در حالي كه نيروهاي امدادي اشك‌ريزان و مضطرب به دنبال يافتن اجساد قربانيان اين حادثه در تلي از آهن و شعله‌هاي بي‌رحم آتش بودند، اين افراد مشغول گرفتن فيلم و عكس‌هاي سلفي از اين حادثه بودند؛ حادثه‌اي بس دلخراش كه يك پديده ناهنجار اجتماعي داغ آن را بيشتر و زخمش را ريشتر كرد.


با اعلام خبر حادثه پلاسكو خيلي از خانواده‌ها نگران شدند، كسبه از اضطراب مردند و زنده شدند، آتش‌نشانان فداكار زير آوار ماندند، تعدادي از مردم بيگناه قرباني حادثه شدند و كودكاني معصوم با چشم‌هاي نگران و اشك‌آلود منتظر بازگشت پدر بودند اما عده‌اي خيلي خونسرد فقط و فقط عكس مي‌گرفتند و سلفي مي‌انداختند و طولي نكشيد كه عكس‌هاي آنها و سلفي‌هاي  متعددشان با ژست‌هاي مختلف و فيلم‌هاي آنها از زاويه‌هاي گوناگون در شبكه‌هاي اجتماعي دست به دست شد.


عكس و فيلم‌هايي كه شايد هيچ وقت به درد هيچ كس نخورد و تنها مدتي در حافظه گوشي اين جماعت تماشاگر باقي است و بعد از مدتي از حافظه گوشي پاك خواهد شد اما رفتارهاي ناهنجار آنان است كه سال‌هاي سال در ذهن جامعه باقي خواهد ماند و داغي بدتر از داغ آتش پلاسكو بر دل خيلي‌ها مي‌گذارد.  در هر حال حادثه پلاسكو با تمام حاشيه‌هايش گذشت اما به طور حتم اين احتمال وجود دارد كه باز هم شاهد حوادث غير مترقبه‌اي باشيم و اگرچه دعا مي‌كنيم ديگر شاهد اين حوادث نباشيم اما بي‌شك دعاي اصلي اين است كه اگر هم خداي ناكرده اتفاقي رخ داد ديگر شاهد اين نباشيم كه عده‌اي با كمال خونسردي و بي‌تفاوتي كامل به تماشاي حادثه بنشينند و بدتر از آن، حتي فيلم و عكس هم بگيرند. اولين گام در اين زمينه فرهنگسازي اصلي از طريق خانواده، مراكز آموزشي و رسانه‌هاست و نقش صدا‌و‌سيما در اين زمينه بسيار تعيين‌كننده است، به عبارت خودماني، بالاخره يكي بايد جلوي اين جماعت را بگيرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر